بسیار پیش می‌آید که انسان به مرحله‌ای می‌رسد که دیگر از گناه لذت نمی‌برد، اما آنطور که برخی از همین گناهکاران می‌گویند «نمی‌تواند آن را ترک کند».

اما او که از گناه لذتی نمی‌برد چرا نمی‌تواند دست از آن بکشد؟ تا وقتی که جز گناه و سرزنشِ نفس لوامه چیزی عایدش نمی‌شود چرا آن را ترک نمی‌کند؟

این چیزی نیست جز فلج شدن اراده، و عادت کردن به معصیت، و ترسی ناشناخته که «اگر آن را ترک کنم چه به سرم خواهد آمد»، و عدم یقین به اینکه اگر آن را ترک کند حتما خداوند در عوضِ آن، چیز بهتری به او او خواهد داد.

انسان به وضعیتی شبیه به برخی انواع اعتیاد دچار می‌شود که در آن دیگر به او حالت لذت و نشئگی دست نمی‌دهد، اما از نظر روحی و روانی به آن وابسته است و می‌ترسد آن را ترک کند و در راه به دست آوردن آن از مال و اخلاق و همه چیزش می‌گذرد.

گناهان نیز نوعی اعتیاد دارند. گویا معتادان به آن مانند برده‌ای بیچاره و افسرده‌اند، در غل و زنجیری وهمی که شیطان به واسطهٔ آن، آن‌ها را به هر جا که بخواهد می‌کشاند! درست است که این زنجیرها وهمی است! اما شخص حتی جرات این را ندارد که آن را نادیده بگیرد و به شیطان پشت کرده و برعکس مسیر او را در پیش گیرد.

انگار این «معتاد» گرفتار چیزی شده که خداوند متعال در این آیه بیان نموده است:

{اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ…} [مجادله: ۱۹]

(شیطان بر آنان چیره شده و الله را از یاد آنان برده است…)

چیره شدنی که در آن شیطان بدون پرداخت هیچ مبلغی، صاحب آن بنده می‌شود! یعنی حتی بدون به دست آوردن متاع کم ارزش دنیا! چیزی که باعث می‌شود بنده در این اسارت باقی بماند این است: {الله را از یاد آنان برده است}. انگار بنده فراموش کرده پروردگاری دارد که می‌تواند از او یاری بخواهد تا او را از مخمصه‌ای که در آن گرفتار شده نجات دهد.

ای کسی که معتاد گناه شده‌ای! یادت رفته که شیطان از چهار جهت توانایی رسیدن به تو را دارد؟

{قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ (۱۶) ثُمَّ لآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ} [اعراف: ۱۶ - ۱۷]

([شیطان] گفت: به سبب آنکه مرا به بیراهه افکندی من هم [برای گمراهی آنان] سر راه راست تو خواهم نشست (۱۶) آنگاه از پیش رو و پشت سر و از سمت راست و سمت چپشان به آنان می‌تازم و بیشترشان را شکرگزار نخواهی یافت).

می‌بینی که شیطان توانایی هجوم از بالا را ندارد و نمی‌تواند میان تو و پروردگارت فاصله ایجا کند.

نمی‌توانی سرت را بالا بگیری و بگویی: پروردگارا؟!

زیرا: {هر رحمتی که الله برای بندگان خود بگشاید، کسی نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد…} [فاطر: ۲].


موضوعات: قرآنی
   سه شنبه 2 آذر 13951 نظر »


امام خامنه‌ای (حفظه الله):

“معنای انتظار فرج، این است که مومن به اسلام، مومن به مذهب اهل‌بیت(علیهم السلام) وضعیتی را که در دنیای واقعی وجود دارد، عقده و گره در زندگی بشر میشناسد. واقع قضیه هم همین است.

منتظر است که این فروبستگی کار بشر، این گرفتاری عمومی انسانیت گشایش پیدا کند. مسئله، مسئله گره در کار شخص من و شخص شما نیست.

امام زمان(علیه‌السلام) برای اینکه فرج برای همه بشریت بوجود بیاورد، ظهور میکند که انسان را از فروبستگی نجات بدهد؛ جامعه بشریترا نجات بدهد؛ بلکه تاریخ آینده بشر را نجات بدهد.”

 

[87/5/27]


موضوعات: مهدوی, رهبری
   دوشنبه 1 آذر 13951 نظر »


موضوعات: مهدوی
   دوشنبه 1 آذر 13952 نظر »



:::جا مانده ایم و شرح دل ما خجالت است:::
:::زائرشدن، پیاده یقینا سعادت است:::

:::ویزا، بلیط، کرب و بلا مال خوب هاست:::
:::سهم چو من پیامک “هستم به یادت” است:::

:::یک اربعین غزل به امید عنایتی:::
:::این بغض من اگر چه خودش هم عنایت است:::

:::چیزی برای عرضه ندارم مرا ببخش:::
:::یعنی غزل، نشانه ی عرض ارادت است:::

:::ماهیچ، ما گناه… فقط جان مادرت:::
:::امضا بکن که شاعرت اهل شهادت است:::

:::باشد حسین، کرب و بلا مال خوب ها:::
:::یک مهر تربت از تو برایم کفایت است…:::



موضوعات: امامان
   دوشنبه 1 آذر 13951 نظر »

امام على عليه السلام فرمودند:

«شيعَتُنَا المُتَباذِلونَ فى وِلايَتِنا، اَلمُتَحابّونَ فى مَوَدَّتِنا اَلمُتَزاوِرونَ فى اِحياءِ اَمرِنا اَلَّذينَ اِن غَضِبوا لَم يَظلِموا وَ اِن رَضوا لَم يُسرِفوا، بَرَكَةٌ عَلى مَن جاوَروا سِلمٌ لِمَن خالَطوا»

شيعيان ما كسانى ‏اند كه در راه ولايت ما بذل و بخشش مى‏ كنند، در راه دوستى ما به يكديگر محبت مى‏ نمايند، در راه زنده نگه داشتن امر و مكتب ما به ديدار هم مى‏ روند. چون خشميگين شوند، ظلم نمى‏ كنند و چون راضى شوند، زياده روى نمى‏ كنند، براى همسايگانشان مايه بركت‏ اند و نسبت به هم‏نشينان خود در صلح و آرامش‏ اند.

كافى، ج 2، ص 236، ح 24

من نیز چو خورشید دلــــم زنده به عشـــق است

راهِ دلِ خــــــــــــود را نتوانــــم کــــــــــه نپویــــــــــــــم

هر صبـــح در آیینــــــــــــــه ی جادویـــــیِ خورشیـــــــــــــد

چـــون مـی نگـــرم ، او همه مــــن ، مــــن همـــــــــه اویـــــــــم

السلام علیک یا اباعبدلله


موضوعات: حدیث
   دوشنبه 1 آذر 13951 نظر »

1 ... 7 8 9 ...10 ... 12 ...14 ...15 16 17 ... 231

 << < فروردین 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
"یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین"
جستجو
کاربران آنلاین
  • زفاک
  • عقیق
  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
آمار
  • امروز: 58
  • دیروز: 38
  • 7 روز قبل: 259
  • 1 ماه قبل: 1433
  • کل بازدیدها: 75289
رتبه