تو کیستی شریک غم اهل عالمی

در خاک طوس کعبه اولاد آدمی

آن رازها که از همه پوشیده داشتم

تنها به تو گفتم…

تو محرمی…


 

 


موضوعات: امامان
   یکشنبه 25 مهر 13951 نظر »

 

جان زهرا(س) اینقدر آسان نبر نام حسین(ع)

قلب مادر را نماید شعله ور نام حسین(ع)

عاشقان بی اشک دیده نام او کی میبرند؟!

فاطمه(س) هم میبرد با چشم تر نام حسین(ع)

هرچه میخوای بگیری از خداوند کریم

در دعای خود بگو وقت سحر نام حسین(ع)

میزند بر هر دل سوزان شرر نام حسین(ع)

نیست راهی بر نجات تو مگر نام حسین(ع)


موضوعات: امامان
   یکشنبه 25 مهر 13951 نظر »


پيام آور خون شهيدان، حماسه سراى قيام ابا عبد اللّه الحسين، رسواكننده زورمداران و تزويرگران ستم گستر، جلوه وقار، راز حيا، تبلور سربلندى و سرفرازى و اسوه استوارى و شكيب است .زينب عليهما السلام در ميان خاندان پيامبر خدا از آن چنان جايگاه بلند و مكانت بزرگى برخوردار است كه قلم را توانِ بر نمودنِ والايى ها، ارجمندى ها و شكوهمندى هايش نيست.
فقيه مورّخ و مصلح بزرگ، علاّمه محسن امين عاملى، شخصيت آن بانوى بزرگ را بدين سان ترسيم كرده است :


زينب عليه السلام ، از با فضيلت ترينِ زنان و فضلش پُرآوازه تر از آن است كه ياد گردد و روشن تر از آن است كه به نوشته آيد.
جلالت شأن، منزلت والا، قوّت استدلال، برترى عقل، استوارى قلب، فصاحت زبان و بلاغت بيان، از خطبه هايش در كوفه و شام كه گويى از زبان پدرش امير مؤمنان ايراد مى گرديد ـ، دانسته مى شود، و نيز از احتجاجش بر يزيد و ابن زياد، بدان گونه كه آن دو را خاموش ساخت تا آن جا كه به بدگويى و ناسزا گفتن و مسخره كردن و دشنام دادن كه سلاح افراد ناتوان از دليل آوردن است ـ، پناه بردند و از زينب كبرا شگفت نيست كه اين گونه باشد؛ چرا كه او شاخه اى از شاخه هاى درخت پاك [رسالت [است …
او با پسر عمويش عبد اللّه بن جعفر بن ابى طالب ازدواج كرد و “على زينبى"، “عون"، “محمّد"، “عبّاس” و “امّ كلثوم” را برايش به دنيا آورد كه عون و محمّد با دايى شان حسين عليه السلام در كربلا كشته شدند.

صفحات: 1· 2


موضوعات: امامان
   شنبه 24 مهر 13951 نظر »


از امام صادق سؤال شد چرا خداوند حضرت ابراهیم را به عنوان «خلیل» خود اتخاذ فرمود؟ حضرت پاسخ داد: «به خاطر کثرت سجده‏های آن بزرگوار بر روی زمین.» [1] .
آری «سجده» بر روی زمین و تداوم این عمل مقدس باعث صعود انسان به کمالات بلندی خواهد شد. حضرت سیدالساجدین -علیه‏السلام- هم که به لقب «سجاد» ملقب گردیده‏اند، به خاطر کثرت سجده‏های آن حضرت بوده و روایات متعددی در این ارتباط وجود دارد که در بحث لقب «سجاد» بعضی از آنها بیان گردیده است. چه اینکه حضرت شبانه روز هزار رکعت نماز می‏خواندند [2] که مستلزم تعداد بسیاری سجده است که این نیز بر کثرت سجده‏های حضرت دلالت دارد.


به گوشه‏ای از کثرت نمازهای حضرت در روایات اسلامی اشاره شده است. طبیعتا این سجده‏های طولانی و زیاد در بدن مبارک حضرت بخصوص در مواضع پنجگانه سجده، آثار خود را بجای گذاشته بود و باعث زبری و برآمدگی این مواضع شده و حضرت مجبور بودند مرتب پینه‏های برآمده در آن مواضع را قطع نمایند که به همین مناسبت به «ذوالثفنات» نیز مشهور شده بودند. [3] . در روایت آمده است که چون حضرت باقر به پدر نگریستند و آثار عبادت را که در همه اعضاء و جوارحشان ظاهر شده بود دیدند، متوجه شدند از کثرت سجود، بینی حضرت آسیب دیده و سوراخ شده و لذا شروع به گریه نمودند و پدرشان با برخوردی عجیب ایشان را ساکت نمودند. [4] . این روایت به شکل کامل در بحث «دورنمایی از اهتمام حضرت سجاد علیه‏السلام به عبادت حضرت حق» بیان گردید. همچنین در برخورد «عبدالملک بن مروان» با حضرت سجاد علیه‏السلام که در کاخ سلطنتی او در «شام» انجام گردید، با مشاهده آثار عبادت در سیمای حضرت، سخن به تمجید و تعریف از ایشان گشود که روایت آن به صورت مفصل در قسمت مربوطه بیان گردیده است. [5] .

صفحات: 1· 2


موضوعات: امامان
   شنبه 24 مهر 1395نظر دهید »

ابن‏ قولویه و ابن ‏شهرآشوب و دیگران از حضرت صادق علیه‏السلام روایت کرده‏اند که جناب علی بن الحسین علیه‏السلام بر پدر بزرگوارش بیست سال و به روایتی چهل سال گریست و هر گاه طعامی نزد او حاضر می‏کردند، می‏گریست. چون آبی به نزد او می‏آوردند، آن قدر می‏گریست که آن آب را مضاعف می‏کرد. پس یکی از غلامان آن جناب گفت: فدای تو شوم یابن رسول الله، می‏ترسم که تو خود را هلاک کنی و گناهکار شوی. حضرت فرمود: انما اشکوا بثی و حزنی الی الله و اعلم من الله ما لا تعلمون. [1] . شکایت می‏کنم درد و اندوه خود را به خدا، و من می‏دانم از خدا آنچه شما نمی‏دانید. پس فرمود: هیچ وقت به خاطر نمی‏آورم کشته شدن فرزندان فاطمه را مگر آنکه گریه راه گلوی مرا می‏گیرد. از بسیاری گریه‏ی آن حضرت یکی از آزاد کرده‏های آن حضرت گفت: آیا وقت آن نشده است که گریه‏ی تو آخر شود؟ حضرت فرمود: وای بر تو! حضرت یعقوب دوازده پسر داشت و یک پسر او ناپیدا شد و از بسیاری گریه دیده‏های او سفید شد و از وفور غم و اندوه پشت او خم شد با آنکه می‏دانست او زنده است، و من دیدم پدر و برادران و عموها و هفده نفر از خویشان خود را که در برابر من و بر دور من آنها را کشتند و سر بریدند. پس چگونه اندوه من به نهایت رسد؟. [2] .

پی نوشت ها:
[1] یوسف / 86.
[2] مناقب ابن‏شهرآشوب، ج 4، ص 180 به نقل از جلاء العیون، ص 837.

منبع: حدیث اهل‏ بیت زندگینامه و مصائب چهارده معصوم؛ یدالله بهتاش؛ نشر سبحان؛ چاپ چهارم 1384 .


موضوعات: امامان
   شنبه 24 مهر 13951 نظر »

1 ... 7 8 9 ...10 ... 12 ...14 ...15 16 17 ... 39

 << < فروردین 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
"یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین"
جستجو
کاربران آنلاین
  • نویسنده محمدی
آمار
  • امروز: 25
  • دیروز: 59
  • 7 روز قبل: 784
  • 1 ماه قبل: 2596
  • کل بازدیدها: 77569
رتبه