الهـي

باز آمديم با دو دست تهي چه باشد اگر مرحمي بر خستگان نهي

الهـي

گرفتار آن دردم كه تو دواي آني و در آرزوي آن سوزم كه تو سرانجام آني

الهـي

هر دلشده اي با ياري و غمگساري و من بي يار و غريبم

الهـي

چراغ دل مريداني و انس جان غريباني، كريما آسايش سينه محباني و نهايت همت قاصداني

الهـي

جرم من زير حلم تو پنهان است و تو پرده عفو خود بر من گستران

الهـي

اين چيست كه با دوستان خود را كردي كه هر كه ايشان را جست ترا يافت و تا ترا نديد ايشان را نشناخت

الهـي

عاجز و سرگردانم ، نه آنچه دانم دارم و نه آنچه دارم دانم

الهـي

بر تارك ما خاك خجالت نثار مكن و ما را به بلاي خود گرفتار مكن

الهـي

چون به تو بنگريم شاهيم و تاج بر سر وچون بخود تگريم خاكيم و از خاك كمتر

الهـي

هر كس تو را شناخت هرچه غير تو بود بينداخت

خواجه عبدالله انصاری

 


موضوعات: مناجات نامه
   دوشنبه 24 آبان 13953 نظر »

 

چه خوش روزی که خورشید جلال تو بما نظری کند…

چه خوش روزی که مشتاق از مشاهده جمال تو مارا خبری دهد…

جان خود را طعمه ی باز سازیم که در فضای طلب تو پروازی کند…

و دل خود را نثار دوستی کنیم که بر سر کوی تو آوازی دهد…


موضوعات: مناجات نامه
   یکشنبه 16 آبان 13953 نظر »

 

بارخدایا؛ دستان کوچک ما به عرش ملکوتی تونمی رسد


اما دست توبه زمین می رسد پس دستمان بگیر وبلندمان کن


موضوعات: مناجات نامه
   چهارشنبه 12 آبان 13951 نظر »

خدایا
از آنچه کرده ام اجر نمیخواهم
آنچه داشته ام تو داده ای و آنچه کرده ام تو میسر کرده ای
همه ی استعداد های من، همه ی قدرت های من، همه ی وجود من، زاده ی اراده ی توست
من از خود چیزی ندارم که ارائه دهم
از خود کاری نکرده ام که پاداشی بخواهم


خدایا
عذر میخواهم
از اینکه به خود اجازه میدهم که با تو راز و نیاز کنم
عذر میخواهم که ادعاهای زیاد دارم
در مقابل تو اظهار وجود میکنم در حالی که خوب میدانم وجود من، زاییده ی اراده ی من نیست
و من بدون خواسته ی تو، هیچ و پوچم


خدایا
تو به من پوچی لذات زودگذر را نمودی
ناپایداری روزگار را نشان دادی
لذت مبارزه را چشاندی
ارزش شهادت را آموختی


خدایا
تو را شکر میکنم
که از پوچی ها و ناپایداری ها و خوشی ها و قید و بندها آزادم نمودی
و مرا در طوفان های خطرناک حوادث رها کردی
و در غوغای حیات، در مبارزه ی با ظلم و کفر، غرقم نمودی
و مفهوم واقعی حیات را به من فهماندی
فهمیدم که سعادت حیات در خوشی، و آرامش، و آسایش نیست
بلکه در مبارزه با کفر و ظلم و بالاخره…
شهادت است.


موضوعات: مناجات نامه
   سه شنبه 11 آبان 13951 نظر »

 

خدایا تو اگر نباشی به که میتوان گفت

حرفایی که به هیچ کس نمیتوان گفت ؟؟؟

نمدعیان رفاقت هر کدام تا نقطه ای همراهند

عده ای تا مرز مال ، عده ای تا مرز آبرو، عده ای تا مرز جان

وهمگان تا مرز این جهان !!!!

تنها تویی که هماره می مانی بمان !!!

خدای من ، سبـــــک آمده ام با دستان تهی ،

سنگیــــن، بازم گردان

خدای من سنگیــــن آمده ام ، با کوله باری از گنـــاه ،

سبک، بازم گــــردان

 


موضوعات: مناجات نامه
   یکشنبه 9 آبان 13951 نظر »

1 2 4 5 ...6 ...7 8 9 10 11 12

 << < اردیبهشت 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
"یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین"
جستجو
کاربران آنلاین
آمار
  • امروز: 41
  • دیروز: 87
  • 7 روز قبل: 377
  • 1 ماه قبل: 2660
  • کل بازدیدها: 77656
رتبه