« قرآن چگونه معاد را اثبات می کند؟فرشتگان شهر »

خدای من! مرا بی آنکه هیچ شایستگی برای ورود به مهمانخانه ات داشته باشم، از سر لطف بی شمار و فضل بینهایتت، به زیبایی پذیرفتی، چنان که گویا از میهمانان ویژه ات بودم، و تا آنجا با مهرت از من پذیرایی کردی که ذره ای شک و دودلی نسبت به لیاقتم در خود نیافتم… لحظه لحظه این میهمانی باشکوه چنان مرا در خود غرق کرده بود که هرگز حتی، تصور جدایی از آن هم در اندیشه ام خطور نکرد…. خدای من! اوج میهمانی ات آن زمان بود که از ما به واسطه امیر مومنان و در محضر قرآن پذیرایی کردی، راستش را بخواهی اگر خودم بودم و تو، با کوله بار نافرمانیهایم از اوامرت، شاید نمیتوانستم آن طور که باید از خوان کرامت تو بهره بگیرم…اما با قولی که به پدر دادم و او را به میانجیگری خواندم، دلم محکم تر شد… قرآن خواندن نیز در مهمانی پر جلالت تو، وصف ناشدنیست….دلت را که با هر آیه ای آشنا میکنی، گویا تمامی آیات برای گنجاندنش در عمق وجودت دست در دست هم میدهند…

صفحات: 1·


موضوعات: مناجات نامه
   سه شنبه 15 تیر 1395
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: nili [بازدید کننده]
nili
5 stars

ممنون

1395/08/10 @ 20:55


فرم در حال بارگذاری ...

 << < اردیبهشت 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
"یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین"
جستجو
کاربران آنلاین
  • زفاک
  • شمیم
آمار
  • امروز: 83
  • دیروز: 42
  • 7 روز قبل: 304
  • 1 ماه قبل: 2662
  • کل بازدیدها: 77787
رتبه