با بررسی این سوره چنین می یابیم که آیات سوره یس به طور کلی به سه بخش تقسیم می شود، و هر بخش یکی از اصول اعتقادی اسلام را بیان می کند، بخشی از آن که از ابتدای سوره شروع می شود نحوه مواجهه مردم را با انبیاء الهی بیان می کند در واقع به اصل اعتقادی نبوت می پردازد و سپس مردم و حال آن ها را در پذیرش یا عدم پذیرش دعوت انبیاء شرح می دهد.

بنابر نظر برخی از صاحب نظران معتقدند سوره یس از این جهت قلب قرآن نامیده شده كه مطالب اصلى قرآن مجید را به طور سربسته در بردارد.

یعنی تمام مطالب و مبانی که در کل قرآن کریم آمده است در این سوره اجمالا مطرح شده است و اگر فردی بر تلاوت این سوره مبارکه تداوم داشته باشد و بر آیات آن دقت و تدبر داشته باشد گویا همه قرآن را درک کرده است و این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است.

...


اساس قرآن بر معرفى مبدأ و معاد است. یعنی توحید و قیامت و لازمه خداشناسى و توحید، شناخت و معرفت نسبت به پیامبران خدا است. دنبال این اهداف، مجادله و مبارزه با كفار و مشركین، استدلال بر درست بودن راه خداپرستان و باطل بودن دیگران می باشد و بالأخره داستان بهشت و بهشتیان و نعمت هایى كه در آن است و دوزخ و دوزخیان و رنج هایى كه در آن است؛ مطرح شده است.
با یك نظر اجمالى به این حقیقت مى رسیم كه مطالب اصلى قرآن كه مربوط به مبدأ و معاد و دعوت به آن است در این سوره جا دارد، بقیه امور فرع است؛ لذا قلب قرآن آیات خداشناسى است كه مبدأ و معاد خداست و مبانی و اصول دین می باشد و سوره “یس” این مبانی را دارا است و می توان نام آن را قلب قرآن نامید.

قلب؛ حیات مادی و معنوی

همان گونه که قلب، حیات جسمانی انسان را تأمین می کند، این عقاید سه گانه هم حیات دینی انسان را تأمین می کند. اگر عقاید ثلاثه نباشد، به طور مسلّم دین انسان، حیاتی ندارد! خود نماز و حرکت بدن به تنهایی ارزشی ندارد، امساک معده از غذا ارزشی ندارد؛ انفاق کردن فقط بخشیدن مال و دارایی نیست. اگر تمام این اعمال از اعتقاد به خدا و اعتقاد به معاد منبعث شود، ارزش پیدا می کند!

بنابراین عقاید سه گانه در دین انسان، کار قلب را انجام می دهد، آن طور که قلب در بدن عامل حیات است، عقاید ثلاثه هم در دین انسان، عامل حیات است. در تمام سوره های قرآن، به توحید و نبوّت و معاد اشاره شده است، ولی در سوره یاسین، این سه عقیده یعنی اعتقاد به توحید، نبوّت و معاد، به نحو جامع و بالغ آمده است و احتمالاً به همین علّت سوره ی یاسین در قرآن مثل قلب است در بدن انسان.

آنچه دلیل بر حقّانیّت قرآن است، حکیم بودن آن است و تمام محتویاتش حکمت است و حکمت هم حقایق منطبق بر واقعیت هاست. پس قرآن چون دارای حکمت است، حقّ می باشد نه چون خدا قسم خورده حقّ است…

قلب قرآن در بیان مرحوم علامه طباطبایی (ره)

مرحوم علامه طباطبایی (ره) فرمود ما از استادمان مرحوم قاضی سوال کردیم چرا سوره یاسین قلب قرآن است؟ ایشان گفتند به مناسبت آیات پایانی سوره یاسین است.

کلام آخر …دو نکته در باب قلب قرآن

قلب عالم وجود محمد است که « لولاک لما خلقت الافلاک» پس همه موجودات به طفیل محمد موجود گردیدند و منظور از یس سید انبیاء محمد مصطفی صلی الله و علیه و آله است .

بنابراین سوره ای هم که ویژه محمد باشد نسبت به همه قرآن قلب قرآن می گردد و همان طوری که خود محمد قلب عالم وجود است از همان نخستین آیه، سید انبیاء محمد صلی الله و علیه و آله را مخاطب قرار داده و به قرآن حکیم سوگند می خورد که او از فرستادگان به حق خداست پس از آیاتی چند صریح می فرماید: همه اشیاء را در پیشوای آشکار کننده جادادیم و ضبط نمودیم از سعه روح محمدی خبر می دهد که همه عوالم وجود در او پیچیده و جاداده شده است مرکز و قلب عالم، محمد است.

دومین نکته که به نظر می رسد سوره یس مطالب اصلی قرآن مجید را به طور سربسته در هر جلد با اساس قرآن بر معرفی مبدأ و معاد است و لازمه خداشناسی معرفت پیغمبران خداست …

با یک نظر اجمالی به این حقیقت می رسیم که مطالب اصلی قرآن که مربوط به مبدأ و معاد و دعوت به آن است در این سوره افتاده و بقیه امور فرع است لذا قلب قرآن، آیات خداشناسی است که مبدأ و معاد خداست و سوره یس آن را دارا می باشد. (قلب قرآن شهید دستغیب ص 3 تا 16) سوره یاسین قلب قرآن ، چرا به سوره یاسین قلب قرآن می گویند؟

پی نوشت:

1- وسائل الشّیعه، ج 1، ص 247


موضوعات: قرآنی
   شنبه 27 شهریور 1395نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

 

«وقتی کم کم ندیدن و نفهمیدن عادت شود، وقتی پا به سن هم بگذاری باز می گویی نمی بینم، نمی فهمم، آن وقت اگر رسولی بیاید و ماه را دو نیمه کند باز هم می گویی نفهمیدم.» نوشتار حاضر، بهانه ایست برای انس و تدبر در ساحت باعظمت سوره قمر، که حقایقی از این سوره را به شکلی ساده، روان وداستانی به تصویر می کشد.

 

وَ كَذَّبُوا۟ وَٱتَّبَعُوٓا۟ أَهْوَآءَهُمْ ۚ وَكُلُّ أَمْرٍۢ مُّسْتَقِرٌّۭ (قمر/4)

آنها (آیات خدا را) تکذیب کردند و از هوای نفسشان پیروی نمودند؛ و هر امری قرارگاهی دارد!

وَلَقدْ جَآءَهُم مِّنَ ٱلْأَنۢبَآءِ مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ (قمر/4)

به اندازه کافی برای بازداشتن از بدیها اخبار (انبیا و امّتهای پیشین) به آنان رسیده است!

...

چشم باز کن به روی آیه ها

می دانی خدا کار بی حکمت نمی کند؟

می دانی خدا بی دلیل خلق نمی کند؟

می دانی خدا مخلوقات مختلفی خلق کرده است؟

می دانی همه چیز در عالم نظم دارد؟

اگر می دانی پس چرا بی جهت اما و اگر، کاش و کاشکی، چون و چرا می کنی؟!!

اگر می دانی پس چرا می گویی نمی دانم، نمی توانم، نمی شود؟!!

اگر می دانی پس چرا بی تفاوت از کنار آیه ها می گذری؟!!

همان آیه هایی که قابل مشاهده اند و با ظهور خود حامل پیام و نشانی برای یافتن مقصد. همان آیه هایی که خلق شده اند برای آنکه تو را متوجه سمت و سویی خاص کنند و راه را نشانت دهند. همان پدیده ها، موجودات، تغییر و تحولات و وقایع که همگی در سطوح مختلف هستی برای کشف مفهوم و پیامی خاص نمایان می گردند.

پس چرا چشم بسته ای به روی تمام دنیا؟

چرا از خود به در نمی آیی، تفکر و تدبر نمی کنی و عبرت نمی گیری؟

چرا پند نمی گیری از حادثه ها، وقایع، پدیده ها و مخلوقات؟

چرا کم کاری و کندی؟

چرا اشتباه و گناه همنوعت برایت مهم نیست؟

چرا چاه را می بینی و خاموش می نشینی تا دیگری گرفتار آید؟

چرا نشسته ای، خاموشی، بی حرکت، و تقلایی نمی کنی برای بالا بردن ظرفیت وجودی ات؟.

چرا قدر خود را نمی شناسی و نمی فهمی و بر آن نمی افزایی؟

خدا داستان سرا نیست که سرگذشت اقوام مختلف را برایت نقل کند، بی هیچ هدف و غرضی، متذکر شده تا پند گیری.

پس چرا چشم باز نمی کنی به روی آیه ها؟

چشم باز کن، ببین، پند گیر، تا حکیم شوی؛ که بر قلب حکیم نور علم تابیده است. او با لباس تعقل درصدد کشف روابط میان موضوعات زمینی و آسمانی برآمده و می تواند قوانین و قواعد پدیده ها را مشاهده نماید.

چشم باز کن به روی آیه ها که خدا همه چیز را برای حکیم کردن تو آسان کرده است.

بر آن کس که نمی بیند و نمی فهمد حرجی نیست. ولی وقتی دیدی و گفتی ندیدم، فهمیدی و گفتی نفهمیدم تنها جزایت مَسِ سقر است.

حرف حساب جواب ندارد

یکی می فهمد، یکی نمی فهمد؛ یکی می داند، یکی نمی داند؛ یکی می تواند، یکی نمی تواند.

اما گاهی یکی نمی خواهد بفهمد، نمی خواهد بداند، نمی خواهد بتواند.

کسی که نمی خواهد ببیند را نمی توان بینا کرد، کسی که نمی خواهد بیدار شود را نمی توان بیدار کرد.

وقتی کم کم ندیدن و نفهمیدن عادت شود، وقتی پا به سن هم بگذاری باز می گویی نمی بینم، نمی فهمم، نمی توانم.

آن وقت اگر رسولی بیاید و ماه را دو نیمه کند باز هم می گویی نفهمیدم و ندیدم.

بر آن کس که نمی بیند و نمی فهمد حرجی نیست. ولی وقتی دیدی و گفتی ندیدم، فهمیدی و گفتی نفهمیدم تنها جزایت مَسِ سقر است.

نفهمیدن

ما که نفهمیدیم، فعلا خداحافظ

اول

شروع کرد به گشتن و گشتن. زیر میز، درون کمد، اتاق ها … . اما خبری از دوستش نبود. پرده اتاق آهسته تکان خورد. لبخند زنان روی گرداند و از اتاق بیرون رفت. با صدای ساک ساک دوستش به خود آمد.

مجبور شد دوباره تا بیست بشمارد.

دوم

برای بار چندم موضوع تحقیق تکرار شد. از جای برخاسته و لبخند زنان در حالیکه کلاس را ترک می کرد گفت ما که نفهمیدیم چه شد، فعلا خداحافظ.

سوم

انعکاس نور خورشید از سطح براق ماشین چشمش را می زد. تمام سطح خیابان را آب گرفته بود. لبخندی زد و گفت از روز اولش هم بهتر شد.

سوار ماشین شد. گوینده رادیو از کم آبی و صرفه جویی می گفت. رادیو را خاموش کرد و گفت ما که نشنیدیم و با سرعت به انتهای خیابان رسید.

چهارم

چراغ قرمز را با خوشحالی رد کرد. صدای ترمز و برخورد چند ماشین به گوشش رسید. از آینه به پشت سرش نگاه کرد. لبخندی زد و گفت ما که رفتیم، فعلا خداحافظ.

پنجم

گزارش عملکرد ماهانه را روی میز گذاشت. از زیر میز پول را گرفت و لبخند زنان گفت ما که مشکلی ندیدیم و چیزی نشنیدیم. فعلا خداحافظ.

ششم

لبخند بر لب برایش دست تکان داد و خداحافظی کرد. با صدای دوستش چشم از او برگرفت. دوستش با حالتی تاسف بار گفت هر روز با یکی است و امروز باتو، خوب ببین بعد انتخاب کن.

پیش از آنکه دوستش ادامه دهد گفت نمی فهمم چه می گویی، فعلا خداحافظ.

هفتم

چشم به تلویزیون دوخته بود و انگشت بر گوش فرو برده تا هیچ نبیند و نشنود. صدای همسرش بلندتر و به فریادی تبدیل شد که خواستار توجه بود.

بلند شد. کتش را پوشید و گفت ما که نفهمیدیم، فعلا خداحافظ.

هشتم

همچنان بلند بلند فریاد می زد و او را کوته فکر و بی خرد می خواند. انگشت سبابه را به نشانه تهدید بالا و پایین می برد.
پسر هندزفری را جابه جا کرد و صدای موسیقی را بالاتر برد.

عصبانی تر از قبل به سویش رفت.

پسرش پوزخندزنان برخاست. کوله پشتی را بر دوش گذاشت و گفت ما که نفهمیدیم، فعلا خداحافظ. و رفت.

عادت نفهمی

گفت بروید، بخوانید و بیایید بگویید چه فهمیده اید.

رفتند و آمدند. گفتند خواندیم ولی نفهمیدیم.

گفت بروید دوباره بخوانید و بیایید.

رفتند و آمدند. گفتند خواندیم ولی نفهمیدیم.

گفت بروید باز بخوانید.

رفتند و آمدند، رفتند و آمدند. ولی باز هم نفهمیدند.

آخر به نفهمیدن عادت کرده بودند.

منبع :تبیان


موضوعات: آزاد
   شنبه 27 شهریور 1395نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

 

 


موضوعات: مهدوی
   شنبه 27 شهریور 1395نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...


موضوعات: مناجات نامه
   جمعه 26 شهریور 13951 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: مدرس [عضو] 
5 stars

سلام. خدا قوت.
الهی این بنده نمی داند که چه باید خواست هرآنچه خواهی آن ده
منتظرحضورتان هستم
زیر سایه آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عاقبت بخیر باشید.
التماس دعای ویژه.

1395/06/27 @ 18:47


فرم در حال بارگذاری ...

 مَن کانَت لَهُ اِلَی اللهِ حاجَةٌ فَلیَزُر قَبرَ جَدِّیَ الرِّضا بِطوُسٍ وَ هُوَ عَلی غُسلٍ وَلیُصَلِّ عِندَ رَأسِهِ رَکعَتَینِ

وَلیَسئَلِ اللهَ حاجَتَهُ فی قُنوُتِهِ فَاِنَّهُ یَستَجیبُ لَهُ ما لَم یَسئَل مَأثَماً أو قَطیعَةَ رَحِمٍ

 

کسی که از خدا حاجتی را می خواهد؛ قبر جدم حضرت رضا(علیه السلام) را در طوس با غسل، زیارت کند

و دو رکعت نماز بالای سرش بخواند و در قنوت نماز، حاجت خویش را طلب نماید در این صورت حوائج وی مستجاب می شود،

مگر آن که طلب انجام گناه و یا قطع رحم را کند.

 

وسائل الشیعه، ج14، ص 569


موضوعات: حدیث
   جمعه 26 شهریور 13953 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(1)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
4.5 stars
(4.5)
نظر از: پشتیبانی کوثر بلاگ [عضو] 
4 stars

مشعل جامعه کبیره ی تو
به یقین رهگشای اهل ولاست
هر فرازش کتاب معرفت است
سطر سطرش شعور و شور افزاست
و خدا در طلیعه ی خلقت
عرش خود را به نورتان آراست
برج و باروی اقتدار شما
تا قیامت بلند و پا بر جاست
موفق باشید.
————
http://farakhan.kowsarblog.ir/ghadir110

1395/06/27 @ 00:32
نظر از: حضرت زینب سلام الله علیها میناب [عضو] 
5 stars

باسلام
ولادت امام هادی علیه السلام مبارک باد

1395/06/26 @ 22:20
نظر از: رحیمی [عضو] 

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
با سلام و عرض تبریک میلاد دهمین واسطه فیض خداوند،آیت روشن رستگاری، حضرت امام علی النّقی الهادی علیه السلام بر همه محبان و شیعیان آنحضرت مبارک باد

سرچشمه فیض حی سرمد آمد
آئینۀ نور حُسن احمد آمد

تبریک به ثامن الحجج باید گفت
چارم علی آل محمّد آمد

گلنغمۀ شادی از منادی آمد
از سوی مدینه بانگ شادی آمد

با آمدن طنین بال جبریل
عطر نفس امام هادی آمد
▶سيدهاشم وفايي

یا علی علیه السلام

1395/06/26 @ 22:11


فرم در حال بارگذاری ...

1 ... 113 114 115 ...116 ... 118 ...120 ...121 122 123 ... 231

 << < تیر 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
"یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین"
جستجو
کاربران آنلاین
  • سمیه صالحی
آمار
  • امروز: 9
  • دیروز: 46
  • 7 روز قبل: 311
  • 1 ماه قبل: 2030
  • کل بازدیدها: 84751
رتبه