تو در پشت کدامین رنگین کمان پنهان شدهای که هیچ تلألؤ خیره کننده ای نمیتواند پیدایت کند؟
تو همچون رعد، بر سجاده برق، نماز میخوانی که اثرش همچون صاعقه، آرزوی دیدار عاشقانت را به خاکستر تبدیل می کند.
تو انعکاس کدامین صفت خداوندی، که عاشقانت میان غیبت و ظهورت غوطه ورند؟!
تو چگونه در غیبت به سر میبری که همه منتظرانت تو را می شناسند؟!
تو چگونه آشکاری که عاشقانت قامت معشوقشان را نمیبینند؟!
تو چگونه در غیبتی که عاشقانت با التماس در برابرت. آرزوی ظهورت را دارند؟!
تو چگونه در غیبتی که مظلومان، چشم به قیام تو بسته اند و داد از تو میخواهند؟!
تو چگونه در غیبتی که نیازمندان عاشقت، شفاعت از تو می خواهند؟!
تو چگونه در غیبتی که عاشقانت، همچون پروانه، دیوانه وار گرد وجود تو میگردند، تا با آتش زدن وجودشان به تو رسند؟
تو چگونه در غیبتی که وقتی میرفتی نوید آمدنت را دادی و گفتی من و تو در مکه به هم میرسیم.
هر روز و شب به امید آن روز رو به کعبه، خانه آرزوهایم، میایستم و چشم به راهت، به افق نگاه می کنم و لحظه لحظه وجودم بی قرارتر از دیروز میشود. امروزم تشنه تر از دیروز و فردایم تشنه تر از امروز. به امید دیدارت میایستم و درتلألؤ خیره کننده نورها، تو را می جویم.
میجویمت، میبویمت، ولی همچنان دل در آرزوی دیدارت میتپد و با هر تپش، یامهدی! یامهدی! میکند و میگوید: انتظار، انتظار سخت تر از جان کندن است.
بیا که با آمدنت به پایت بوسه ها زنم و جای پایت را با عشقی که در دلم نهفته است، قاب بگیرم.
بیا که با آمدنت تنهایی های عاشقانت را پایان دهی و عاشقانت را در این وادی تنها نگذاری، یامهدی!
شگفتا! که چه راز آشکاری در غیبتت نهفته است.
منتظرانت راه صفا گم کرده اند.


موضوعات: مهدوی
   شنبه 13 شهریور 13951 نظر »
نظر از: رحیمی [عضو] 

اَللّـهُمَّ هذِهِ الاَْیّامُ الَّتى فَضَّلْتَها عَلَى الاَْیّامِ وَشَرَّفْتَها و …. وَ صَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّدوَآلِهِ اَجْمَعینَ، وَسَلَّمَ عَلَیْهِمْ تَسْلیماً
در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: هر کس سوره فجر را را در دهه اول ماه ذی الحجه قرائت نماید گناهانش بخشیده می شود و اگر در غیر این ایام خوانده شود مایه نورانیت او در قیامت می گردد.(مجمع البیان، ج10، ص341)
دوست عزیزم حلول ماه پربرکت ذی الحجه بر شما مبارک باد.
ان شاءالله از این لحظات ناب کمال استفاده را ببریم.

1395/06/14 @ 00:30


فرم در حال بارگذاری ...

   شنبه 13 شهریور 13953 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: nili [بازدید کننده]
nili
5 stars

تشکر

1395/06/13 @ 23:29
نظر از:  

زیبا بود

1395/06/13 @ 17:26
نظر از: رحیمی [عضو] 

رسیده اند صمیمانه مهر و ماه به هم
دو چشم عاشقشان زل زده است- آه- به هم

چه شاکرند به درگاه عشق از اینکه
رسیده اند به پیوندِ دل بخواه، به هم

به عشق می اندیشند با دو دیده تر
به راه راست، به دوریِّ از گناه، به هم

به اینکه عهد ببندند و سخت، دل بدهند
برای بودن تا انتهای راه، به هم

چه مؤمنانه خدا را به شکر می خوانند
دو تا کبوتر معصوم با نگاه به هم

شب است اما روشن تر از سپیده صبح
بدل شده است چه زیبا شب و پگاه به هم

این روز زیبا بر شما مبارک باد.
ممنون گلم

1395/06/13 @ 17:10


فرم در حال بارگذاری ...

ریـشـه کـنـی ستم و در هم کوبیده شدن پایه های کفر و استکبار و شرک و نفاق در صحنه عـالم و تـحـقـّق آرمان حاکمیت توحید و عدالت در جهان، افزون بر وجود رهبری شایسته و مـعـصـوم، قـانـونـی جـامـع و جهان شمول و فراهم آمدن زمینه ها و شرایط لازم، به وجود یارانی زبده، کاردان و لایق و پا به رکاب وابسته است؛ یارانی که قابلیت هایی در حد مـطـلوب و ایـده آل داشـته باشند تا بتوانند منویّات رهبر و مقتدایشان را در گستره گیتی جامه عمل بپوشانند.

پیروزی حق بر باطل و ایجاد این همه تحولات بنیادین همه اش با کرامت و معجزه صورت نمی گیرد، بلکه علاوه بر رهبری و مدیریتی معصوم و برنامه ای جامع و جـهـان شـمـول، کـادر اجـرایـی بـسـیار کاردان و لایق و توانمندی لازم است تا بتوان چنین تـحـولی در سـطـح جـهـان ایـجـاد کـرد و بـه تـعـبـیـر امـام عـلی (علیه السلام) ((اَفـْلَحَ مـَنْ نـَهـَضَ بـِجـَنـاجٍ)) پیروزمند کسی است که یار و یاور داشته باشد. اما یاران امام زمان علیه السلام چه کسانی هستند؟

...

یاران امام زمان چند نفرند

در روایات مختلفی یاران امام زمان علیه السلام 313 تن معرفی شده است حتی در برخی به نام آنها نیز اشاره شده است اما در این میان باید توجه داشت یـاران امـام زمـان (علیه السلام) چـنـد دسـته اند.

دسته ای از آنان، یاران خاص و ستاد فرماندهی آن حـضـرت هستند که تعدادشان 313 نفر است و همان ها هستند که قرآن کریم در آیه 8 سوره هود از آنان به عنوان «امت معدوده» یاد می کند. هـرگاه زمان ظهور برسد، خداوند این افراد را در اندک زمانی در مکّه ظاهر می کند و بدون حضور اینان قیام مهدی (علیه السلام) شروع نمی شود.

براساس روایات، عدد اصحاب ویژه امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف به تعداد لشكر پیامبر صلّى اللّه علیه و اله و سلّم در غزوه بدر (”313” نفر) خواهد بود.

قندوزى در تفسیر آیه وَ لَئِنْ أَخَّرْنٰا عَنْهُمُ اَلْعَذٰابَ إِلىٰ أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ، ”(1)” از امام باقر علیه السّلام و امام صادق علیه السّلام نقل نموده كه فرمودند: «همانا امت معدوده ”313” نفر از اصحاب مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف در آخرالزمان است كه همانند عده اهل بدر، در یك ساعت اجتماع مى‌كنند…» (2)

محمد بن مسلم از امام باقر علیه السّلام روایت كرده كه فرمود: «اول كسى كه از طرف خدا با او بیعت مى‌كند، جبرئیل است و نیز از مردم ”313” نفر با او بیعت خواهند كرد…» و نیز از امام باقر علیه السّلام روایت شده كه فرمود: «قائم عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف از ما با ترس یارى شده و با نصرت تأیید خواهد شد… پس هنگامى كه خروج مى‌كند، بر كعبه تكیه مى‌دهد و ”313” نفر به دور او گرد مى‌آیند…» (3)

دسـتـه دوم از یـاران حـضرت که پس از جمع آمدن پرچمداران و ستاد فرماندهی به یاری ایـشـان مـی آیـنـد طـبـق روایـات 10 یـا 12 هـزار نـفـرنـد. وقـتـی ایـن حـلقـه کامل شد، حرکت و قیام، آغاز می شود.

حلقه سوم از یاران، مومنانی هستند که پس از شروع قیام به آنان می پیوندند و لحظه به لحظه بر تعداد آنان افزوده می شود. در این روند، بسیارى از افراد شایسته به یاران حضرت مى‌پیوندند. البته نمى‌توان یاران حضرت را كه در جنگ با دشمنان و دیگر مسائل با حضرت همكارى مى‌كنند و در راه اهداف حضرت گام برمى‌دارند، به عدد خاصى محدود كرد. بنابراین، چون براى این گروه از یاران حضرت عددى تعیین نشده، افزایش یا كاهش آن هم معنا ندارد.

پیروزی حق بر باطل و ایجاد این همه تحولات بنیادین همه اش با کرامت و معجزه صورت نمی گیرد، بلکه علاوه بر رهبری و مدیریتی معصوم و برنامه ای جامع و جـهـان شـمـول، کـادر اجـرایـی بـسـیار کاردان و لایق و توانمندی لازم است تا بتوان چنین تـحـولی در سـطـح جـهـان ایـجـاد کـرد

تنوع یاران حضرت

به گفته روایات، آنان از تمام سرزمین هاى جهان اسلام و از دورترین كرانه هاى گیتى و از نقاط پراكنده گرد هم مى آیند كه در میان آنان افراد شایسته مصرى و مومنان حقیقى از شام و افراد نیكوكار از عراق و مردان ایثارگرى از طالقان و قم وجود دارند.

ابن عربى در كتاب فتوحات مكیه گفته است:

«آنان (یاران) از عجم هستند و عرب در بین آنها نیست اما جز به زبان عربى سخن نمى گویند» شبیه این روایت در نسخه خطى ابن حماد ص 95 و دیگر منابع هست كه نشان مى دهد شمارى از اعراب در میان یاران آن حضرت وجود دارد، چنان كه حاكى از وجود شمارى غیر عرب (عجم) نیز در میان آنها مى باشد و بخش مهم ارتش مهدى علیه السلام را ایرانیان تشكیل مى دهند.

پاره اى از روایات مى گوید: در میان آنان پنجاه زن وجود دارد، چنان كه در بحار ج 52 ص 223 از امام باقر علیه السلام نقل شده است. و طبق روایتى، زنان 13 نفر هستند كه مجروحان را مداوا مى كنند. برخى از روایات مى گوید: بیشتر یاران آن حضرت را جوانان تشكیل مى دهند بلكه طبق بعضى از آن روایات، میانسالان در بین آنها بسیار اندك هستند، همچون نمك در توشه مسافر، مانند روایتى كه از امیرمومنان علیه السلام وارد شده است كه فرمود:

«یاران مهدى جوان هستند و میان سال در بین آنها نیست مگر همچون سرمه چشم و نمك توشه كه ناچیزترین توشه مسافر، نمك است» امید که خداوند ما را در زمره یاران آن حضرت قرار دهد.

                        شاید برای آمدنت دیر کرده‌ای                     وقتی نگاه آینه را پیر کرده‌ای


               دیری است آسمان مرا شب گرفته است            خورشید من، برای چه تأخیر کرده‌ای؟


 

پی نوشت:

1) سوره هود، آیه 8

2) قندوزى، ینابیع الموده، ص 95

3) موعودشناسى و پاسخ به شبهات، ص 589

منابع:

عصر ظهور، علی کورانی

مهدویت پرسش ها و پاسخ ها، موسسه آینده روشن

پایگاه اطلاع رسانی حوزه


موضوعات: مهدوی
   شنبه 13 شهریور 13951 نظر »
نظر از: مادر پهلو شکسته [عضو] 

باسلام سالروز ازدواج دو نور برشما مبارک
ممنونم و بر شما دوست عزیز هم مبارک

1395/06/13 @ 16:44


فرم در حال بارگذاری ...

فضیلت و آثار و بركاتى كه براى تربت حسینى است، براى هیچ تربتى و قطعه‏اى از قطعات زمین نیست. خاك كربلا قطعه‏اى از بهشت است كه خداوند قادر متعال به واسطه قدردانى از یك فداكار در راه دین كه تمام هستى خود را فدا كرده، در آن خاك، بركت و فضیلت و شفا قرار داده است.

كربلایش قطعه‏اى از جنت است‏ باب نور و باب لطف و رحمت است‏

مهر

امام صادق علیه السلام تاریخچه ی ساختن تسبیح تربت را چنین بیان فرموده‌اند: «حضرت زهرا علیهاالسلام به عدد تكبیرها ریسمانی از پشم را گره زده بود (34 گره) و با آن ذكر می گفت. پس از شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام از خاك قبر ایشان تسبیح ساخته می شد. هنگامی كه امام حسین علیه السلام به شهادت رسید مردم به جهت فضیلت و مزیتی كه تربت آن گرامی دارا بود، به آن روی آورده و از آن تسبیح ساختند»(مستدرک: ج 1 ص 248 )

...

حكایت:

عالم زاهد پرهیزگار حجةالاسلام و المسلمین مرحوم آقاى حاج شیخ محمدحسن عالم نجف آبادى قدس سره نقل فرمودند: «من در زمان مرجعیت مرحوم آیة الله آخوندى خراسانى(ره) كه در نجف اشرف مشغول تحصیل بودم مریض شدم و این بیمارى مدتى طول كشید و پرستارى مرا بعضى از طلاب در همان حجره مدرسه بر عهده داشتند. پس از چندى بیمارى من به قدرى شدید شد كه اطبا از شفا یافتنم مأیوس شدند و دیگر براى معالجه‏ام نیامدند، و من در حال تب شدید گاهى بیهوش مى‏شدم و گاهى به هوش مى آمدم.

یكى از رفقا كه مرا پرستارى مى‏كرد شنیده بود كه عالم زاهد مرحوم آیة الله آقاى حاج على محمد نجف آبادى قدس سره مقدارى از تربت اصلى حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) را دارد. او به منزل معظم له رفته و از وى خواسته بود كه قدرى از آن تربت را بدهد كه به من بخورانند تا شفا یابم. ایشان فرموده بود: من به قدر یك عدس تربت دارم و آن را گذاشته ام كه بعد از مرگم در كفنم بگذارند. آن آقا ناراحت شده و گفته بود: حالا كه ما از همه جا مأیوس شده و به شما پناه آورده‏ایم شما هم از دادن تربت خوددارى مى‏كنید؟ این بیمار در حال احتضار است و مى‏میرد.

مرحوم آیة الله آقاى حاج على محمد، دلش به حال بیمار سوخته و قدرى از آن تربت كه از جان خودش عزیزترش مى داشت به آن شخص داده بود. تربت را با آب مخصوصى كه وارد شده در آب حل كرده و به حلق من ریخته بودند . من كه در حال بیهوشى به سر مى‏بردم، ناگهان چشمان خود را باز كرده و دیدم رفقا اطراف بسترم نشسته‏اند، خوب دقیق شدم و آنان را شناختم و قصه تربت را كه به حلقم ریخته بودند برایم شرح دادند.

آیا جایز است انسان با تربت امام حسین(علیه السلام) تسبیح بگوید، و آیا تربت دارای فضیلتی است؟ امام(علیه السلام) جواب دادند… چه چیزی با فضیلت‌تر از تربت سید الشهداء است که اگر کسی که تسبیح تربت در دستش باشد و ذکر از یادش برود و آن‌را در دستش بگرداند، ثواب ذکر برایش نوشته خواهد شد

كم كم در خود احساس نیرو و نشاط كردم و حركتى به خود داده نشستم، دیدم نشاط بیشترى دارم برخاستم و ایستادم، و چون یقین كردم كه به بركت ترتبت مقدس امام حسین(علیه السلام) شفا یافتم حال خوشى پیدا كردم و به رفقا گفتم: از شما خواهش مى كنم كه از حجره بیرون بروید، چون مى‏خواهم زیارت عاشورا را بخوانم رفقا از حجره بیرون رفتند و من درب حجره را بستم و بدون احساس ضعف با آن حال خوشى كه قابل و صف كردن نیست مشغول خواندن زیارت حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) شدم.» (نقل از كتاب “سیدالشهدا"، آیت الله شهید دستغیب، ص 166 )

اما در مورد تسبیح با تربت سید الشهداء(علیه السلام) امام کاظم(علیه السلام) فرموده است: شیعیان ما از چهار چیز بى‌ نیاز نیستند. حصیرى که بر آن نماز بگزارند(جانماز)؛ انگشترى که در دست کنند؛ مسواکى که با آن مسواک کنند، و تسبیح از تربت سید الشهداء(علیه السلام) که داراى سى و سه دانه باشد، هر گاه با آن ذکر بگویند خداوند برایشان در قبال هر دانه آن، چهار حسنه مى‌‏نویسد و هر گاه ذکر از یادشان رفته و تنها بر حسب عادت آن را در دست بگردانند، خداوند براى آنان بیست حسنه در نظر می‌گیرد.[ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، محقق و مصحح: امینی، عبد الحسین، ص 279، ]

نکته جالب توجه در این حدیث این است که مجرد داشتن تسبیح تربیت امام حسین(علیه السلام) حتی بدون گفتن ذکر، نیز دارای ثواب است.

در روایتی دیگر از آن حضرت سۆال شد؛ آیا جایز است انسان با تربت امام حسین(علیه السلام) تسبیح بگوید، و آیا تربت دارای فضیلتی است؟ امام(علیه السلام) جواب دادند… چه چیزی با فضیلت‌تر از تربت سید الشهداء است که اگر کسی که تسبیح تربت در دستش باشد و ذکر از یادش برود و آن‌را در دستش بگرداند، ثواب ذکر برایش نوشته خواهد شد.[دار المرتضویة، نجف اشرف، چاپ اول، 1356ش]

منبع : tebyan.net


موضوعات: امامان
   شنبه 13 شهریور 13953 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: nili [بازدید کننده]
nili
5 stars

تشکر

1395/06/13 @ 23:31
نظر از: nili [بازدید کننده]
nili
5 stars

تشکر

1395/06/13 @ 23:30
نظر از:  

زیبا بود????

1395/06/13 @ 17:27


فرم در حال بارگذاری ...

 

خانه تکانی دل، مایه آرامش خود و دیگران،این روزها بازار خانه تکانی گرم است و همه به نوعی مشغول تمیز کردن و به عبارتی خانه تکانی هستند.

در این فرصت چه خوب است که این وقت هایمان را تنها صرف خانه تکانی خانه های گلی و آجری نکنیم و کمی هم به فکر خانه تکانی دل هایمان باشیم.

مقایسه خانه دل با خانه گِل

یکی از رسم هایی که نزدیک عید مرسوم است نظافت و پاکیزگی است به گونه ای که نزدیک سال جدید و نوروز، همه در پی خانه تکانی می شوند.

همه سنسورهای تمیزی و نظافتشان فعّال و فعّال تر می شود که هرچه کثیفی و آلودگی هست را از خانه های گلی و آجری و سنگی خود از بین ببرند.

خانه ها را رنگ می کنند، در و پنجره و … را می شویند که سال نو را با آلودگی و کثیفی آغاز نکنند.

...

نظافت روزانه، هفتگی و سالانه در امور مادی و معنوی

در بحث نظافت یه سری کارهای روزانه است مثل شستن ظرف ها و گردگیری، یک سری کارهای هفتگی مثل آب دادن به درخت و یک سری هم نظافت های سالانه است مثل شستن قالی و دیوار و پنجره.

نکته این جا است که چه خوب است همین طور که به نظافت مادی روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه توجه می شود، به نظافت معنوی و خانه تکانی دل هم توجه کنیم.

یك عبادت روزانه داریم، رابطه با خدا. یك عبادت هفتگی داریم، نماز جمعه. یك عبادت سالانه داریم شب قدر.

در نظافت هم می‌شوییم و هم می‌چینیم. اول فرش و پتو و هرچه آلوده هست را می‌شوییم و بعد از شستن چیدن است.

در امور معنوی هم علمای اخلاق گفته اند اول تخلیه یعنی عیب‌هایت را خالی كن. خودت را از عیب خالی كن. بعد تحلیه! یعنی هم باید عیب را برطرف كرد و هم باید صفات انسانی را را در خود زینت داد.

كسی خانه‌اش را می‌شوید كه می‌فهمد خانه‌اش كثیف است، احساس می‌كند این فرش آلوده است، می‌شوید. كسی هم به فكر خودسازی می‌افتد كه احساس كند عیب دارد.

بعضی ها به راحتی دروغ می گویند، غیبت می کنند، نیش می زنند و در آخر هم می گویند من که عیبی ندارم!

كسانی به فكر تقوا و تعلیم و تربیت و خودسازی خودشان هستند كه عیب هایشان را بفهمند.

در حدیث داریم: «ظُهُورَكُمْ ثَقِیلَةٌ مِنْ أَوْزَارِكُم‏» كمرهای شما از گناه پر شده است. خوب چطور بار گناهی كه روی كمر من است؟ می‌ گوید: «فَخَفِّفُوا عَنْهَا بِطُولِ سُجُودِكُم‏» كسی كه گناهكار است، دوای گناهكار این است كه سجده‌هایش را طول بدهد

توجه به عیب‌های خود، زمینه اصلاح عیوب

روایت داریم هرکه را خدا دوستش بدارد، به او می فهماند که چه عیب هایی دارد تا در رفع آنها تلاش کند.

علامت اینكه خدا یك نفر را دوست دارد، این است كه به او می‌‌گوید: تو این عیب‌ها را داری، سعی كن عیب‌هایت برطرف شود.

و این جا است که متوجه می شویم خانه تکانی دل چقدر مهم است و اهمیت دارد؛ متأسفانه عیب و کثیفی های فرش و پنجره و مبل و دیوار و لباس را متوجه می شویم اما به عیب های درونی خودمان، دروغ و تهمت و غیبت و حسادت و تکبر و… توجه نمی کنیم و خودمان را بی عیب عالم می دانیم.

خانه تکانی دل، مایه آرامش خود و دیگران

از نظافت خانه، هم خودمان لذت می‌ بریم هم دیگران. خانه‌ تكانی كه شد، وقتی خستگی برطرف می‌شود، آدم هم خودش لذت می برد و هم هرکسی که وارد خانه می شود لذت می برد.

اگر عیب های خود را پاک کنیم و خود را تطهیر کرده و وجودمان را به زیبایی ها تزیین کنیم هم خودمان خوشحال می شویم و سود می بریم و هم هر کسی با ما برخورد می کند می گوید: چه آدم پاكی، چه آدم صافی.

برای نظافت خانه باید در و پنجره‌ها را بست. چون گرد و خاك از این پنجره‌ها بیرون می‌آید. پنجره‌ی دل ما هم گوش است.

مراقب باشیم هر حرفی را نشنویم که غیبت و تهمت نشود.

دروازه‌ی اتاق در و پنجره های آن است، می‌بندیم خاك نیاید. دروازه‌ی دل هم چشم و گوش انسان است، باید توجه کنیم که هرچیزی را نبینیم و نشنویم تا از آلودگی ها به دور بوده و مصون بمانیم.

ابزار لازم برای خانه تکانی

خانه تكانی ربطی به مساحت خانه ندارد. چه خانه‌ی كوچك، چه خانه‌ی بزرگ، خانه تكانی می‌خواهد، خودسازی هم كاری ندارد كه بچه یا بزرگ، پدربزرگ یا مادر بزرگ باشی.

هر چیزی با یک ابزار خاصی پاک می شود، هر عیبی هم دوایی دارد اما یک دوایی است که می تواند دوای خیلی از بیماری ها باشد و آن ترک معاشرت با دوست بد است.

تلویزیون را یك طور باید پاك كرد. قالی را طور دیگری.قالی را باید با دسته بیل پاك كرد. قالی را دَمَر می‌كنند، لگد و دسته بیل! حالا با دسته بیل سراغ تلویزیون بروی، خوب می‌شكند. همینطور كه هر غباری و هر آلودگی را به نحوی، هر عیبی را هم به كسی…. كسی بخل دارد. دوایش خمس و زكات و انفاق است.كسی که غافل است، دوایش تذکر است.

در حدیث داریم: «ظُهُورَكُمْ ثَقِیلَةٌ مِنْ أَوْزَارِكُم‏» (وسایل الشیعه/ج10/ص313) كمرهای شما از گناه پر شده است. خوب چطور بار گناهی كه روی كمر من است؟ می‌ گوید: «فَخَفِّفُوا عَنْهَا بِطُولِ سُجُودِكُم‏» كسی كه گناهكار است، دوای گناهكار این است كه سجده‌هایش را طول بدهد.

کینه ها را پاک کنیم

همین طور که خانه های گلی را خانه تکانی می کنیم، دستمالی بر داریم و کینه ی دیگران را از دل پاک کنیم، كینه‌ی كسی در دل ما نباشد.

در قرآن سه تا قلب داریم: یك قلب سلیم «إِلَّا مَنْ أَتىَ اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ» (شعرا/89) قلب سالم یعنی قلب پاك، نه كینه دارند. نه عقده دارند. نه تكبر دارد. نه حسود است. نه بخیل است.

یك قلب را می‌گوید منیب: «وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنیبٍ» (ق/33)

و یک قلب هم قلب مریض است:

فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ به ما کَانُوا یَکْذِبُونَ

در دلِ آنان بیماریِ [سختی از نفاق] است، پس خدا به کیفرِ نفاقشان بر بیماریشان افزود، و آنان را به خاطر آنکه همواره دروغ می‌ گفتند، عذابی دردناک است. (بقره/10)

خداوند به صراحت در این آیه می‌ فرماید که قلب غیر مومن مریض می‌ باشد. برای هر مریضی درمان و شفایی است و برای قلب مریض درمانی جز قرآن وجود ندارد.

خواندن قرآن و عمل و تدبر به آیات آن ذره ذره نور و سلامتی را به قلب باز می ‌گرداند و بیماری دل را برطرف می ‌کند.

در امور معنوی هم علمای اخلاق گفته اند اول تخلیه یعنی عیب‌هایت را خالی كن. خودت را از عیب خالی كن. بعد تحلیه! یعنی هم باید عیب را برطرف كرد و هم باید صفات انسانی را را در خود زینت داد،قلب مومن رئوف و مهربان و قلب غیر مومن سخت بعضی انسان‌ ها بسیار مهربانند و زود بدی ‌ها را فراموش می ‌کنند و هیچ گاه به دنبال انتقام نمی ‌روند و به همه و با همه مهربان و رئوفند.

به پدر و مادرشان محبت می ‌کنند، به اطرافیان و همسر و فرزندانشان نیکی می‌ کنند، ذره ای گرد کینه و بدی و نفرت در آنان نیست و ایمان در خانه دلشان میهمان شده و اکنون دیگر صاحب خانه است و این صاحب خانه اکنون فرمان می ‌دهد.

وَجَعَلْنَا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً

و در قلب کسانی که از او پیروی می ‌کردند رأفت و رحمت نهادیم.(حدید/27)

خداوند هم به خاطر ایمانشان رأفت و مهربانی را هدیه و پاداششان قرار داده.

اما عده ای قلب‌ های سختی دارند اینان به واسطه گناهان و عدم ایمان قلبی به خدا قلبشان چون سنگ سخت است و مهربان نیستند.

در حق بندگان خدا خوبی نمی ‌کنند دائماً به دنبال انتقام و خشونت هستند، آجر آجر روحشان با سنگدلی و کینه ساخته شده است.

در حق همه ستم می کنند و حق همسر و فرزند و پدر و مادر را ادا نمی کنند و روحشان مانند سنگ سخت است .هر چند که بعضی سنگ‌ ها از ترس خداوند فرو می ‌ریزند و می ‌شکنند و از دلشان آب و چشمه جاری می ‌شود اینان از سنگ سخت ‌ترند.

منبع : tebyan.net

 


موضوعات: قرآنی
   شنبه 13 شهریور 1395نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

1 ... 146 147 148 ...149 ... 151 ...153 ...154 155 156 ... 231

 << < تیر 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
"یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین"
جستجو
کاربران آنلاین
  • howzeh-kosar
  • ذاكري
  • زفاک
  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
  • سمیه صالحی
  • FM
آمار
  • امروز: 284
  • دیروز: 126
  • 7 روز قبل: 454
  • 1 ماه قبل: 2128
  • کل بازدیدها: 85115
رتبه