چرا امامزادگان را حرمت می ‌نهیم،بارگاه حضرت معصومه علیهاالسلام در قم مورد توجه خاص و عام است و مردم از همه نقاط ایران و نیز کشورهای دیگر به این بانو احترام می کنند و در حرم ایشان ابراز محبت می‌کنند. دختر موسی بن جعفر علیهماالسلام در حقیقت معروفترین و مورد توجه ترین امامزاده در ایران است و به این مناسبت خوب است قدری درباره امامزادگان و جایگاه آنان و علت تکریمی که به ایشان می ‌کنیم، بیندیشیم.

فرزندان پاک از پدران پاک

فاطمه معصومه علیهاالسلام فرزند بلافصل امام معصوم است. به جز ایشان، فرزندان بلافصل دیگری از ائمه اطهار علیهم السلام دارای گنبد و بارگاه می ‌باشند که به عنوان نمونه می ‌توان به حضرت عباس علیه السلام در کربلاء و “موسی مبرقع” فرزند امام جواد علیه السلام در قم و “سید محمد” فرزند امام هادی علیه السلام در قریه بلد عراق، “سید علی” فرزند امام باقر علیه السلام در مشهد اردهال اشاره کرد.

اما در عرف ما، منظور از امامزاده تنها فرزندان بلافصل ائمه علیهم السلام نیستند؛ بلکه کسانی که نسبتشان بعد از سه نسل یا حتی بیشتر نیز به یکی از ائمه اطهار علیهم السلام برسد امامزاده خوانده می‌ شوند. به عبارت دیگر بسیاری از سادات که از نسل ائمه اطهار علیهم السلام هستند را می‌ توان امامزاده نامید، هر چند معمولا ساخت گنبد و بارگاه بر مزار امامزادگانی انجام می‌ شود که از نظر تعداد واسطه ‌ها نسبت نزدیکی به ائمه اطهار علیهم السلام دارند و دارای ویژگیهای علمی، اجتماعی یا رفتاری خاصی بوده ‌اند.

...

چرا امامزادگان را حرمت می ‌نهیم

حرمتگذاری به سادات و امامزادگان دلیل عقلی دارد. چرا که هر گاه شخصی نزد ما محترم باشد، قدری از احترام او به نزدیکان و بستگان او نیز سرایت می‌ کند و ما به خاطر آن شخص شریف، حریمی برای روابطمان با نزدیکان آن شخص قائل هستیم و به خاطر آن شخص به نزدیکانش خوبی می‌ کنیم و مراقبت می‌ کنیم آزاری از طرف ما متوجهشان نشود.

احترامی که ما برای سادات قائلیم و حرمتی که به امامزادگان می ‌نهیم، همگی به خاطر انتسابشان به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است. این توجهات و حرمتها در حقیقت راهی برای تقرب ما به خدا و رسول خداست، نه اینکه مایه شرک ما باشد یا توجه اصلی مان به آن امامزاده باشد.

از این روست که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند که “انسان را در فرزندانش حفظ باید کرد"(1) یعنی اگر به شخصی احترام داریم بعد از مرگش باید حرمت فرزندانش را نشکنیم. به همین مناسبت بود که حضرت فاطمه زهراء علیهاالسلام در قضیه فدک خطاب به مردم(1) و نیز قبل از آن خطاب به شخص ابوبکر(2) این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله را یادآور شدند.

احترامی که نهایتا به خود پیامبر خدا باز می‌ گردد

احترامی که ما برای سادات قائلیم و حرمتی که به امامزادگان می ‌نهیم، همگی به خاطر انتسابشان به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است. از جهت احترام، خود سادات نیز با بقیه مردم یکی هستد یعنی آنها هم موظفند به سادات احترام بگذارند و هر وقت به یاد وابسته بودنشان به پیامبر صلی الله علیه و آله می ‌افتند، وسیله‌ ای برای تذکر و خجالت از اشتباهاتشان و لذت بردن از پاکی پیامبر صلی الله علیه و آله می ‌باشد.

اگر سادات به جایگاه خود توجه کنند متوجه می ‌شوند که خوبیها و بدکاریهای آنان مانند بقیه مردم نیست بنابراین باید مراقبت بیشتری از اعمال خود داشته باشند. از اینجا متوجه می ‌شویم که این توجهات و حرمتها در حقیقت راهی برای تقرب ما به خدا و رسول خداست، نه اینکه مایه شرک ما باشد یا توجه اصلی مان به آن امامزاده باشد.

ملاک تقواست یا نسبت خانوادگی؟

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هیچگاه فراموش نکرد و این حقیقت را به مردم تذکر فرمود که گرامی ‌ترین افراد نزد خدا، باتقواترین مردم هستند. بنابراین نسبت خویشاوندی با پیامبر صلی الله علیه و آله باعث کرامت آنها نزد خدا نمی ‌شود. ائمه اطهار علیهم السلام و خود پیامبر صلی الله علیه و آله نیز این مطلب را برای برخی از خویشان خود تذکر دادند که مبادا فریفته شوند. مثلاً پیامبر صلی الله علیه و آله به بنی هاشم و بنی عبدالمطلب – که در واقع نزدیکترین افراد به او بودند – هشدار دادند که فریفته قرابت خانوادگی خود نشوند زیرا ملاک تقواست نه خانواده. (3) امام رضا علیه السلام به برادرشان زید تذکر دادند که فریفته فضایل اهل بیت علیهم السلام نشود و بداند که خودش درباره همه اعمالش مسئول خواهد بود.(4)

هر چه نزدیکتر، موقعیت حساستر

با همه این احوال، وظیفه عمومی ما این است که به سادات و وابستگان پیامبر صلی الله علیه و آله احترام بگذاریم. امام رضا علیه السلام در روایتی از امام سجاد علیه السلام فرموده ‌اند که نزدیکان پیامبر صلی الله علیه و آله به خاطر موقعیت حساسشان، ثوابهایشان دو برابر و عذابهایشان نیز دو برابر خواهد بود.(5) مشابه این امر در قرآن درباره زنان پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است که اگر باتقوا باشند از بقیه زنان بالاترند(6) و اگر مطیع خدا و رسول بوده و عمل صالح کنند دو برابر پاداش دارند و اگر مرتکب کار زشت شنیعی شوند، عذابشان دو برابر خواهد بود.(7)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هیچگاه فراموش نکرد و این حقیقت را به مردم تذکر فرمود که گرامی ‌ترین افراد نزد خدا، باتقواترین مردم هستند. بنابراین نسبت خویشاوندی با پیامبر صلی الله علیه و آله باعث کرامت آنها نزد خدا نمی ‌شود.

اگر امامزاده‌ ای در درون ضریح نباشد چه؟

همه امامزادگان مانند حضرت معصومه علیهاالسلام مشهور و دارای مستندات نیستند. درباره امامزادگانی که صحت انتسابشان را نمی ‌دانیم چه کنیم؟ در حقیقت این سوال از شک ناشی شده است. در این باره باید مراقب باشیم نه به دام افراط بیفتیم و نه به دام تفریط.

به عبارت دیگر اگر امامزاده ‌ای دارای نشان و ساختمان است و مردم به آن توجه دارند، نباید بی‌ جهت به خود شک روا داریم زیرا هدف ما از زیارت امامزاده، احترام گذاشتن به یکی از منتسبین پیامبر صلی الله علیه و آله است. بنابراین با احترام گذاشتن به آن مکان در حقیقت به حضرت رسول صلی الله علیه و آله احترام گذاشته ‌ایم. اگر نذری کنیم یا فاتحه ‌ای بخوانیم یک نگاه ما به خود شخص امامزاده و نگاه دیگر ما به رسول خداست.

از جهت دیگر نباید به دام افراط بیفتیم و درباره مراکزی که می‌ دانیم هیچ سند یا پشتوانه یا سابقه ‌ای ندارند، نباید اقبال کنیم. مثلاً اگر می ‌دانیم که تعدادی از افراد به فلان ساختمان یا درخت یا … بدون هیچ سند مشخص یا دلیل معتبری ارادت پیدا کرده ‌اند، باید از احساسات خود مراقبت کنیم و نگذاریم آن مکان نزد ما مقدس گردد.

پاورقی:

1- الْمَرْءُ یُحْفَظُ فِی وُلْدِه. (بلاغات النساء، ص 28)

2- أَ مَا كَانَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ وَ سَلّم الْمَرْءُ یُحْفَظُ فِی وُلْدِه‏(بحارالانوار، ج28، ص302)

3- ابوعبیده حذّاء گفت: از امام صادق علیه السّلام شنیدم که فرمود: هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله مکّه را فتح کرده، بر کوه صفا رفت و [با صدای بلند] فرمود: ای فرزندان هاشم، ای فرزندان عبدالمطلّب، همانا من رسول خدا به سوی شما هستم و نسبت به شما دلسوز و مهربانم. نگویید محمّد از ماست، [زیرا] به خدا سوگند، دوستان من، از بین شما و غیر شما، تنها پرهیزکارانند. آگاه باشید، من شما را در روز قیامت نخواهم شناخت، زیرا در حالی به نزد من می آیید که ]محبّت و تعلقّات[ دنیا را به دوش می کشید، و (بر خلاف شما) عده ای از مردم می آیند که (توشه) آخرت را با خود حمل می کنند. آگاه باشید، من بین خودم و شما، و بین خدا و شما، عذر و بهانه ای باقی نگذاشتم. همانا من مسئول عمل خودم هستم و شما نیز در گرو عمل خودتان هستید. (صِفَاتِ الشِّیعَةِ، لِلصَّدُوقِ، ص 5، الحدیث الثامن‏)

4- معانی الأخبار، النص، ص 106.

5- عن الامام الرضاء: علِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ علیه‌ السلام کَانَ یَقُولُ لِمُحْسِنِنَا کِفْلَانِ مِنَ الْأَجْرِ وَ لِمُسِیئِنَا ضِعْفَانِ مِنَ الْعَذَابِ. (عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص: 232)

6- یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُن. (احزاب، 32)

7- یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ یَسیراً ؛ وَ مَنْ یَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُوْتِها أَجْرَها مَرَّتَیْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً كَریماً (احزاب، 30و31)

منبع :tebyan.net


موضوعات: امامان
   شنبه 13 شهریور 1395نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

با توجّه به اهميّتي كه همسر در زندگي دارد و آثاري كه بر آن مترتّب است ونقشي كه هر يك از زن و مرد در آن دارند، مي بايست براي انتخاب همسر ملاك ها و دستورالعمل هايي وجود داشته باشد تا افراد با توجّه به آن ملاك ها، همسر مورد نظر خود را انتخاب نمايند و سعادت دنيا و آخرت را به دست آورند.

 در ازدواج، افراد داراي سليقه هاي مختلفي هستند و هر شخصي براي خود ملاك هايي در نظر مي گيرد، امّا از نظر قرآن کریم، و سنّت ملاك های مورد توجّه است:

...


1. اسلام و ايمان:


يكي از شرايط انتخاب همسر كه در واقع شريك زندگي است، اسلام و بُعد مذهبي عقيدتي فرد مي باشد. زن و مرد مي بايست در اين امر هم فكر و هم عقيده باشند و اگر يكي از آن ها مشرك باشد، عقد و ازدواج آن ها باطل خواهد بود.


قرآن كريم، به صراحت اين مطلب را بيان مي كند و مي فرمايد مرد مسلمان هرگز حقّ ندارد با زن مشرك ازدواج كند،‌همين طور از ازدواج زنان مسلمان با مردان كافر منع كرده است و اين نكته را يادآوري كرده است كه ازدواج مردان مسلمان با كنيزان مسلمان بهتر است از ازدواج با زنان آزاده ی مشرك و همين طور ازدواج زنان مسلمان با بردگان مسلمان بهتر از ازدواج با مردان مشرك است: «و َ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكُمْ [1]؛ با زنان مشرك ازدواج نكنيد، تا اين كه ايمان بياورند و كنيز باايمان از زن مشرك بهتر است، اگرچه آن زن مشرك (از لحاظ زيبايي) ماية شگفتي شما باشد و به مردان مشرك زن ندهيد تا اين كه ايمان بياورند و بندة با ايمان از مرد مشرك بهتر است، اگرچه آن مرد مشرك ماية شگفتي شما باشد.»


در ادامه، حكمت حرمت ازدواج با مشركان را بیان كرده است، می فرماید : «  … أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ…[2]؛ آن ها به آتش دوزخ مي خوانند.» چرا كه مسير مشرك يك مسير انحرافي است، مسيري است كه به ظلمت و تباهي و جهنم ختم مي شود.


در مقابل آن ها، مسير افراد مؤمن بهشت، رحمت، مودّت و غفران است: « وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ.»[3] در آيه ی شريفه، دعوت خداوند و مسير او به جاي دعوت و مسير افراد مؤمن است، به جهت اين كه مؤمنين همه دعوت هاي آن ها، بلكه تمام شئون زندگي آن ها در مسير خداوند تبارک و تعالی است. مسير افراد مؤمن با مسير افراد مشرك تفاوت اساسي و فاحشي دارد، مسير فكري عقيدتي رفتاري آن ها مختلف است، چگونه با ازدواج كه يك وحدت و يگانگي لازم دارد و همراه با رحمت و مودّت است، جمع شود. بنابراين يگانگي و وحدت كه در ازدواج مطرح است با اختلاف عقيده و مذهب هرگز جمع نخواهد شد، نه تنها در دين و مذهب مي بايست يكي باشند، بلکه در اخلاق هم مي بايست، در يك مسير باشند و در يك جهت حركت كنند.


به همين جهت است كه در روايات تأكيد شده كه زن و مرد بايد «هم كفو» يكديگر باشند و هم كفو مؤمن را افراد مؤمن و با ايمان دانسته است.


از پيامبر اكرم ـ صلّي اللّه عليه و آله و سلّم ـ ، سؤال شد كه كفو چيست و چه كساني كفو يكديگر هستند؟ فرمود: « المؤمنون بعضهم اكفاء بعض».[4]


2. هم سنخ بودن در پاكدامني:
از نظر قرآن كريم، فطرت و طبیعت پاكي كه به گناهان آلوده نشده، طالب پاكي است؛ چنين فطرت وطبعي جز مجذوب پاكي نمي شوند و جز پاكي را به خود جذب نمي كند: « الْخَبِيثاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَ الْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ[5]؛ زن هاي پليد براي مردهاي پليد و مردهاي پليد براي زن هاي پليد و زنان پاك براي مردان پاك و مردان پاك براي زنان پاكند.»


مراد از خبيث بودن كه دسته اي از زنان ومردان را متّصف به آن كرده است يا طيب بودن دسته ديگر، همان جنبه هاي عفت و ناموسي است و لاابالي بودن نسبت به تقيدات مذهبي، اخلاقي و ناموسي است اين معناي اوّلي آيه است، امّا از نظر ملاك و علت معناي وسيعي دارد كه منحصر به آلودگي و پاكي جنسي نيست، بلكه هرگونه ناپاكي فكري، عملي و زباني را شامل مي شود.


3. تواضع، توبه، عبادت خداوند، اطاعت فرمان خدا:
قرآن كريم، در سوره ی تحريم، شش وصف از براي همسران خوب اشاره كرده و مي فرمايد: «… مُسْلِمَاتٍ مُؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَارًا[6]؛ همسراني مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه كار، عابد، اطاعت كننده ی فرمان خدا … .»


شخصي كه مي خواهد خانه و خانواده مسلمان و با ايماني را بنا نهد، بايد قبل از هر چيز همسر مسلمان و پاكدامني را جستجو كند وگرنه بناي خانواده مسلمان و ساختار جامعه ی اسلامي مدّت ها به تأخير مي افتد و به زودي بنيان و اساس آن سست و ناپايدار و بسيار متزلزل و آسيب پذير مي گردد.


4. ايمان و عمل صالح:
« مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً[7]؛ هر كس (از مرد يا زن) كار شايسته كند و مؤمن باشد، به طور قطع او را با زندگي پاكيزه اي حيات (حقيقي) بخشيم.»


5. تقوا:
« يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ[8]؛ اي مردم! ما شما را از مرد و زن آفريديم و شما را ملّت ملّت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايي متقابل حاصل كنيد، هر آينه گرامي ترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست.»


امام صادق ـ عليه السّلام ـ ، در روايتي درباره ی همسر خوب مي فرمايد: هرگاه كسي از شما قصد ازدواج كرد، سزاوار است دو ركعت نماز بخواند و خدا را بخواند كه همسري عفيف و امين، باديانت و متواضع و حافظ ناموس و اسرار… نصيب وي نمايد.»[9]


خلاصه آن كه، دين مبين اسلام، در انتخاب همسر فوق العاده توجّه دارد و پيروان خود را به دقّت و احتياط لازم دعوت نموده است.


=================================
پي نوشت ها:
[1]. بقره: 2/221.
[2]. بقره: 2/221.
[3]. بقره: 2/221.
[4]. کليني، محمّد، کافي، بي جا، آخوندي، چاپ سوم، 1367، هـ ق، ج5، ص 337.
[5]. نور: 24/26.
[6]. تحريم: 66/5.
[7]. نحل: 27/97.
[8]. حجرات: 49/13.
[9]. طوسي، محمّد، التهذيب، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1365 هـ . ش، ج7، ص 407، باب 35، حديث1.

 


موضوعات: قرآنی
   شنبه 13 شهریور 1395نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...


موضوعات: قرآنی
   شنبه 13 شهریور 1395نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

جامعه ای که این قانون را نسبت به همدیگر رعایت کنند؛ از امنیت روحی و روانی بهتری برخوردار بوده و روح مساوات و برادری در میان آنان حاکم است.

حق الناس

خدای بزرگ برای انسان این اشرف مخلوقات و موجود اجتماعی آداب و احکامی در نظر گرفته تا حق و حقوق همدیگر را رعایت کنند. پیشوایان اسلام، در این زمینه سخنانی را بیان فرموده اند و توجه ما را نسبت به رعایت حق دیگران، گوشزد نموده اند، از جمله یکی از آنها سخنی است قابل فهم همگان،به این مضمون: “هر چه را برای خود می خواهی برای دیگران بخواه و هر چه را برای خود دوست نداری برای دیگران هم دوست نداشته باش". جامعه ای که این قانون را نسبت به همدیگر رعایت کند و نسبت به هم رعایت حق الناس را داشته باشد؛ از امنیت روحی و روانی بهتری برخوردار بوده و روح مساوات و برادری در میان آنان حاکم است.

قاعده ای قابل فهم

امروزه با ماشینی شدن جوامع انسانی و پیچیدگیهای ناشی از آن، رعایت حق الناس، تحت عنوان “رعایت حقوق دیگران” بیشتر مورد نیاز است. رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی یکی از مهمترین آنهاست، چه بسا یک سبقت غیر مجاز و یا رانندگی عجولانه، خانواده هایی را به عزا بنشاند و این ها خود از بارزترین مصادیق حق الناس می باشد.

...

پیشوایان معصوم علیهم السلام ما یک قاعده بدست ما داده اند که قابل فهم برای همگان است، این قاعده مبتنی بر وجدان بیدار اشخاص است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) این قاعده همگانی را اینچنین بیان می دارد: «اَعدَلُ النّاسِ مَن رَضِىَ لِلنّاسِ ما یَرضى لِنَفسِهِ وَ كَرِهَ لَهُم ما یَكرَهُ لِنَفسِهِ؛ [1] عادل ترین مردم كسى است كه براى مردم همان را بپسندد كه براى خود مى پسندد و براى آنان نپسندد آنچه را براى خود نمى پسندد».

چنانکه گفته شد این قاعده مبتنی بر وجدان و انصاف است که در اول حدیث هم به آن اشاره شده (اَعدَلُ النّاسِ)، ولیکن ممکن است بعضی ها این حدیث را توجیه نموده و مناسب با کار خودشان از آن استفاده کنند.

خیلی از افرادی که به قول خودشان “ظرفیت دارند” نسبت به دیگران هر کلامی را (دیگران ناراحت شوند و از این جور مسائل، برای آنها ارزش چندانی ندارد) گفته و طرف مقابل را هم تشویق به اینگونه رفتار می نمایند، اگر چه انسان در این موارد هر چه را برای خود می خواهد برای دیگران هم می خواهد، ولی نکته ی مهم در این موارد، باید حق و ناحق و رضایت شرعی باشد نه رضایت اشخاص.

همین مطلب را در ارتباطات غیر اخلاقی بین محرم و نامحرم در جامعه با تاسف بسیار می توان کم و بیش ملاحظه نمود.

الغرض، در قاعده ی “هر چه برای خود می خواهی برای دیگران بخواه و برعکس” که شالوده ی حق الناس بر آن بنیان نهاده شده؛ خواستن و نخواستن ها، در اینجا باید با ارزشهای انسانی و الهی، همخوانی داشته باشد.

یاور دین و دنیای یکدیگر

امام موسی کاظم (علیه السلام) در حدیثی در مورد رعایت حقوق دینی و دنیایی برادران دینی (دیگران) می فرماید: «إِنَّ مِنْ وَاجِبِ حَقِّ أَخِیكَ أَنْ لَاتَكْتُمَهُ شَیْئاً تَنْفَعُهُ بِهِ لِأَمْرِ دُنْیَاهُ وَ آخِرَتِهِ، [2] همانا حق واجب برادرت این است که چیزی که برای دنیا و آخرت او نفع دارد از او کتمان نکنی.»

این سخن موسی بن جعفر (علیه السلام) مبتنی بر آیه 10 حجرات است که می فرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا؛[حجرات/10] بی تردید مومنین با هم برادرند».

چنانکه انسان یار و یاور برادرش می باشد؛ باید در یاری رساندن به دیگران اگر نیاز به کمک داشته باشند کوتاهی نکند و یا نسبت به دیگران (مومنین) رفتار بدی نداشته باشد.

در آیه 11 حجرات عده ای از گناهان که باعث حق الناس می شوند؛ اشاره شده است: «یَأَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسىَ أَن یَكُونُواْ خَیرْا مِّنهْمْ وَ لَا نِسَاءٌ مِّن نِّسَاءٍ عَسىَ أَن یَكُنَّ خَیرْا مِّنهْنَّ وَ لَا تَلْمِزُواْ أَنفُسَكمُ وَ لَا تَنَابَزُواْ بِالْأَلْقَابِ؛ [حجرات/11] اى كسانى كه ایمان آورده اید! نباید گروهى از مردان شما گروه دیگر را مسخره كنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند؛ و نه زنانى زنان دیگر را، شاید آنان بهتر از اینان باشند؛ و یكدیگر را مورد طعن و عیبجویى قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یكدیگر را یاد نكنید. در آیه بعد این سوره (آیه 13) از گناهان دیگری مثل غیبت و تجسس بیجا، سخن به میان آمده است.

نکته ضروری:

کسانی که شعار خود را کمک به خلق قرار می دهند ولی وقتی به حق الناس می رسند؛ آن را حرفهای دست و پا گیر و … می دانند؛ با آن غرضی که دین برای تکریم انسانها در نظر گرفته است؛ فاصله دارند.

همانگونه که دین مبین اسلام به مقوله کمک به خلق تاکید دارد؛ همانگونه هم بی توجهی به حق مردم را گناهی بزرگ می داند. این دو نکته را باید با هم ببینیم، وگرنه به نتیجه مطلوب نمی رسیم. کسانی که شعار خود را کمک به خلق قرار می دهند ولی وقتی به حق الناس می رسند؛ آن را حرفهای دست و پا گیر و … می دانند؛ با آن غرضی که دین برای تکریم انسانها در نظر گرفته است؛ فاصله دارند.

حق الناس، منحصر در غیبت و تهمت نیست!

اگر چه بعضی از اعمال عبادی مثل نماز و روزه، حق الله هستند، ولی ممکن است کسانی به هر علتی به اعمال عبادی خود توجه چندانی نشان ندهند، افرادی را که اهل عبادت هستند؛ مورد تخریب شخصیت قرار دهند، اینها بدون شک حق الناس است.

امروزه با ماشینی شدن جوامع انسانی و پیچیدگیهای ناشی از آن، رعایت حق الناس، تحت عنوان “رعایت حقوق دیگران” بیشتر مورد نیاز است. رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی یکی از مهمترین آنهاست، چه بسا یک سبقت غیر مجاز و یا رانندگی عجولانه، خانواده هایی را به عزا بنشاند و این ها خود از بارزترین مصادیق حق الناس می باشد.
بعضی از رانندگان با توجه به کمبود جا برای پارک ماشین (به غیر از پارکینگ) آن را در جایی پارک می کنند که باعث راهبندان برای سایر ماشین ها شده و داد و فریاد رانندگان دیگر را در می آورند.

یکی دیگر از موارد حق الناس، رعایت فرهنگ آپارتمان نشینی و همسایه داری است. در روایات اسلامی بر رعایت حق همسایه (حق الناس) تاکید گردیده است. رسول اكرم (صلى الله علیه و آله) یکی از حقوق همسایه را چنین بیان می فرماید: «وَ لَا تَسْتَطِیلُ عَلَیْهِ بِالْبِنَاءِ فَتَحْجُبَ الرِّیحَ عَنْهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ؛[3] خانه ات را بلندتر از خانه او نسازى تا جلوى جریان هوا را بر او بگیرى مگر آن كه خودش اجازه دهد».

امروزه با چند طبقه شدن خانه ها، طبعا ساختمانهایی، بر ساختمانهای دیگر مشرف می شوند، شاید این موضوع به خودی خود مانع چندانی نداشته باشد، ولی رعایت حقوق دیگران (حق الناس) باید حتما مورد توجه قرار گیرد.

در قاعده ی ” هر چه برای خود می خواهی برای دیگران بخواه و برژس” که شالوده ی حق الناس بر آن بنیان نهاده شده؛ خواستن و نخواستن ها، در اینجا باید با ارزشهای انسانی و الهی، همخوانی داشته باشد.

وقتی افرادی که بر خانه های دیگر اشراف دارند؛ باید رعایت حریم (تجسس بیجا و نگاه به نامحرم و روشن ساختن نوارهای مبتذل و…) افراد دیگر را بنمایند. مخصوصا کسانی که مستأجرند؛ بیشتر با این درد، دست و پنجه نرم می نمایند.

بعضی از راننده ها هم موقع رانندگی، با روشن ساختن ضبط صوت ماشین خود و بالا بردن صدای موسیقی (احیاناً مبتذل)، هم قبح این گناه را می ریزند و هم اعتنایی به گوش آزار بودن این صداها (حق الناس) برای رهگذران نمی کنند.

این نکته را هم باید اضافه ساخت که اینگونه افراد با تمسک به «لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ؛ [بقره/256] در قبول دین، اكراهى نیست»؛ به خود اجازه چنین کارهایی را می دهند، در حالی که به دیگران حق نمی دهند که با تمسک به همین “لا اکراه فی الدین” بگویند: ما مجبور نیستیم اقدامات شما را تحمل کنیم.

سخن آخر

دین اسلام بر مقوله ی حق الناس تاکید ویژه ای دارد. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) توجه ما را به یک قاعده عقلایی و قابل فهم برای همگان، فرا می خواند. این قاعده می گوید: هر چه برای خود دوست داری برای دیگران هم دوست داشته باش و هر چه دوست نداری برای دیگران هم نخواه.

رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی یکی از مهمترین موضوعات حق الناس است که باید مورد توجه قرار گیرد. فرهنگ همسایه داری و آپارتمان نشینی، یکی دیگر از موضوعات اساسی در دنیای امروز است که توجه به آن، امنیت روحی و روانی جامعه را در پی دارد.

پی نوشت ها:
1 امالی صدوق ص20
2 الكافی (ط - دارالحدیث)، ج 15 ص 304
3 مسكّن الفؤاد ص 114

 

 


موضوعات: حدیث
   شنبه 13 شهریور 1395نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

الف ) عدم ایمان به مبدا و معاد و تبعات اعمال، یا ضعف آن.

ب ) غفلت ؛ یکی از امراض مهم قلب و روان انسان است که سبب بیماری های دیگر می شود. چون هر نوع نابهنجاری و بزهکاری که از انسان سر می زند از اعضا و جوارح اوست. مثلاً گناه و نابهنجاری گاهی به وسیله دست بروز می کند و گاهی به سبب پا و یا زبان و یا چشم و گوش، در هر صورت همه این اعضا و جوارح به فرمان قلب اقدام به انجام کار خلاف می کنند که در دیدگاه دین، معصیت و نافرمانی خدا و از نظر جامعه شناسی ناهنجاری و بزهکاری است.

ج ) ضعف اراده در مقابل کوران غرایز و شهوات.

د) حرام خواری

ه) خانواده

...

یکی از پایگاه های قوی در تربیت انسان و تحویل دادن مردان بزرگ، همچنین یکی از عوامل فساد و تباهی فرزندان و یکی از عمده ترین عوامل ناهنجاری در جامعه، خانواده است. خانواده، کانون هنجار و ناهنجاری های فردی و اجتماعی است. زمینه های بد خانوادگی، نقش به سزائی برای سوق دادن انسان به سوی گناه دارد. چنانکه زمینه های نیک خانوادگی، اثر بسیار خوبی در اجتناب از گناه خواهد داشت.

و) فقدان تربیت

یکی از عوامل ناهنجاری انسان در جامعه، رشد مادی و فیزیکی به دور از رشد تربیتی است. توسعه نامتوازن در هر مجموعه ای، زشت و ملال انگیز است. مثلاً اگر در بدن انسان دست ها، بیش از پا یا انگشتان یک دست، بیش از انگشتان دست دیگر رشد کند، توازن و هماهنگی بدن را به هم می ریزد. و چهره ای نازیبا به نمایش می گذارد. فقدان تربیت در آدمی نیز چنین وضعیتی را جلوه گر می کند. یعنی رشد بدنی او کامل شده، اما عناصر تربیتی را در خود نگرفته است. چنین موجودی وقتی وارد اجتماع می شود، ناهمگون با جامعه است. لذا دست به اقداماتی می زند که از نظر اجتماعی بزه کار و نابهنجار و از لحاظ دینی معصیت و گناه محسوب می شود.

یکی از عوامل ناهنجاری انسان در جامعه، رشد مادی و فیزیکی به دور از رشد تربیتی است.

ز) آلودگی محیط زندگی

تمام عوامل خارجی که در اطراف موجود زنده، از آغاز انعقاد نطفه وجود دارد و بر رشد بدنی و روحی او تأثیر می گذارند محیط نامیده می شود.

بدون تردید یکی از زمینه های گناه، محیط فاسد و ناپاک است. محیط از نظر کیفی و کمی دارای اقسامی است. مانند محیط مدرسه، خانه، اداره، روستا، شهر، دانشگاه، و… که هر کدام به نحوی بر انسان تأثیر می گذارند. بنابراین محیط زندگی در انسان و فرزندان او اثر شگرفی دارد. لذا مسئولیتی بزرگ بر دوش پدران و مادران و حتی مربیان است تا با انتخاب محیطی خوب و سالم، با ناهنجاری ها مبارزه کنند.

ح) دوستان ناباب

دوستی از مسایل ضروری زندگی انسان است که بر سرنوشت دنیا و آخرت او تأثیر می گذارد و نیک و بد کردارهای آدمی را رقم زده و جهت می دهد. گاهی دیده می شود که همه عوامل تربیتی برای یک فرد فراهم بوده اما دوستان ناباب، او را منحرف کرده و از هدایت و رشد بازداشته اند. از طرف دیگر نیز به تجربه ثابت شده که به دوستان عاقل و کاردان، بزهکارانی را از ورطه های سقوط و هلاکت نجات داده و به ساحل نجات رسانده اند.

ضرورت دوست داشتن و معاشرت از یک سوء و پرهیز از دوستان ناباب ما را بر آن می دارد تا در « آیین دوست یابی » دقت کنیم.

ط) تقلید کورکورانه

تقلید؛ یعنی پیروی از افکار و اندیشه ها و یا کردارهای شخصی و اجتماعی فرد یا گروهی. این تقلید، گاه آگاهانه و از سر بینش است و گاه هم کورکورانه آنچه باعث ناهنجاری می شود، دنباله روی و پیروی کورکورانه و بی قید و شرط است. ما در جامعه افرادی را می بینیم که پوشش و گفتار و رفتارشان، متناسب با یک جامعه و فرهنگ اسلامی نیست بلکه الگوبرداری از فرهنگ غربی است. این چنین افرادی به این صورت تمردّهایی را علیه ارزش های حاکم بر روابط اجتماعی در جامعه اسلامی روا می دارند.

بنابراین تقلید به معنای عدم استقلال، وابستگی ذلت بار به دیگران، و به دنبال آن، مُد پرستی و هرزه گرایی و زندگی پوچ و طفیلی، یکی از موضوعات زمینه ساز گناه می باشد.

منبع : تبیان


موضوعات: آزاد
   شنبه 13 شهریور 1395نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

1 ... 147 148 149 ...150 ... 152 ...154 ...155 156 157 ... 231

 << < تیر 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
"یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین"
جستجو
کاربران آنلاین
  • ذاكري
  • زفاک
آمار
  • امروز: 272
  • دیروز: 126
  • 7 روز قبل: 454
  • 1 ماه قبل: 2128
  • کل بازدیدها: 85115
رتبه