حضرت باران،
تو، تاریخی ترین عشقِ عالمی
که مورخانِ حدیثِ عشق، از تفسیرت در مانده اند…
و جهانی مبهوتِ هزاران هزار، ورق از غزل هایی است که،
عاشقانت در رسای تو سروده اند…
و در این مرثیه های محزون انتظار،
هرگز قلمشان خشک نگشته و هر بار که از تو نوشتند،
عطشان تر از پیش، حولِ محورِ جنونِ آسمانی عشق،
سر به شیدایی گذارده و چون تشنه ای که هرگز سیراب نشود،
در پی زمزمِ نام تو، هر روز “عجل لولیک الفرج” را طواف کردند…

همان هایی که روزی در سفر کربلای عشق  اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ را خواندند
و شایدهم، همان هایی که در قربانگاه منا در پی لبیکی عاشقانه،
یک به یک کُشته ی یک عمر حسرت دیدار روی تو عروج کردند…
همان هایی که سال ها در انتظار بودند،
 تا هل من ناصر تو را لبیک گفته و به یاری ات بشتابند …
و اینک قرن هاست از پس نیامدنت
چون سقای ادب، بال هایی دارند که رشک بال ملائک شده اند…
و همین رازِ سرمستی صاحبانِ تاریخ های عاشورایی در جغرافیایِ کربلاییِ تمامِ سرزمین ها
که همواره و بی دریغ جرعه جرعه، از خون خویش تا بی نهایت نگاشته اند که،
 علی الدوام عشقِ تو، تکرار شود در تاریخ…
و چگونه فراموش می شود عشقی که برای ثبت آن،
از مُرکبِ دل و جوهری از خون برگرفته اند،
تا به نگارش در آورند رسم این دلبری و دلدادگی را…
تکرارِ همیشه ی تاریخ، و تنها آرزوی مکرر و جاودان انسان
 اگر عالم؛ جغرافیایی از کربلاست،
 به تاریخِ دلِ ما، همیشه عاشوراست…
گاه در کربلا…
گاه در منا…
و حتی گاهی به نام مدافع حرم آل الله در شام بلا…
کجایی منتقمِ خون شهدا..؟


موضوعات: مهدوی
   سه شنبه 2 شهریور 1395نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

يهوديان که خود را پيروان حضرت موسي عليه السّلام مي دانند نيز، منتظر موعودند.در آثار ديني يهود، و اسفار تورات، و ديگر کتابهاي انبياء آنان، همواره به موعود اشاره شده است. چون يهوديان، به حضرت مسيح عليه السّلام ايمان نياوردند، و در نتيجه موعود آنان هنوز ظهور نکرده است. اگر در مجموع آنچه در آثار مقدّس يهودي نظير کتابهاي دانيال پيامبر، صََفَنياي پيامبر و اشعياي پيامبر آمده تأمل شود، چهره سه موعود، در آنها ترسيم مي شود: حضرت مسيح عليه السّلام، حضرت محمّد صلّي الله عليه و آله و سلّم و حضرت مهدي (عج). از آنجا که اين قوم، نه به حضرت مسيح عليه السّلام و نه به حضرت محمّد صلّي الله عليه و آله و سلّم، به هيچ کدام نگرويدند، بايد از ديگر منتظران،منتظر تر باشند، و بيشتر به انتظار و آمادگي براي ظهور فکر کنند و از اين همه ظلم و خيانت و انسان کشي دست بردارند و از عواقب ظلم و ستم بترسند. در روايات آمده که جماعتي از يهوديان گرد «دجّال» را مي گيرند و با ظهور مهدي (عج) و فرود آمدن عيسي و کشته شدن دجّال، آنان نيز قتل عام مي شوند و دامنه تاريخ و دامن بشريّت از وجود آن جماعت ناپاک، پاک مي گردد.

 


موضوعات: مهدوی
   سه شنبه 2 شهریور 1395نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

آقا اجازه! خسته ام از اینهمه فریب


از های و هوی مردم این شهر نانجیب

 

                                                    و باز برای اویی که ورای دیگران است:

 

                                                  آقا اجازه! این دو سه خط را خودت بخوان!


قبل از هجوم سرزنش و حرف دیگران

 

آقا اجازه! پشت به من کرده قلبتان


                                                دیگر نمی دهد به دلم روی خوش نشان!

 

                                                     قصدم گلایه نیست، اجازه! نه به خدا!


»اصلا به این نوشته بگویید «داستان

 

من خسته ام فقط از «خاک»، از زمین


                                                  از طعنه های «آتش» و از آخرالزمان!

 

                                                    آقا اجازه! سیر شد از ما خدای عشق


از بس به جای داغ تو خوردیم حرص نان!

 

آقا اجازه! سنگ شدم، مانده در کویر


                                                     باران بگو که باز ببارد از آسمان

 

                                                          اهل بهشت یا که جهنم؟ خودت بگو؟


! آقا اجازه هست؟! نه در این و نه در آن

 

«یک پای در جهنم و یک پای در بهشت»


                                                              در زیر دستهای نجیبت بده امان!

 

                                                              آقا اجازه…………………………..!

 

باشد! صبور می شوم اما تو لا اقل


دستی برای من بده از دورها تکان…

 


موضوعات: مهدوی
   سه شنبه 2 شهریور 1395نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...


موضوعات: شهدا
   سه شنبه 2 شهریور 1395نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

«اسراف»، کلمه ای که بارها آن را شنیده ، ولی بدون توجه به آن ، از کنارش رد شده ایم.راستی شما چقدر به این موضوع فکر کرده اید ؟ آیا اگر کسی به شما عنوان «اسرافکار»را بدهد،می پذیرید یا نسبت به آن عکس العمل نشان می دهید؟ با توجه به این که هر یک از ما به نحوی مرتکب اسراف شده ایم بنا بر این بهتر است که بپذیریم ما نیز دچار اسراف می شویم بدون اینکه متوجه آن باشیم.

غرق شدن در مادیات و روی آوردن به تجملات که به حق می توان آن را نوعی بیماری مربوط به قرن اخیر نامید، از نمونه های بارز اسراف و از عوامل عمده آن به شمار می آید.بسیاری از افراد اگر به اندازه نیاز خود مصرف کنند، جایی برای کمبود و فقر در جامعه باقی نمی ماند با کمی دقت در این مورد،متوجه می شویم بسیاری از چیزهایی را که مصرف می کنیم و یا تمایل به داشتن آنها را داریم، غیر ضروری هستند و نبود آنها هیچ مشکلی را در زندگی ایجاد نمی کند، بدون اسراف هم می توان زندگی سالم و درستی داشت، به شرط آنکه ساده زیستن را بر هر چیزی ترجیح دهیم.

...

اسراف کردن عملی مخالف ساده زیستی و راهی برای گستردن دام های شیطان است؛ زیرا اسراف موجب زیاده روی و زیاده روی موجب زیاده خواهی می شود، زیاده خواهی هم انسان را به خود مشغول کرده و از یاد خدا غافل می نماید.بنابر این برای اینکه در چنین دامی واقع نشویم باید به هر آنچه که داریم قانع باشیم و شرایط خود و خانواده را در نظر بگیریم و اجازه ندهیم تا اعمال اسرافکارانه دیگران ما را تحت تأثیر قرار داده،و راهی این مسیر نماید.خداوند متعال در قرآن مجید از اسرافکاران به عنوان «برادران شیطان» نامبرده و در سوره اسراء آیه های 26 و 27 در این مورد فرموده است :«حق خویشاوندان، بیچارگان،… در راه ماندگان را بپرداز و زیاده روی مکن که زیاده روی کنندگان، برادران شیطانند و شیطان نسبت به پروردگارش کفر ورزید». اولین نکته ای که از این آیه می توان برداشت نمود این است که خداوند متعال امر به انفاق کردن و بخشش فرموده است ولی حتی در این مورد که از اعمال صالحه می باشد، اجازه زیاده روی نداده است و ضمن اینکه بخشش را به اندازه توان اشخاص معین کرده است، خواسته است تا مسلمانان به دلیل بخشش بی اندازه، خود نیازمند دیگران نشوند، و نکته دوم آن که از اسراف کاران به عنوان «برادران شیطان »یاد کرده است.یعنی افرادی که زیاده روی می کنند، عمل آنها شیطانی و همدستی با شیطان است (چون معمولاً برادر از برادر پشتیبانی می کند) پس کسی که اسراف می کند پشتیبان شیطان و در اعمال او شریک می شود، شاید تصور شود که این آیه اشاره به این موضوع می کند که وقتی برای دیگران خرج می کنی، اسراف نکن و انسان هر چه برای خود خرج کند، اشکالی ندارد و اسراف محسوب نمی شود، ولی با پرداختن به آیه دیگری از قرآن، این شبهه نادرست برطرف می شود و متوجه می شویم که اسراف به هر شکل و در مورد هر کس انجام گیرد مذموم و ناپسند است. آنجا که خداوند در سوره اعراف آیه 31 می فرماید :«ای فرزندان آدم در هر مسجدی زینت خود را برگیرید و بخورید و بیاشامید اما اسراف نکنید، زیرا خداوند اسراف کاران را دوست ندارد». توجه به معنی این آیه نشان می دهد که اسراف برای خود و برای دیگران پسندیده نیست.

اسراف کاری تنها به صورت ظاهر ارتباط ندارد، بلکه از این مرحله فراتر رفته و به شکل نفسانی و درونی بروز می کند.آنجا که انسان خود را برتر از دیگران و برتر از هر چه هست می بیند و این خود بزرگ بینی آنچنان زیاد می شود که به نوعی اسراف تبدیل می شود.فرعون نمونه این خود بزرگ بینی است.او آنقدر خود را بزرگ می دید که تصور می کرد خداست و همه چیز تحت امر او قرار دارد و بنا براین، همه باید مطیع فرمان او باشند و تنها از او اطاعت کنند و چون چنین ادعایی نمود،عمل او عملی اسرافکارانه شد به گونه ای که خداوند در سوره یونس آیه 14 در مورد او فرمود:«…وَإنَّ فِرعَونَ لَعالٍ فی الارضِ وَ إنَّهُ لمَِنَ المُسرِفین؛…و بدرستیکه فرعون در زمین برتری جست و هر آینه از اسراف کاران بود».

و کلام آخر در مورد اسراف ، آن است که خداوند در سوره مؤمن آیه 43 مسرفین را یاران آتش خوانده است.یعنی اسراف کار،عاقبتی جز جهنم ندارد.اول جهنمی که در دنیا به واسطه گرفتاری در دام فقر و پریشانی و دست نیاز سوی دیگران بردن، برای خود درست کرده است و دیگری جهنمی که بواسطه اطاعت نکردن از فرمان خداوند در آخرت برای خود مهیا نموده است.تدبر در این آیه نشان می دهد اسراف موجب زیان رساندن به مال انسان و از بین رفتن آن در مدت زمانی کوتاه می شود و همچنین زندگی انسان را به جهنمی از فقر و نداری و تلاش بیهوده برای به دست آوردن آنچه از دست داده است،مبدل می کند.پس بیائیم تا با استفاده درست از نعمت های الهی جزء اسراف کاران قرار نگیریم و با پاسخ دادن به سئولات زیر، از نقش اسراف در زندگی خود بکاهیم.

1.آیا به چیزی که داریم قانع هستیم یا بیشتر و بهتر از آن را جستجو می کنیم ؟

2.آیا دوست داریم مانند دیگران زندگی کنیم حتی اگر شرایط آنان را نداشته باشیم؟

3.آیا از آنچه در اختیار داریم نهایت استفاده را می بریم ؟

4.کدام یک از اعمال ما اسرافکارانه بوده و برای جلوگیری از تکرار آن چه کرده ایم؟

 


موضوعات: آزاد
   دوشنبه 1 شهریور 13951 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو] 
5 stars

مطلب خوبی بود

1395/06/01 @ 20:47


فرم در حال بارگذاری ...

1 ... 172 173 174 ...175 ... 177 ...179 ...180 181 182 ... 231

 << < تیر 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
"یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین"
جستجو
کاربران آنلاین
آمار
  • امروز: 4
  • دیروز: 109
  • 7 روز قبل: 431
  • 1 ماه قبل: 2057
  • کل بازدیدها: 84900
رتبه