ای راحت دلهای پریشان، نرسیدی
ای فصل بهارانة ایمان نرسیدی
.
خواندند تو را گریه کنان مردم گریان
گفتند که بشتاب و شتابان نرسیدی
.
بر جمعه دعا از لب عشاق، شنیدی
محروم تو ماندند و به ایشان نرسیدی
.
روز آمد و شب رفت و زمین گشت و زمان رفت
آمین دعا بودی و یک «آن» نرسیدی
.
تا عمر ثمر آرد و تا بخت گشایش
ای روشنی چشم، به یاران نرسیدی
.
با یاد تو آغاز شد این گریة مکتوب
ای حسرت دیدار به پایان نرسیدی
فرم در حال بارگذاری ...
شهدا فرشته نیستند؛ انسانهای والا مقامی هستند از جنس خودمان، از شهر و دیار و خانواده و فامیل خودمان. این روزها که میان مدافعان حرم، شهدای متولد دهه ی 60 و 70 فراوانند، راحت تر می توانیم بگوییم که شهدا، یکی از همین کسانی هستند که داریم با آنها زندگی می کنیم و پرواز هر یک از آن ها، موجی از غبطه و آرزو در دل ما به پا می کند. اما چه چیزهایی شهید را “شهید” می کند؟
شهدا،شهید
آرزوی شهادت یعنی آرزوی یک پایان بی نظیر. البته پایان اقامت موقت در دنیا و آغاز عالم جاودانگی. زندگی دنیاییمان هر گونه که بگذرد، با تمام سختی ها و پیچ و خم ها، آرزو داریم با شهادت خاتمه یابد. چون بهتر از این، نمی توان تصور کرد. مقام والای شهیدان و سعادت ابدیشان ، غبطه و آرزوی ما را بر می انگیزد. اما این آرزوی قلبی کافی است؟ حتی اگر بر فرض، صحنه ی نبردی فراهم باشد و به طور اتفاقی، وارد میدان شویم و مرگ در میدان نبرد، نزدیکمان باشد، آیا بی مقدمه، در آستانه ی مقام والای شهادت قرار می گیریم؟
...
قرآن، روشن و روشنگرانه پاسخ می دهد. بر اساس آیاتی که از مقام شهادت سخن می گوید، حداقل سه عنصر محوری در شهادت وجود دارد.1- فی سبیل الله بودن
قرآن شهیدان را کسانی می داند که در راه خدا کشته شده اند: ” وَ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ فَلَنْ یُضِلَّ أَعْمالَهُمْ * سَیَهْدیهِمْ وَ یُصْلِحُ بالَهُمْ * وَ یُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُمْ ” (محمد،4-6)
كسانی كه در راه خدا كشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را ضایع نگرداند و آنان را به سعادت هدایت كند و امورشان را اصلاح نماید و به بهشتی كه قبلاً مقامات آن را به آنها شناسانده است، واردشان می سازد .
شهادت، مرگ تاجرانه و مرگ آدم های زرنگ است. این هدیه را خدا به چه کسی می دهد؟ خدا این هدیه را ارزان نمی دهد؛ به کسانی می دهد که در راه او مجاهدت کنند. شهیدان این هدیه ی الهی را آسان و رایگان به دست نیاوردند؛ به قیمت مجاهدت به دست آوردند؛ در راه خدا جهاد کردند، از خودشان گذشتند و خدا این هدیه را به آنها داد.”
فقط و فقط نیت خدایی پذیرفته می شود. ممکن است حتی راه خدا، جنگیدن در میدان نبرد رسمی نباشد. مثلاً کشته شدن یا مرگی باشد که در مسیر هجرت برای خدا ، رخ می دهد: “وَ الَّذِینَ هاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ ماتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقاً حَسَناً وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ. لَیُدْخِلَنَّهُمْ مُدْخَلًا یَرْضَوْنَهُ ” كسانى كه در راه خدا هجرت كردند، سپس شربت شهادت نوشیدند و یا به مرگ طبیعى از دنیا رفتند خداوند به همه آنها روزى نیكویى مى دهد، و از نعمتهاى ویژه اى برخوردار مى كند چرا كه او بهترین روزى دهندگان است. خداوند آنها را در محلى وارد مى كند كه از آن راضى و خشنود خواهند بود."(حج، 58-59)
پس کار شهیدان، حتماً به خدا اتصال دارد و غیر از آن نمی شود.
2 - مجاهدت کردن
آیه 195 سوره آل عمران، از آزار دیدن و سختی کشیدن در راه خدا و هجرت برای او می گوید و سپس اجر و مقام شهیدان این راه را شرح می دهد: ” فَالَّذینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أُوذُوا فی سَبیلی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ” (آل عمران، 195) آنها كه در راه خدا هجرت كردند، و از خانه هاى خود بیرون رانده شدند، و در راه من آزار دیدند، و جنگ كردند و كشته شدند سوگند یاد مى كنم، كه گناهان آنها را مى بخشم، و آنها را در بهشت هایى كه از زیر درختان آن نهرها جارى است، وارد مى كنم، این پاداشى است از طرف خداوند، و بهترین پاداشها نزد پروردگار است.
وفای به عهد الهی،گوهر جدانشدنی از مقام شهادت است. اصلاً بدون این صداقت در عهد، چگونه ممکن است کسی توفیق شهادت نصیبش شود؟
امام خامنه ای مدظله العالی ماهیت شهادت را هدیه ای از جانب خدا می دانند که آسان بدست نمی آید بلکه مجاهدت لازم دارد: “این شهادت ها آسان به دست نیامد. شهادت، نعمت و هدیه ی خداست؛ این هدیه را آسان به کسی نمی دهند. چرا هدیه ی خداست؟ چون مرگِ ناگزیرِ همگانىِ همه ی انسان ها را به یک پدیده ی افتخارآمیزِ در دنیا و آخرت تبدیل می کند؛ این هدیه نیست؟ انسانی همین مرگ و همین حادثه ی قطعی و ناگزیر و همین آینده ی مبهم و نگرانی آور را تبدیل کند به یک حادثه ی پُرافتخار، به یک واقعه ی نامدارِ در دنیا و آخرت، به یک وسیله ی عزتِ پیش خدا و پیش کروبیانِ ملأ اعلی، به یک اطمینان و یک سکینه ی قلبی و یک آرامش؛ «و یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الاّ خوف علیهم و لا هم یحزنون»؛ هیچ خوف و اندوهی برای آنها نیست. آیا این هدیه ی الهی نیست؟ این که آدم روغنِ ریخته ی جانِ خودش را نذر امامزاده کند و قبول شود، نعمت خدا نیست؟ این روغن که ریخته شده است، این عمر که از دست رفته است، این مرگ که ناگزیر است؛ آنگاه انسان باید همین مرگ ناگزیر را به خدا بفروشد، به قیمت بهشت و سعادت ابدی؛ «انّ اللَّه اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بأنّ لهم الجنّة یقاتلون فی سبیل اللَّه فیقتلون و یقتلون»؛ این، وعده ی الهی است. این جانِ رفتنی را - که انسان بناچار باید از دست بدهد - خدا از شما می خرد و در مقابلش به شما بهشت میدهد. این فقط مخصوص ما مسلمان ها نیست؛ در ادیان قبل از اسلام هم بوده؛ «وعدا علیه حقّا فیالتوراة والانجیل والقرآن»؛ این وعده را خدا در تورات و انجیل و قرآن هم داده است. پس شهادت یک هدیه ی الهی است.
شهادت، مرگ تاجرانه و مرگ آدم های زرنگ است. این هدیه را خدا به چه کسی می دهد؟ خدا این هدیه را ارزان نمی دهد؛ به کسانی می دهد که در راه او مجاهدت کنند. شهیدان این هدیه ی الهی را آسان و رایگان به دست نیاوردند؛ به قیمت مجاهدت به دست آوردند؛ در راه خدا جهاد کردند، از خودشان گذشتند و خدا این هدیه را به آنها داد."(بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده های شهدای استان کرمان 1384/02/12)
3- صادقانه بر سر عهد با خدا ایستادن
“مِنَ الْمُوْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً ” (احزاب، 23) در میان مومنان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ایستاده اند، بعضى پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند) و بعضى دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلى در عهد و پیمان خود نداده اند.
وفای به عهد الهی، گوهر جدانشدنی از مقام شهادت است. اصلاً بدون این صداقت در عهد، چگونه ممکن است کسی توفیق شهادت نصیبش شود؟
حرف آخر:
باید شهیدانه زندگی کنیم تا با شهادت بمیریم. جز این، نمی شود.
منبع : تبیان
فرم در حال بارگذاری ...
با فضیلت ترین وقت خواندن نماز جعفر (طیار) روز جمعه هنگام بالا آمدن آفتاب است
تبیان : در روزگاری که خیلی ها برای حل مشکلاتشان دست به کارهای خرافی و بعضا غیر شرعی روی می آورند مرحوم آیة الله بهجت راهکاری کارآمد ارائه می دهند که نیاز به اعتقاد و مداومت دارد. از آیة الله بهجت پرسیده شد؛
برای برآورده شدن حوائج کدامیک از نمازهایی که برای حاجت ذکر کرده اند خوب است؟
نماز روز پنجشنبه (در روز پنجشنبه از صبح تا غروب هر وقت بتواند چهار رکعت نماز بخواند (دو نماز دو رکعتی )
در رکعت اول بعد از حمد یازده مرتبه سوره قل هواللّهاحد و در رکعت دوم بعد از حمد بیست و یک مرتبه سوره قل هواللّهاحد را و پس از سلام نماز دو رکعت دوم را شروع کند.
...
در رکعت اول بعد از حمد سی و یک مرتبه قل هو الله احد را بخواند و در در رکعت دوم چهل و یک مرتبه قل و هواللّه را بخواند.
و پس از سلام نماز پنجاه و یک مرتبه قل هو الله احد و پنجاه و یک مرتبه صلوات بر حضرت رسول. بعد به سجده رفته، صدمرتبه یا اللّه بگوید و حاجتش را از خدا بخواهد که انشاءاللّه مستجاب است و بعد از خاتمه چهار رکعت نماز تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها) را فراموش نکنید. این برای برآورده شدن حوائج خیلی مهم است.
یک عامل معنوی برای یک ازدواج خوب
از آیة الله بهجت سۆال شد: ازدواج جوانی سر نمی گیرد و به اصطلاح عوام بختش باز نمی شود، چه کند؟
ایشان فرمودند: نماز جعفر طیار علیه السلام بخواند و پس از آن دعایی که در کتاب زادالمعاد مجلسی آمده [این دعا از امام جعفر صادق علیه السلام توسط مفضل بن عمر روایت شده است و در مفاتیح الجنان در ضمن نماز جعفر طیار ذکر شده است] که در این هنگام خوانده شود، بخواند و در پی آن به سجده رود و تلاش کند که حتما گریه کند گرچه به مقدار کم و همین که چشمش را اشک گرفت حاجتش را از خدا بخواهد. این عمل را تا زمانی که حاجتش روا شود انجام دهد، و اگر نشد بداند که یا کم خوانده و یا با اعتقاد کامل نخوانده است.
هدیّهی رسول خدا صلّی الله علی ه و آله به جناب جعفر بن أبی طالب علیه السلام
مرحوم علامه مجلسی در ربیع الأسابیع می نویسد:
بدان که این نماز(نماز جعفر طیار) از جمله متواترات است و خاصّه و عامّه به سندهای بسیار روایت کرده اند، و مخالفان نیز این نماز را مستحبّ میدانند مگر نادری از ایشان، امّا اکثر ایشان به اعتبار عداوت باطنی که با امیرالمۆمنین علیه السّلام و اقارب آن حضرت دارند، این نماز را به عبّاس عموی پیغمبر صلّی الله علیه وآله نسبت داده اند.[ ربیع الاسابیع ، ص180-181]
مرحوم علّامهی مجلسی در ادامه مینویسد:
به سند معتبر از حضرت امام زین العابدین علیه السّلام منقول است که چون جعفر طیّار، برادر امیرالمۆمنین علیه السلام، از هجرت حبشه مراجعت نمود، روزی رسید که فتح خیبر به دست امیرالمۆمنین علیه السّلام انجام شده بود. حضرت رسول صلّی الله علیه وآله به قدر مسافت یک تیر پرتاب، به استقبال او شتافت. چون جعفر نظرش بر جمال عدیم المثال آن حضرت افتاد، مشتاقانه به جانب آن حضرت دوید. حضرت او را در بر گرفت و دست در گردن او آورد و ساعتی با او سخن گفت. پس بر ناقهی غضبا سوار شد و جعفر را هم ردیف خود ساخت، و چون ناقه به راه افتاد، حضرت فرمود که: ای جعفر، ای برادر، میخواهی نسبت به تو بخشش بزرگی کنم؟ میخواهی تو را عطیّهی گرانبهایی بدهم؟ میخواهی تو را برگزینم؟ مردم گمان کردند که مال جزیل از غنایم خیبر به او عطا خواهد فرمود. جعفر گفت: بلی، پدر و مادرم فدای تو باد. پس حضرت نماز تسبیح را تعلیم نمود به او. [ ربیع الاسابیع ، ص181 به نقل از جمال الاسبوع]
ثواب نماز جعفر طیّار
مرحوم علّامهی مجلسی در ربیع الاسابیع مینویسد:
بعد از نوافل شبانهروزی ، نمازی به حسب صحّت سند و کثرتِ ثواب به این نماز نمیرسد.[ ربیع الاسابیع ، ص181]
ابوحمزهی ثمالی از حضرت باقر علیه السّلام نقل میکند که فرمود: رسول خدا صلّی الله علیه وآله به جعفر بن ابی طالب فرمود: آیا نمیخواهی به تو نمازی را یاد دهم که اگر بخوانی ـ و مقدار گناهان تو به تعداد ریگ بیابان و کف دریا باشد ـ آمرزیده شوی؟ عرض کرد: بله ای رسول خدا. [ منلایحضرهالفقیه، ج 1، ص552]
ابراهیم بن ابى البلاد نقل مىكند كه از امام رضا علیه السّلام ثواب نماز جعفر را پرسیدم، فرمود: اگر گناهان کسی که این نماز را میخواند به تعداد شنهاى بیابان و به مقدار كف دریا باشد، خداوند وی را مى آمرزد! ابراهیم گفت: پرسیدم: این آمرزش، اختصاص به شیعیان دارد؟ فرمود: بله، اختصاص به شما دارد.[ ثواب الأعمال ، ص40]
اسحاق بن عمّار از حضرت صادق علیه السّلام سۆال نمود: اگر کسی نماز جعفر را بخواند، آیا خداوند همان ثوابی که رسول خدا صلّی الله علیه وآله برای جعفر بیان نمود، برای این فرد نیز مینویسد؟ فرمود: به خدا قسم بله![ کافی ،ج3،ص467]
حضرت صادق علیه السّلام فرمود: هر کس هر روز نماز جعفر را بخواند، کارهای بد برای او نوشته نمی شود، و به ازای هر تسبیحی که در نماز بگوید، برای او حسنهای نوشته میشود، و درجهی وی در بهشت بالا میرود. [ مستدركالوسائل، ج6 ، ص224 به نقل از فقه الرّضا]
حضرت باقر علیه السّلام به ابوحمزهی ثمالی فرمود: در هر رکعت نماز جعفر، 75 مرتبه تسبیحات خوانده میشود که جمعاً میشود 300 تسبیح در چهار رکعت. خداوند این تسبیحات را مضاعف کرده، و به ازای آن، برای تو دوازده هزار حسنه مینویسد که هر حسنه معادل کوه احد و بزرگتر از آن میباشد.[ منلایحضرهالفقیه، ج 1، ص553]
نماز جعفر طیار، چهار ركعت است كه دو سلام دارد (دو تا دو ركعتی)
نماز جعفر طیّار را چه زمان بخوانیم؟
ابو بصیر از حضرت صادق علیه السّلام نقل میکند که فرمود: در هر زمان از شب یا روز که خواستی، نماز جعفر را بخوان … اگر خواستی نماز جعفر را در شب بخوان و آن را بخشی از نمازهای نافلهی شب خود قرار بده، و اگر خواستی این نماز را در روز بخوان و آن را بخشی از نمازهای نافلهی روز خود قرار بده.[ منلایحضرهالفقیه، ج 1، ص554]
احمد بن علی انصاری از رجاء بن ابى ضحّاك نقل میکند که گفت: مأمون مرا فرستاد كه علىّ بن موسى علیه السّلام را از مدینه به خراسان بیاورم، و سفارش نمود كه من شخصاً مراقب و مواظب او باشم. همچنین امر كرد كه در طول شبانه روز از او جدا نشوم و محافظ او باشم تا ایشان را به نزد مأمون برسانم. لذا من پیوسته با حضرت بودم و از ایشان جدا نمى شدم. به خدا قسم کسی را ندیدم كه نسبت به خداوند متعال از او متّقىتر باشد، و یا بیشتر از او یاد خدا باشد، و یا خدا ترستر از وی باشد. آن حضرت هر شب چهار ركعت نماز جعفر طیّار می خواند و آن را بخشی از نماز شب محسوب مینمود.[ عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص180-181]
حضرت صاحب الامر علیه السّلام در یکی از توقیعات صادره فرمود: بهترین زمان برای خواندن نماز جعفر، آغاز روز جمعه میباشد، البته در هر زمانی که خواستی و یا هر وقتی از شب و روز که خواستی، خواندن نماز جعفر جائز است. [ وسائلالشیعة ،ج8 ، ص56 به نقل از احتجاج]
حسن بن فضّال گفت: از حضرت رضا علیه السّلام دربارهی شب نیمهی شعبان پرسیدم و عرض کردم: آیا برای این شب نمازی به غیر از نمازِ دیگر شبها وجود دارد؟ حضرت فرمود: نماز واجبی برای این شب نیست، اما اگر دوست داری که در این شب عمل مستحبّی انجام دهی، تو را به نماز جناب جعفر بن ابی طالب علیه السّلام توصیه میکنم. [ بحارالأنوار ،ج97،ص84-85 به نقل از امالی صدوق]
حضرت صادق علیه السّلام از پدران گرامی خویش نقل میکند که امیرالمۆمنین علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّی الله علیه و آله به جعفر چنین فرمود: اگر توانستی، هر روز این نماز را بخوان. اگر نتوانستی هر روز بخوانی، در هر جمعه بخوان. اگر در هر جمعه نتوانستی بخوانی، در هر ماه بخوان. اگر در هر ماه نتوانستی بخوانی، در هر سال بخوان. اگر در هر سال نتوانستی بخوانی، یک بار در عمرت بخوان. اگر چنین کنی، خداوند گناهان کبیره و صغیره، گناهان غیر عمد و عمد، و گناهان قدیم و جدید تو را میآمرزد. [ مستدركالوسائل، ج6 ، ص223- 224 بن نقل از جعفریات/روایت مشابه: مستدركالوسائل، ج6 ، ص226- 227 به نقل از نوادر راوندی]
مکانهای توصیه شده برای خواندن نماز جعفر طیّار
هر کس حضرت رضا علیه السّلام یا یکی از ائمّه علیهم السّلام را زیارت کند، و نزد او نماز جعفر بخواند، برای او به ازای هر رکعت نمازی که خوانده است، ثواب هزار حجّ، هزار عمره، آزاد ساختن هزار بنده، و هزار جهاد در راه خدا همراه با پیامبر مُرسل نوشته میشود. همچنین به ازای هر قدمی که برداشته است، ثواب صد حج، صد عمره، آزاد سازی صد بنده در راه خدا منظور میشود، و برای او صد حسنه نوشته میشود، و از او صد عملِ بد، پاک میشود. [ بحارالأنوار، ج100 ،ص137-138/مستدركالوسائل، ج6، ص232- 233]
طریقهی خواندن نماز جعفر طیّار
حضرت صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّی الله علیه و آله به جعفر بن ابی طالب علیه السّلام فرمود:
چهار رکعت نماز میخوانی(دو نماز دو رکعتی)؛ در هر رکعت بعد از قرائت ـ یعنی خواندن حمد و سوره ـ 15 بار میگویی: «سُبْحَانَ اللهِ ، وَ الْحَمْدُ لِلهِ ، وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ ، وَ اللهُ أَكْبَر» ـ تسبحات اربعه ـ بعد به رکوع میروی و 10 بار تسبحات اربعه میگویی. بعد از برخاستن از رکوع 10 بار تسبیحات اربعه میگویی. در سجدهی اوّل 10 بار تسبیحات اربعه میگویی. بعد از آن که سر از سجدهی اوّل برداشتی 10 بار تسبیحات اربعه می گویی. در سجدهی دوم 10 بار تسبیحات اربعه میگویی و سرانجام، بعد از آن که سر از سجدهی دوم برداشتی 10 بار تسبیحات اربعه می گویی.[ کافی ،ج3،ص465-466]
حضرت رضا علیه السّلام فرمود:
در رکعت اوّلِ نماز جعفر سورهی زلزال، در رکعت دوم سورهی عادیات؛ در رکعت سوم سورهی نصر؛ و در رکعت چهارم سورهی توحید خوانده شود.[ کافی ،ج3،ص465]
طریقهی مختصر کردن نماز جعفر طیّار
ابان گفت: از حضرت صادق علیه السلام شنیدم که میفرمود: هر کس عجله دارد، میتواند نماز جناب جعفر را بدون تسبیحات بخواند، سپس تسبیحات را در حالی که به دنبال کارهای خود میرود بگوید! [ وسائلالشیعة ،ج 8 ،ص 60 به نقل از کافی]
حضرت صادق علیه السّلام به ابابصیر فرمود: اگر عجله داشتی، نماز جعفر را بدون تسبیحات بخوان و سپس قضای تسبیحات را بهجا آور.[ وسائلالشیعة ،ج 8 ،ص60- 61]
مرحوم آیت الله محمّد تقی موسوی اصفهانی(متوفّی 1348 ه ق) در کتاب سراج القبور مینویسد:
اگر فردی کار تعجیلی دارد، جایز است که اصل نماز (جعفر) را بیتسبیحات بخواند، و بعد از نماز تسبیحات را بخواند ـ اگر چه در حال راه رفتن باشد .[ سراج القبور ، فصل11]
مرحوم آیت الله میرزا محمّد باقر فقیه ایمانی(متوفّی 1370 ه ق) در کتاب فوز اکبر و پس از تأکید بر خواندن نماز جناب جعفر علیه السّلام در شب نیمهی شعبان مینویسد:
یک قسمِ مختصر و آسان این نماز آن است که 4 رکعت به دو سلام خوانده شود، و بعد از چهار رکعت، سیصد مرتبه بگویند: «سُبْحَانَ اللهِ ، وَ الْحَمْدُ لِلهِ ، وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ ، وَ اللهُ أَكْبَر».[ فوز اکبر،ص203]
فرم در حال بارگذاری ...
فلسفه گذاشتن سنگ لحد در قبر چیست؟حجت الاسلام و المسلمین ابراهیم بهاری، کارشناس مسائل مذهبی گفت: زمانی که میت را غسل داده و راهی قبرستان میکنند، روح میت از بالا نظارهگر تمامی ماجراست، البته نمیداند که از دنیا رفته است. وقتی خوب به جسد نگاه میکند، متوجه میشود که میخواهند او را دفن کنند، در این حالت سعی می کند اطرافیانش را متقاعد کند که زنده است، اما کسی صدای او را نمیشنود.
وی افزود: زمانی که میت را دفن میکنند، همچنان تصور میکند که از دنیا نرفته، تا اینکه تصمیم میگیرد از جای خود بلند شود و سمت خانه و خانواده اش رود. وقتی میخواهد بلند شود، سرش به سنگ لحد برخورد میکند و اینجاست که متوجه میشود، مرده است. البته این روایت بیشتر تمثیلی و استعاری است، نه اینکه جسم میت واقعاً به سنگ برخورد کند.
کارشناس مسائل مذهبی ادامه داد: پس از آنکه میت به مرگش پی میبرد، یاد دنیا و اعمال اشتباهش میافتد. به این فکر میافتد که چگونه میخواهد جواب گناهانی که مرتکب شده است را بدهد. پس از خدا می خواهد که او را به دنیا بازگرداند، شاید بتواند کارهای اشتباهش را جبران کند.
وی اظهار داشت: در اینجا ندا میرسد «اگر با قاطعیت می گفتی که جبران میکنی، تو را به دنیا باز می گرداندیم» طبق این گفته خداوند تنها راه بازگشت مردگان به دنیا درخواست قاطع از خداوند برای جبران است.
بهاری ادامه داد: خداوند می فرماید که اگر انسانها را به دنیا برمی گرداندیم دوباره همان کارهای پیش را انجام میدادند، بنابراین بازگشتی در کار نخواهد بود.
منبع :باشگاه خبرنگاران
فرم در حال بارگذاری ...
تعریف نذر
نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا به جا آورد و یا کاری که انجام ندادن آن بهتر است برای خدا ترک کند.
به عنوان مثال نذر آن است که انسان در قالب این عبارت و صیغه بگوید: نذر کردم که اگر - مثلاً - مریض من خوب شد برای خدا، بر من واجب است که صد تومان به فقیر بدهم.
مؤثرترین نذر
اما این که کدام نذر دارای تأثیر بیشتری است و زودتر ما را به حاجتمان میرساند، با تحقیقی که انجام شده این نتیجه قابل دسترسی است که نذر برای ائمه اطهار (ع) بسیار مؤثر است؛ مثلاً کسی نذر کند که اگر خدا حاجت او را برآورده کرد یک ختم قرآن بخواند و ثواب آن را به ساحت مقدس یکی از چهارده معصوم (ع) هدیه کند، یا نذر کند روزه بگیرد، یا چهل روز زیارت عاشورا بخواند.
نذر و قضای الهی
نذر علاوه بر این که خود کار خوبی است و از این جهت میتواند در تغییر سرنوشت انسان نقش داشته باشد، نوعی دعا و توسل به حساب میآید و از این جهت نیز میتواند باعث تغییر قضای الهی شود. علاوه بر این که آن چه در نذر آمده اگر از مصادیق عوامل تغییر دهنده قضا باشد؛ مثل صدقه و صله رحم خود میتواند در ردّ قضای الهی مؤثر باشد.
نذر برای ائمه اطهار (ع) بسیار مؤثر است؛ مثلاً کسی نذر کند که اگر خدا حاجت او را برآورده کرد یک ختم قرآن بخواند و ثواب آن را به ساحت مقدس یکی از چهارده معصوم (ع) هدیه کند، یا نذر کند روزه بگیرد، یا چهل روز زیارت عاشورا بخواند
شرایط نذر
یکی از راههای برآورده شدن حاجات، نذر کردن است که دارای آداب خاصی است. از جمله این که در نذر باید صیغه خوانده شود، ولی لازم نیست به عربی باشد؛ مثلاً اگر بگوید نذر کردم اگر مریض من خوب شد برای خدا، بر من واجب است که صد تومان به فقیر بدهم، نذر او صحیح است. از شرایط نذر آن است که نذر کننده باید مکلّف و عاقل باشد و با اختیار خود نذر کند. پس نذر انسان مجبور و یا کسی که مثلاً از روی عصبانیت و بی اختیار نذری میکند، صحیح نیست، و کاری را هم که میخواهد به عنوان نذر انجام دهد باید یک نوع رجحان و برتری داشته باشد و انجام آن به رایش ممکن و در حد توان او باشد.[
نذر و عدم توانایی انجام عمل
عدم توانایی بر انجام کار با توجه به زمان نذر دو صورت دارد.
اول آن که از ابتدا قادر به انجام کار نباشد.
دوم آن که در زمان نذر قادر به انجام باشد، ولی بعد از نذر کردن از انجام آن عاجز شده باشد.
در فرض اول مراجع معظم تقلید فرمودهاند:
انسان کاری را میتواند نذر کند که انجام آن به رایش ممکن باشد، بنابر این کسی که نمیتواند پیاده کربلا برود، اگر نذر کند که پیاده برود، نذر او صحیح نیست.[۴]
و در فرض دوم فرمودهاند:
اگر نذری غیر از نذر روزه کرده است باز هم نذرش باطل و چیزی بر او نیست.[۵] ولی اگر نذر کند که روزهای بگیرد و بدون پیش بینی قبلی از انجام آن عاجز شود، باید آن را قضا کند و اگر ممکن نشد[۶] به مقدار یک مدّ طعام به فقیر صدقه بدهد.[۷]
نذر خاص
اگر نذر برای مورد خاصی (مثل بهزیستی) باشد باید در همان مورد خاص مصرف شود و اگر در امر خیر دیگری (مثل اقوام نزدیک) مصرف شود از عهدهی نذر کننده ساقط نمیشود و دوباره باید اداء کند.
البته باید توجه داشت که:
1- در تحقق نذر خواندن صیغه و به زبان آوردن آن لازم است، (هر چند عربی بودن لازم نیست)؛ پس اگر صیغهی نذر خوانده نشود، نذر منعقد نمیشود و چیزی واجب نیست.[۸]
2- در نذر باید لفظ “برای خدا” گفته شود و قصد در دل، کافی نیست.[۹]
عدم اجابت نذر
البته این نکته هم قابل توجه است که گاهی ما حاجتی را میخواهیم، ولی هر چه تلاش میکنیم و نذرهای مختلف انجام میدهیم به حاجتمان نمیرسیم. باید دانست که این مسئله اهمیت نذر را کم نمیکند، بلکه بسیار مواردی وجود دارد که ما چیزی را برای خودمان ضروری و لازم میدانیم و دنبال به دست آوردن آن هستیم، ولی چون به خیر و صلاح ما نیست و ممکن است در آینده به ضرر ما تمام شود، خدا حاجت ما را به تأخیر میاندازد تا موقع انجام آن برسد و چه بسا ما چیزی را دوست داریم، در حالی که به ضرر ماست و چه بسا از چیزی بدمان میآید ولی همان به نفع و صلاح ما میباشد.[۱۰] پس هر موقع خدا صلاح بداند حاجت و نیاز انسان را رفع میکند و تأخیر حاجت به معنای کم اهمیتی و بی تأثیر بودن نذر نیست.
===============================
پی نوشت ها :
[۱]. توضیح المسائل مراجع، ج۲، ص ۶۰۹-۶۱۲٫
[۲]. برای آگاهی بیشتر نک: نمایه: بهترین نذر، سؤال ۸۷۳ (سایت اسلام کوئست: ۱۰۲۳).
[۳]. توضیح المسائل مراجع، ج۲، ص ۶۰۹-۶۱۲٫
[۴]. توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج ۲، ص ۶۱۳، حضرات آیات امام خمینی(ره)، سیستانی، بهجت، مکارم، زنجانی.
[۵]. همان، بنا بر فتوای آیت الله سیستانی.
[۶]. حضرت آیت الله سیستانی در ادامه مطلب فرمودهاند: و اگر ممکن نشد، احتیاط واجب آن است که یا به جای هر روز ۷۵۰ گرم غذا به فقیری صدقه بدهد یا ۵/ ۱ کیلو به کسی بدهد که به جای او آن روزه را بگیرد.
[۷]. این نظریه بنا بر فتوای آیت الله زنجانی است.
[۸]. توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج ۲، ص ۶۰۹، م ۲۶۴۱٫
[۹]. همان، ص ۶۱۴، م ۲۶۵۱٫
[۱۰]. شاید چیزی را ناخوش بدارید و در آن خیر شما باشد و شاید چیزی را دوست داشته باشید و به رایتان ناپسند افتد. خدا میداند و شما نمیدانید،( بقره، ۲۱۶٫)
منابع:
slampedia.ir
tebyan.net
فرم در حال بارگذاری ...
<< 1 ... 86 87 88 ...89 ...90 91 92 ...93 ...94 95 96 ... 231 >>