موضوعات: مدافع حرم
   یکشنبه 4 مهر 1395نظر دهید »

بسیاری از افراد به بهانه فراهم کردن محیطی شاد برای اطرافیان با به سخره گرفتن قوم یا گروهی سعی در ایجاد مجلسی شاد و مفرح  می نمایند. این آسیب اجتماعی تا به اندازه ای پیشرفت می نماید که در حساس ترین ارگان های فرهنگی همچون صدا و سیما که رسانه ای همگانی و ملی است رسوخ نموده و موجبات ناراحتی و تهییج احساسات قومی و قبیلگی گروه بی شماری از انسانها را فراهم می سازد.


علی بیراوند/ کارشناس ارشد حوزه
طرح مسأله:
یکی از موضوعات و مسائل اخلاقی که بسیاری از اجتماعات  و گروه های انسانی به آن دست به گریبان هستند موضوع  استهزاء، و تمسخر قومیت های مختلف است. بسیاری از افراد به بهانه فراهم کردن محیطی شاد برای اطرافیان با به سخره گرفتن قوم یا گروهی سعی در ایجاد مجلسی شاد و مفرح  می نمایند.
این آسیب اجتماعی تا به اندازه ای پیشرفت می نماید که در حساس ترین ارگان های فرهنگی همچون صدا و سیما که رسانه ای همگانی و ملی است رسوخ نموده و موجبات ناراحتی و تهییج احساسات قومی و قبیلگی گروه بی شماری از انسانها را فراهم می سازد.
سوال بسیار مهمی که در این خصوص مطرح می باشد این است که؛ این رویه و رویکرد ناپسند اخلاقی و اجتماعی در فرهنگ اسلامی به چه صورت مورد نقد و انتقاد قرار گرفته  و چه آثار و پیامدهای فردی و اجتماعی برای آن معرفی شده است.

ادامه »


موضوعات: حدیث
   یکشنبه 4 مهر 1395نظر دهید »

روزی متوکل عباسی در حالی که جمع کثیری از مردم در دربارش حاضر شده بودند نظرش به شخصی افتاد که وضع سایر مردم را نداشت.
از او سؤال کرد نامت چیست و از چه قبیله‌ای هستی؟ گفت نام من منصور و از قبیله‌ی بنی مخنث هستم.
متوکل عباسی پرسید بگو بدانم خلیفه بعد از رسول خدا که بود؟
گفت اسد الله الغالب و مظهر العجائب مولانا علی بن ابی طالب.
متوکل ناراحت شد و به غلامان دستور داد تا او را مفصل بزنند.
در همین حال غلامی به او رساند که بگوید ابوبکر. او هم گفت ای امیر ابوبکر.


متوکل سؤال کرد خلیفه دیگر کیست؟
گفت الطاعن بالرمحین و الضارب بالسیفین و المصلی القبلتین ابی الحسنین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب.(کسی که به دو نیزه می‌جنگید و با دو شمشیر ضربه می‌زد؛ کسی که به دو قبله نماز خواند؛ پدر حسن و حسین، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب).
باز متوکل امر کرد تا او را بزنند تا این که غلامی به او رساند که بگوید عمر. او هم گفت عمر.
برای سومین بار همان سوال متوکل تکرار شد و او گفت ابن عم الرسول و زوج البتول الذی انزل فیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» مولانا مولی الثقلین علی بن ابی طالب. (پسر عموی رسول و همسر بتول است کسی که درباره‌ی او نازل شد «سرپرست شما خدا است و رسول خدا و کسانی که ایمان آوردند نماز را اقامه می‌کنند و زکات می‌دهند در حالی که در رکوع هستند» مولای ما مولای جن و انس علی بن ابی طالب).
بار هم متوکل دستور داداو را بزنند تا این که به او رساندند بگوی عثمان او هم گفت عثمان.
تا این که وقتی برای چهارمین بار متوکل از او سؤال کرد خلیفه‌ی چهارم کیست؟ گفت یا امیر حجاج بن یوسف ثقفی.
متوکل گفت ای مردک این بار که نوبت علی بود چرا نام او را نبردی؟
گفت هر بار که نام علی را بردم امر به زدن کردی این بار از تو ترسیدم و نام حجاج ظالم را بردم تا در شأن و هم ردیف همان سه نفر باشد.
باز هم متوکل دستور داد او را بزنند.
متوکل از او سؤال کرد بگو بدانم عایشه افضل بود با فاطمه؟
گفت عایشه.
گفت چرا؟
گفت زیرا که خداوند فرموده «فضل الله المجاهدین علی القاعدین درجة» یعنی «خداوند مجاهدین را بر کسانی که در خانه نشستند یک درجه برتری داده است» و عایشه بارها در بصره به جنگ با امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) برخواست در حالی که فاطمه هرگز از خانه برنخواست.
باز هم متوکل دستور داد او را بزنند.
متوکل گفت از طایفه‌ی تو هیچکس شیعه نبوده است چگونه تو شیعه ‌ای؟
گفت اگر امان دهی می‌گویم. گفت در امان هستی. گفت چون من حلال زاده‌ام و مادر و جد و اجداد من زنا نکرده‌اند.
متوکل بسیار غضبناک شد و چون او را امان داده بود دستور داد او را از دربار و از بغداد خارج کنند.

منبع : دوبال برای پرواز (تولی و تبری) ص43 به نقل از کتاب أنساب النواصب

   یکشنبه 4 مهر 1395نظر دهید »

شخصی از اهالی «کرمند» - یکی از روستاهای اصفهان - که سنی مذهب بود به عنوان ساربان همراه امام رضا علیه ‏السلام به خراسان آمد. او هنگام بازگشت نزد حضرت رفت و عرض کرد: یابن رسول الله، نوشته ‏ای با خط مبارک خود به من دهید تا آن را به عنوان تبرک نگه دارم.
امام رضا علیه‏ السلام حدیثی نوشتند و به او دادند:
کُن مُحِبّاً لِآلِ مُحَمَّدٍ وَ اِن کُنتَ فاسِقاً و مُحِبّاً لِمُحِبّیهِم وَ اِن کانوا فاسِقین
دوستدار آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) باش گرچه فاسق باشی و دوستدار دوستداران آن ها باش، هرچند فاسق باشند.

روي ان رجلا من أهل كرمند وهي قرية من نواحي اصفهان كان جَمّالا لمولانا أبي الحسن الرضا (عليه السلام) ، عند توجهه الى خراسان ، فلما أراد الأنصراف قال له : يا بن رسول الله شَرِّفني بشيء من خطِّك أتبرَّك به ، وكان الرجل من العامة فأعطاه مكتوباً ما هذا صورته :
كن مُحِبّاً لآل محمد وان كُنتَ فاسقاً ومُحبّاً لمحبّيهم وان كانوا فاسقين
بحار الانوار/ج۶۶ /ص۲۵۳

 


موضوعات: حدیث
   یکشنبه 4 مهر 1395نظر دهید »

گناهکار را ملامت نکنید
چه بسیار جوانانی که سرزنش و ملامت آنها را بی ایمان کرده است. زیرا سرزنش و عتاب و توبیخ تیشه ای است که ریشه رابطه انسان با ارزش ها و عقایدش و نیز رابطه انسان ها با یکدیگر را قطع می کند.

تاکنون دیده اید چگونه پروانه ها بر گرد یک قطره عسل جمع می شوند؟
آیا یک بشکه زهر می تواند حتی یک پروانه را به طرف خود بکشاند؟
آدمی و روابطش با دیگران نیز همچون رابطه عسل و پروانه هاست؛ هر جور که باشیم انسان هایی مشابه با شخصیت خود را به سوی خود جذب می کنیم.
در زمینه اخلاق حسنه کافی نیست که تنها «فرستنده» اخلاق خوب باشیم بلکه در عین حال باید « گیرنده» اخلاق خوب نیز بود.

شاید بتوان گفت یکی از بدترین خلقیاتی که ما را از داشتن اخلاق حسنه نیکو محروم می کند این است که انسان عادت به سرزنش کردن دیگران داشته باشد.

ادامه »

کلیدواژه ها: نهى از سرزنش, گناهکار

موضوعات: حدیث
   یکشنبه 4 مهر 1395نظر دهید »

1 ... 99 100 101 ...102 ... 104 ...106 ...107 108 109 ... 231

 << < اردیبهشت 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
"یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین"
جستجو
کاربران آنلاین
  • زهرا سادات
  • avije danesh
آمار
  • امروز: 35
  • دیروز: 102
  • 7 روز قبل: 796
  • 1 ماه قبل: 3938
  • کل بازدیدها: 81355
رتبه