یکی از مهمترین اعضای تعیین کننده ی سعادت و شقاوت آدمی همین عضو به ظاهر کوچک است و چه زیباست در ماهی که خوردن و آشامیدن تحت ضابطه ای خاص قرار می گیرد
یکی از مهمترین اعضای تعیین کننده ی سعادت و شقاوت آدمی همین عضو به ظاهر کوچک است و چه زیباست در ماهی که خوردن و آشامیدن تحت ضابطه ای خاص قرار می گیرد به آنچه توسط این عضو انجام می شود نیز توجه شود ….
سعادت و شقاوت
رمضان ماه تمرین بندگی و پا نهادن بر روی خواسته های نفسانی است. ماهی که بواسطه ی اعمال ویژه اش از مابقی ماه های سال متمایز گشته است. اصلی ترین مشخصه ی متمایز این ماه حکم به روزه داری و دست کشیدن از خوردنی ها و آشامیدنی های حلال در زمانی مشخص است. کنترل خوردن و آشامیدن بواسطه ی روزه داری گامی است در جهت دقت در دیگر افعال سرزننده از انسان. همانگونه که شخص روزه دار به امر الهی از طعام دست می کشد و میل درونی خویش به خوردن را سرکوب می نماید لازم است تا دیگر امیال خویش را نیز تحت کنترل گیرد تا در مسیر بندگی الهی که همان راه سعادتش است گام بردارد.
ملاک برتری و بر حق بودن، از نظر خدای متعال کسی است که خدا ترس باشد
هر چیزی برای خود میزانی دارد و با آن میزان، کیفیت و ارزش آن سنجیده می شود. همانطور که کارکردهای افراد یک کشور، نسبت به قانون آن کشور سنجیده می شود و افراد نباید برای قانون، تعیین تکلیف نمایند.
در خوب بودن و بد بودن افراد، ملاکی وجود دارد. این ملاک از نظر قرآن، تقوای الهی است، آن تقوای الهی که با پیروی از معصومین (علیه السلام) و عقل سلیم مطابقت دارد.
میزان و ملاک حقیقی، تقوای الهی
قرآن کریم آیه ای دارد که میزان و ملاک برتری حقیقی انسان را نشان می دهد. «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ؛[حجرات/13] اى مردم! ما شما را از یك مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یكدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاك امتیاز نیست،) گرامى ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است». [1]
پیام آیه این است که در میان نژادها و افراد انسانی کره ی خاکی، عامل و ملاک برتری، خداترسی است. امکان دارد یک قومی و کشوری از لحاظ یک یا چند فناوری برتری داشته باشند، اما این ملاک برتری حقیقی نیست و باید این فناوری را در خدمت انسانیت و فطرت قرار داد. این خدا ترسی به معنی بسته بودن دست و پای آدمی نیست بلکه برعکس، انسان را هویت می بخشد و او در چارچوب مشخصی رهنمون میشود.
هر چند که ما را نوشتند از گداها
اصلاً نمی آید گدا بودن به ماها
ما روسیاهان ارزش خاصی نداریم
ماها کجا و نوکری دلرباها؟!
ما هر چه قدر اصرار کردیم او نیامد
اصلاً چه شد «آقا بیا آقا بیا» ها؟!
ماها که هیچ … این خوب ها در انتظارند
کی می رسد روز وصال آشناها؟!
از دوریش بدجور حال ما خراب است
رونق گرفته باز هم دارالشفاها
من که بدم پس دیدنش روزی من نیست
ای خوش به حال خوب ها … حاجت رواها
باشد درست … آقای ما خیلی کریم است
امّا دگر تا کی گنه؟ تا کی خطاها؟
طبق احادیث رسیده … ناظر ماست
بد نیست پیشش ذرّه ای شرم و حیاها
از بس که بر اعمال بد اصرار داریم
رنگی ندارد پیش او دیگر حناها!
یک راه حل باقی است آن هم نام زهراست
نامی که باشد از تبار کیمیاها
محمد فردوسی
ممکن است انسان گهگاه یا همواره از خود و خدایش بپرسد که چرا آفریده شده است؟
سوالی که انسانها از خود و خداوند میپرسند، قبل از خلق شدن؛ فرشتگان از خداوند متعال پرسیدند. آن ها به نوعی اعتراض گونه از خداوند خواستند تا علت آفرینش انسان را بگوید و اینکه چرا او را خلیفه خود بر روی زمین نام می نهد در حالی که هر لحظه این فرشتگان حمد و تسبیح خداوند را میگویند.
پاسخی که خداوند به آن ها در آن لحظه فرمود: من چیزی را (از جانشین قرار دادن انسان) میدانم که شما نمیدانید!
<< 1 ... 161 162 163 ...164 ...165 166 167 ...168 ...169 170 171 ... 231 >>