در كتاب علل الشرايع از حضرت باقر عليه السلام منقول است كه فرمود:
هنگامى كه جدّم حسين عليه السلام كشته شد، فرشتگان به درگاه خداوند عزّ و جل صدا به گريه و ناله بلند كردند و عرضه داشتند:
إلها؛ صاحب إختيارا؛ آيا غفلت مى ورزى از كسى که برگزيده تو و فرزند برگزيده ات و بهترين خلق را به قتل رسانيده است؟ پس خداوند عزّ و جل به آنها وحى فرمود كه:
اى ملائكه من آرام باشيد، به عزت و جلالم سوگند كه حتماً از آنها انتقام خواهم گرفت، هر چند پس از مدتها باشد. سپس خداوند عزّ و جل براى فرشتگان از روى امامان از فرزندان حسين پرده برداشت ملائكه خوشحال شدند و متوجه شدند كه يكى از آنها ايستاده نماز مى خواند، خداوند فرمود: به اين قائم از آنها انتقام مى گيرم .
از حضرت ابوجعفر باقر عليه السلام روايت شده كه فرمود:
به تحقيق كه خداوند ما را از اعلى عليّين خلق فرموده و دلهاى شيعيان ما را از خمير مايه خلقت ما و تنشان را از پايين تر از آن آفريد، پس دلهايشان در هواى ما است زيرا كه از آنچه ما آفريده شديم آنها نيز آفريده شده اند.
اصول كافى؛ ۱/۳۹۰
اصغر که به سوز تشنگی تاب نداشت
یک لحظه زکثرت عطش خواب نداشت
مظلوم نبود کس چو عباس حسین
سقا شده بود، جرعه ای آب نداشت
برگشت زجبهه کودک عاشورا
زیبا گوهر مشبک عاشورا
فریاد بلند نفرت از دشمن داشت
قنداق شهید کوچک عاشورا
اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي
دل بي تو به جان آمد وقت است که بازآيي
علاّمه حلّی شب جمعه ای به زیارت سیّد الشّهداء (ع) می رفت. ایشان تنها بر روی الاغی سوار شده بود و تازیانه نیز در دستش بود.
در بین راه شخص عربی پیاده به همراه علاّمه راه افتاده و با هم به صحبت مشغول شدند. وقتی مقداری از راه رفتند علاّمه متوجّه شد که این شخص مرد دانایی است بنابراین در مورد همه مسائل علمی با هم صحبت کردند و علاّمه بیشتر متوجّه می شد که این مرد صاحب علم و فضیلت بسیاری است.
علاّمه مشکلاتی که برایش در علوم پیش آمده بود را یکی یکی از آن شخص سؤال می کرد و آن شخص همه آنها را جواب می فرمود تااینکه به مسئله ای رسیدند که آن شخص فتوایی داد ولی علاّمه آن فتوا را ردّ کرد و گفت: «حدیثی در مورد فتوای شما نداریم.»
آن مرد گفت: «حدیثی در این مورد شیخ طبرسی در کتاب تهذیب بیان کرده است و شما از اوّل کتاب تهذیب فلان قدر ورق بزنید در فلان صفحه در سطر چندم این حدیث را مشاهده خواهید نمود.»
علاّمه تعجّب کرد که این شخص چه کسی است؟! آنگاه علاّمه از آن شخص پرسید: «آیا در زمان غیبت کُبری می توان امام زمان (ع) را زیارت کرد یا نه؟!»
در این هنگام تازیانه از دست علاّمه افتاد و آن شخص بزرگوار خم شد و تازیانه را از روی زمین برداشته و در دست علاّمه گذاشت و به علاّمه فرمود:
????«چگونه صاحب الزّمان را نمی توان دید در حالی که دست او در میان دست توست.»????
پس علاّمه بی اختیار خود را از روی حیوان به پایین انداخت که پای آن حضرت را ببوسد و از هوش رفت. چون به هوش آمد کسی را ندید، به خانه برگشت و به کتاب تهذیب مراجعه کرد و آن حدیث را در همان صفحه و سطری که حضرت نشان داده بود ملاحظه نمود.»
(- قصص العلماء)
عن النبى (ص) قال:
… و هى اطهر بقاع الارض واعظمها حرمة و إنها لمن بطحاء الجنة.
پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) در ضمن حديث بلندى مىفرمايد:
كربلا پاكترين بقعه روى زمين و از نظر احترام بزرگترين بقعهها است و الحق كه كربلا از بساطهاى بهشت است.
بحار الانوار، ج 98، ص 115 و نيز كامل الزيارات، ص 264
<< 1 ... 69 70 71 ...72 ...73 74 75 ...76 ...77 78 79 ... 231 >>