زبان آدمی از شگرفترین آفرینشهای خداوند است. گاهی سرخ است و سر سبز بر باد می دهد. 

گاهی شیرین است و مرهم بر دل زخم دیده می نهد. گاهی تند می شود

و پرخاش می گوید و گاهی هم به قول مولوی همچون سوسنان خاموش می شود.

 

گاهي زبان چنان برنده مي شود که به قول دهلوی تیغ در برابر آتشش چو آب می شود:

تیغ خوش و تیغ زبان ناخوش است       تیغ چو آبست و زبان آتش است

گاهی هم آتش زبان چنان تند است که تلاش می کند حتی نور خدا را کم سو کند

(سوره ۶۱ آیه ۸)

ولی خدا نور خود را کامل می کند.

بارها شده که در مواجه با تیغ زبان در دو راهی انتخاب ایستاده ایم.

آیا باید جواب تیغ را با تیغ داد و یا آرام بگذشت و تیغ زبان را با لطافت سکوت مدارا کرد.

اینجاست که باید از قرآن شنید و از روان انبیا راه و روش آموخت.

باید که هر تندی را با سخنی نغز لطیف کرد. باید که هر درشتی را با نرمی مدارا کرد

و تیغ زبان نا اهلان را در نیام فرو برد. اگر مدارا کارگر نبود باید صبر کرد

و شکیبایی پیشه کرد. باید گذشت و به خدا توکل کرد.

چرا که یاری خدا می آید و نور خدا را نتوان خاموش کرد (سوره ۶ آیه ۳۴).


موضوعات: قرآنی
   سه شنبه 26 مرداد 1395نظر دهید »

در ابتداباید معنا و حقیقت اعجاز و معجزه و شرایط آن ذکر شود تا ببینیم آیا این شرایط در قرآن موجود است.

حقیقت اعجاز این است که مدّعی نبوت، عمل خارق العاده‌ای را انجام دهد و دیگران را برای انجام همانند آن دعوت کند اما از آوردن مانند آن عاجز و ناتوان باشند.(1)

قیود و شرایط مذکور در قرآن مجید دیده می شود، یعنی پیامبر اسلام با معجزه قرآن ادعای نبوت کرد و مردم را به هماوردی (تحدّی) فرا خواند تا جایی که حاضر شد کافران تنها یک سوره بیاورند و از تمام جهانیان برای ساختن سوره کمک بگیرند.(2) چهارده قرن است که این ندا در گوش جهانیان طنین انداز است، ولی کسی نتوانسته است در صحنه مبارزه گام بگذارد یا موفق شود.

اعجاز قرآن منحصر در اعجاز لفظی نیست، بلکه جنبه‌های متعددی را شامل می شود.

برخی از وجوه اعجاز قرآن

1- اعجاز طریقی: یعنی قرآن که معارف والا و معانی بلند و سخنان حکیمانه و دانش‌های مختلف در آن جمع شده، توسط شخصی آورده شده که حتی خواندن و نوشتن را نمی دانست.

بر این اساس قران مجید روی کلمه «امّی» در مورد پیامبر(ص) تکیه کرده و خطاب به پیامبر می فرماید: “پیش از این کتابی نمی خواندی و چیزی با دست خود نمی نوشتی تا مایه تردید و شک گمراهان گردد".(3)

2- اعجاز بیانی: شیوه سخن گفتن قرآن طوری است که با آن چه بشر تا کنون شنیده و گفته، تفاوت زیاد دارد. هیچ کلامی در زیبایی ظاهر و شیرینی بیان به پای قرآن نمی‌رسد. آنچه علمای ادب از آن به فصاحت و بلاغت تعبیر می کنند، در بالاترین مقیاس در قرآن وجود دارد. قرآن دارای سبک خاصی است که نظیر آن یافت نمی شود. از این رو “ولید بن مغیره” که از بزرگ‌ترین ادیبان زمان جاهلیت بود، در مورد قرآن گفت: “از محمد سخنی شنیدم که نه شباهت به گفتار انسان‏ها دارد و نه پریان. گفتار او شیرینی خاصی دارد". اما او برای خنثی کردن تأثیر قرآن گفت: بگویید پیامبر ساحر است.(4)

نظم اهنگ الفاظ و صراحت و قاطعیت، متانت و عفّت بیان معانی، همه نشان دهنده زیبایی و هنر قرآن مجید است.

یک آیه از قرآن، ابن مقفع، ادیب معروف را به زانو در آورد و آن آیه “یا ارض ابلعی ماءک…"(5) می باشد، زیرا در عین اختصار ماجرای طوفان نوح را با تعبیرات کوتاه و بسیار پر معنی شرح می دهد. به گفته بعضی از محقّقان 23 نکته از صنایع ادبی در همین آیه جمع است.(6)

یکی از صاحب نظران می گوید: یک حرف از قرآن در جایگاهش معجزه است، زیرا آن حرف، کلمه‏ای را که در آن واقع شده نگاه می دارد و آن کلمه آیه را و آن آیه آیات بسیار را و همین راز اعجاز جاودانی قرآن است.(7)

3- اعجاز معنایی: قرآن از نظر محتوا و معنا نیز معجزه است، چون به شکل بسیار زیبایی مسائل اعتقادی را مطرح کرده و خداوند را به زیباترین وجه توصیف کرده است.

همچنین آیاتی از قرآن همخوان با قواعد علمی امروز است، مانند جاذبه عمومی، آفرینش جهان، حرکت زمین، حرکت منظومه شمسی، زندگی در کرات دیگر، زوجیت گیاهان، زوجیت عمومی و علل نزول باران.(8) این حقایق در گذشته برای بشر ناشناخته بوده و برخی از موارد همچنان مجهول است.

موریس بوکای در کتاب “مقایسه‏ای میان تورات، انجیل و قرآن و علم” پس از تطبیق آیات قرآن با دستاوردهای علمی می گوید: “چگونه می توان از تطبیق قرآن با جدیدترین فرآورده ‏های علمی بشر در شگفت فرو نرفت و آن را اعجاز به حساب نیاورد؟!”

جالب آن که در مفاد آیات قرآن کوچک‏ترین اختلافی وجود ندارد و این یکی دیگر از نشانه ‏های اعجاز قرآن در بخش اعجاز معنایی است. قرآن مجید به این حقیقت اشاره کرده: “آیا درباره قرآن نمی‌اندیشند که اگر از سوی غیر خدا بود، اختلافات فراوانی در آن می یافتید".(9)

گونه‌های دیگر اعجاز:

1- اعجاز در پیشگوییهای تاریخی مانند غلبة روم بر ایران،‏

2- اعجاز در بیان رخدادهای تاریخی پیشین.

3- جامع بودن دانش‏های مختلف. قرآن کتاب حقوقی یا اخلاقی و یا کلامی و اعتقادی نیست، نیز تاریخی و بلاغی نمی‌باشد و در رشتة خاص علمی نیست اما در عین حال، همه این دانش‏ها را در خود جمع کرده است.

منبع:t-pasokhgoo.ir

 



موضوعات: قرآنی
   دوشنبه 25 مرداد 1395نظر دهید »

سخن گفتن نبايد با داد و فرياد همراه باشد

زبان با آن كه حجم كوچكی نسبت به سایر اعضای بدن دارد، اما كارایی بسیار زیادی دارد و به همین علت هم گناهان زیادی را برای این عضو بر شمرده‌اند.
خداوند متعال نعمت‌های زیادی را به بندگان ارزانی داشته كه هر كدام از آنها شكر مخصوص به خود دارند؛ چرا كه علاوه بر شكر زبانی هر نعمتی سزاوار شكر عملی است كه عبارت‌ است از استفاده كردن هر نعمت در جایی كه خداوند فرموده است.

یكی از نعمت‌هایی كه خداوند در قرآن كریم به آن اشاره فرموده، نعمت زبان است: «أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَینَینِ. وَ لِسانًا وَ شَفَتَینِ» (بلد / 8 ـ 9)؛ آیا دو چشمش نداده‌ایم؟ و زبانی و دو لب .

زبان با آن كه حجم كوچكی نسبت به سایر اعضای بدن دارد، اما كارایی بسیار زیادی دارد و به همین علت هم می‌بینیم گناهان زیادی را برای این عضو بر شمرده‌اند.

روش سخن گفتن در قرآن چگونه تبيين شده است؟

 قرآن کريم درباره كيفيت سخن گفتن به برخي از محورهاي چگونگي سخن گفتن اشاره فرموده است، از جمله:


الف) سخن گفتن بايد با نرمي باشد،«فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‏ ؛[1] ولي به نرمي با او (فرعون) سخن بگوييد؛ شايد متذكر شود، يا (از خدا) بترسد!».


ب) سخن گفتن نبايد با داد و فرياد همراه باشد، نه در همه جا بلكه در نوع محاورات عرفي و در شرايط عمومي و الا در مقابل حاكم «لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِم‏ ؛[2] زيرا خداوند متعال مي‌فرمايد: «َ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِير ،…؛[3] از صداي خود بكاه (و هرگز فرياد مزن) كه زشت‌ترين صداها صداي درازگوشان است»،[4]


ج) سخن گفتن در غير جاي خودش نبايد همراه با ناله و نفرين و يا اف گفتن و … باشد زيرا در قرآن كريم از اين گونه تكلم كردن و سخن گفتن نهي شده است.[5] مثلاً دربارة سخن گفتن با پدر و مادر مي‌فرمايد:«… وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا كَرِيما؛[6] و گفتار سنجيده و بزرگوارانه به آن‌ها (پدر و مادر) بگو و… »

 در سخن گفتن مواظب باشید؛ چرا كه تمام سخنانتان نوشته می‌شود
«وَ إِنَّ عَلَیكُمْ لَحافِظینَ. كِراماً كاتِبین» (انفطار10ـ 11)؛ و قطعاً بر شما نگهبانانى [گماشته شده‏] اند. [فرشتگان‏] بزرگوارى كه نویسندگان [اعمال شما] هستند.

با مردم به زبانِ‏ خوش سخن بگویید

 محكم و مستدل حرف بزنید
«یا ایهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیدًا» (احزاب/70) ؛ اى كسانى كه ایمان آورده ‏اید، از خدا پروا كنید و سخنى درست و استوار گویید.

 با پدر و مادر بزرگوارانه سخن بگویید
«… وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَریمًا» (اسراء/23)؛ به آنها(والدین) «اوف» مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شایسته بگوى.

با مردم به نیكی سخن بگویید
«… وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنًا … .» (بقره/83)؛ … و با مردم [به زبانِ‏] خوش سخن بگویید …

 محتواي سخن از امراض و بيماري‌هاي اخلاقي پاک باشد

در سخن گفتن بايد سعي شود كه محتواي سخن از امراض و بيماري‌هاي اخلاقي كه غالباً زبان انسان به آن‌ها آلوده مي‌شود، مبرّا و پاك باشد. برخي بيماريهاي زبان عبارتند از: الف) كذب[7] ب) غيبت[8]

 

ج) تمسخر ديگران و آن‌ها را  با القاب زشت صداكردن.[9] و…

 بايد از سخن گفتن در جايي كه زمينة انگيزه‌هاي فاسد و امراض گوناگون مي‌شود خودداري كرد.

انسان بايد سخنانش مزّين به صفات پسنديده و خوب باشد

از جمله: الف) صادقانه باشد: «….ِ وَ الصَّادِقِينَ وَ الصَّادِقاتِ ……لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً[10]
مردان راستگو و زنان راستگو و … خداوند براي همه آن‌ها مغفرت و پاداش عظيمي فراهم ساخته است».

 

گردآوی:وبلاگ کتابی از نور

 منابع:

andisheqom.com

tebyan.net

beytoote.com

پي نوشت ها:
[1]. طه/ 44.
[2]. نساء/ 148.
[3]. لقمان/ 19.
[4].  ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ چهارم، ج 17،ص 59.
[5] . لقمان/ 19؛ نساء/ 8،9،148..
[6] . اسراء/23.
[7]. حج/30.
[8]. حجرات/ 12.
[9]. حجرات/ 11.
[10]. احزاب/ 35.

 


موضوعات: قرآنی
   چهارشنبه 20 مرداد 1395نظر دهید »

فقر عالم هستی و مالکیّت خداوند به تنهایی؛

«وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ»1 و عزّت از آن خدا و رسولش و مومنین است.

کسی که این دو نکته را می داند، دیگر هیچ گاه درخانه کسی را نمی زند و اظهار نیاز نمی کند. هر چه می خواهد از خدا می خواهد، چرا که خیر دنیا و آخرت به دست خداست.

وقتی انسان خود را نیازمند خدا دید، تنها به خدا توکل می کند. تنها نزد او اظهار نیاز می کند و تنها از او کمک می خواهد. به دنبال رضای اوست و تنها از او می ترسد.

حضرت امام خمینی (ره) مگر چقدر مال و قدرت داشت؟ مگر چقدر دیگران را کرنش می کرد؟ او تنها بندگی خدا می کرد. خداوندِ «مقلّب القلوب» نیز دل ها را رو به او می گرداند. ما این کار را نکرده ایم؛ باور  نداریم، در دعاها خوانده ایم، امّا در واقع انگار نخوانده ایم. باور نداریم که همه کارها به دست خداست.

مرحوم سیّد علی آقای قاضی (رحمه الله) می فرمایند: «این فقر ذاتی و عجز و بیچارگی، ریشه طمع را در نهاد انسان سوزانیده و او را پاک و پاکیزه می گرداند… و علّت این که این طریقه را احراق نامند، برای آن است که یک باره خرمن هستی ها و نیّت ها و غصّه ها و مشکلات را می سوزاند و از ریشه و بن قطع می کند و اثری از آن در وجود انسان سالک الی الله باقی نمی گذارد».2 حتّی فرد، خوشی دنیا را هم درگاه او می داند. حداقل به اندازه ای که روی رفقا، گروه ها و جناح های مختلف سرمایه گذاری می کنیم، برای خدا هم سرمایه گذاری کنیم.

رمز خودیابی همین است که انسان بفهمد، هیچ است؛ هر چه هست، از آن خداست و دیگر به علم، تقوا، قدرت، جوانی و زیبایی خود ننازد. بداند که این ها برای او نیست. دیروز این ها را نداشته، امروز امانت نزد اوست، فردا هم از او خواهند گرفت.

بیائیم با خدا رفاقت کنیم. لااقلّ همان اندازه که برای رفیق و دوست خود مایه می گذاریم، برای خدا هم ارزش قایل شویم. آن وقت متوجه خواهیم شد که باید همه چیز را کنار بگذارم و به کسی دل ببنیدیم که او، همه چیز است. امام حسین (علیه السلام) از همه چیز خود برای خدا گذشت. هیچ چیز برای خود باقی نگذاشت. به راستی فانی فی الله بود. به امام گفتند که اگر بروی، آبرو، مال، دوست، زن، بچه و جانت را از دست می دهی؛ گفت: می دانم، ولی با کسی معامله کرده ام که ارزش این ها را دارد.

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ*تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ» اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد آيا شما را بر تجارتى راه نمايم كه شما را از عذابى دردناك مى‏رهاند؟ به خدا و فرستاده او بگرويد و در راه خدا با مال و جانتان جهاد كنيد اين [گذشت و فداكارى] اگر بدانيد براى شما بهتر است.3

 

پی نوشت ها:

1. منافقون، آیه 8

2. عطش، ص148

3. صف، آیه 10 و 11

 


منبع : از خود تا خدا، ص 40


موضوعات: قرآنی
   چهارشنبه 20 مرداد 1395نظر دهید »

دوربین های مدار بسته ای که در زندگی ما نصب شده اند 

 دوربین اول:
خود خدا ست .
سوره علق آیه ۴

آیا نمیدانند که خدا آنها را نگاه میکند!

دوربین دوم:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است .

سوره احزاب آیه ۴۵

ای پیامبر ما تو را در امت گذاشته ایم ،
هم شاهد هستی و آنها را میبینی .
هرکاری که بکنند آنها را میبینی . .

 دوربین سوم:
امامان معصومین علیهم السلام هستند .
سوره توبه آیه ۱۰۵

۳دوربین اول در این آیه آمده است…

ای پیامبر به مردم بگو هر کاری میخواهید بکنید ، اما اعمال شما را خدا میبیند ، پیامبر میبیند و مؤمنان (امامان علیهم السلام) نیز میبینند . .

دوربین چهارم:
ملائک مقرب خدا هستند .

سوره ق آیه ۱۸
ازشما حرکتی سرنمیزند مگرآنکه دو مأمور در حال نوشتن آن هستند. یکی مأمور نوشتن خوبی ها ویکی مأمورنوشتن بدی هاست.
فقط این دوملک یک تفاوتی باهم دارند. این یکی اگر نیت خوبی هم کنیم یادداشت میکند. آن یکی نیت بدی کنیم یادداشت نمیکند. .

دوربین پنجم:
زمین است
سوره زلزال
روزقیامت همین زمینی که ماروی آن نشسته ایم می آیدوخبرهای خودرامیدهد. .

دوربین ششم:
زمان است.
آیات اول سوره بروج و روایات صریحی ازامیرالؤمنین علیه السلام داریم که شب جمعه اعمال شماراثبت میکنند.
شب وروزعرفه اعمال شمارا میبینند.
ایام هم موجود زنده هستند. .

دوربین هفتم:
دوربینی که ازهمه تکان دهنده تراست،
اعضاء و جوارح مامیباشند.
سوره فصلت آیه ۲۱

 خدایا با این همه مراقبی که برای من گذاشتی با چه رویی می توانم گناه کنم.


موضوعات: قرآنی
   چهارشنبه 20 مرداد 1395نظر دهید »

1 ... 5 6 7 8 ...9 ... 11 ...13 ...14 15 16

 << < آذر 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
"یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین"
جستجو
کاربران آنلاین
آمار
  • امروز: 112
  • دیروز: 160
  • 7 روز قبل: 2040
  • 1 ماه قبل: 3595
  • کل بازدیدها: 98167
رتبه
     
    مداحی های محرم