در مورد پاداش تلاوتِ اين سوره مباركه، از پيامبر گرامى آورده اند كه فرمود:
1- سوره انعام بطور يكباره بر من فرود آمد و به هنگام آمدنش هفتاد هزار فرشته با ستايش و تسبيح خداى يكتا آن را همراهى نمودند؛ هركس اين سوره را تلاوت كند، همان هفتاد هزار فرشته به شمار هر آيه اى يك شبانه روز بر او درود و صلوات مى فرستند. «فمن قرأها صلى عليه اولئك السّبعون الف ملك بعدد كلِّ آيةٍ من الانعام يوماً و ليلة.»
2 - و نيز «جابر بن عبدالله» آورده است كه پيامبر گرامى فرمود: هركس سه آيه از آغاز سوره انعام را تلاوت كند، خدا چهل هزار فرشته، بر او مى گمارد تا پاداشى بسان پاداش عبادت آنان را تا روز رستاخيز در پرونده عمل او بنويسند و فرشته اى از آسمان هفتم با سلاحى آهنين نزد او فرود مى آيد تا هرگاه شيطان خواست او را وسوسه كند، با آن سلاح بر فرق آن موجود پليد بكوبد و او را از آن بنده خدا دور سازد.
صفحات: 1· 2
نام اين سوره مباركه از خود آيات آن برگرفته شده است، چرا كه از آيات 136 تا 145 آن، قرآن با اشاره به آداب و رسوم خرافى و احمقانه مردم نادان و بى فرهنگ درباره حيوانات سودمند و سودبخشى چون: شتر، گاو، گوسفند، بُز و موضوع قربانى و گوشت قربانى، به نفى سنت ها و شيوه هاى زشت و ظالمانه جاهليت پرداخته، و به اصلاح انديشه ها و پندها و عقيده ها و ديدگاهها در اين موضوعات برخاسته است.
در اين سوره مباركه، قرآن بيش از هر چيز، مردم را به توحيد و يكتا پرستى، به شناخت اصل رسالت و وحى و پيام آوران خدا، به معاد شناسى و ايمان به روز رستاخيز و حساب و كتاب و پاداش و كيفرو بهشت و دوزخ، فرا مى خواند و در قالب ها و تعابير گوناگونى، پوچى و بى پايگى منطق شرك و شرك گرايان را برملا مى سازد، تا بدين وسيله دست انسان را بگيرد و او را از تاريكيهاى كفرو بيداد، جهل و استبداد و خود پرستى و حقارت، به توحيد و تقوا و عدالت و ايمان اوج بخشد. اگر بخواهيم دورنمايى از بحث هاى متنوّع و موضوعات سازنده و مقررات جانبخش اين سوره را در بخشهاى كلّى به تابلو بريم، با اين موضوعات و عناوين ارزشمند روبرو مى گرديم؛
صفحات: 1· 2
«لَا الشَّمْسُ یَنبَغِی لَهَا أَن تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ» ؛ نه خورشید را سزد که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشى جوید و هر کدام در سپهرى شناورند
به قسمت پایانی آیه یعنی به « کل فی فلک » توجه فرمایید. معنای این عبارت این است که « همه چیز در گردش است».
اولین نکته : شما هم متوجه نکته علمی این عبارت شدید؟
خوشبختانه امروزه ؛ با پیشرفت و دستاورد های علمی دیگر بر کسی پوشیده نیست که واقعا همه چیز در حال گردش است!
به عنوان مثال میتوان به گردش سیارات منظومه شمسی به دور خود و خورشید اشاره کرد.
معجزه علمی قران درباره گردش سیارات
گردش ماه در اطراف زمین ؛ ویا در مقیاس بسیار کوچیکتر به گردش الکترون به دور هسته اتم هم همینطور!
معجزه علمی قران گردش الکترون به دور هسته
دومین نکته: حالا برسیم به ویژگی زیبای لفظی قرآن، در این آیه!
عبارت « کل فی فلک » را از انتها به ابتدا بخوانید. دوباره دقیقا همون « کل فی فلک » شد!!
یعنی خود آیه هم در گردشه!
1- سلام قولامن رب الرحیم( یس/58)
2/سلام علی نوح فی العالمین (صافات/79)
3- سلام علی ابراهیم( صافات/ 109) 4
- سلام علی موسی وهارون (صافات /120)
5- سلام علی آل یس( صافات /130)
6-سلام علی المرسلین (صافات /181)
7-سلام هی حتی مطلع الفجر(قدر/5)
خوبست این آیات نورانی باگلاب وزعفران در یک ظرفی نوشته ودرسرسفره هفت سین گذاشته شود بعد تحویل سال کمی آب روی آن ریخته ونوش جان کنید وسلامتی وحاجات قلبی از خدای تبارک وتعالی خالصانه درخواست شود(این هفت سلام برای شفای بیمار توصیه میشود)
در این جا برای آشکار شدن شیرینی و لطف آنچه خداوند در قرآن بیان نموده بیان آیه مذبور به صورت کامل و نظری دوباره به آن البته از این زاویه ی جدید خالی از لطف به نظر نمی رسد:
<<لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله فقد استمسک بالعروه الوثقی لانفصام لها و الله سمیع علیم. الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور و الذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار همخالدون>>
<<کار دین به اجبار نیست، راه هدایت و ضلالت بر همه روشن گردید. پس هر کس از راه کفر و سرکشی برگردد و به راه ایمان و پرستش خدا گراید، به رشته ی محکم و استواری چنگ زده است که هرگز نخواهد گسست و خداوند بر هر چه خلق گویند و کنند، شنوا و داناست. خدا یار اهل ایمان است، آنان را از تاریکی ها بیرون رهانده و به سمت روشنایی می برد و آنان که راه کفر برگزیدند سر رشته ی کار ایشان به دست طاغوت است آنان را از روشنایی بیرون و به تاریکی ها می افکند. آنان اهل دوزخند و در آن تا ابد به سر خواهند برد.>> به یک نکته جالب هم در همین جا توجه کنیم که تاریکی در این جا جمع بسته شده ولی نور مفرد است یعنی هدف واقعی زندگی همه ی انسان ها یکی است و نور یکی است اما اهداف کاذب و متفرقه فراوانند و این هم نکته ظریفی بود که بت تعمق در آیه میشد استنباط کرد.