اگر بخواهیم تمام نعمتهایی که خداوند متعال تا به الان به ما داده است را بشماریم، این نعمتها چفدر می شود؟ آیه قرآن داریم که نعمتهای خدا را اصلا نم شود شمرد: (إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها: اگر نعمت [هاى] خدا را شماره كنيد، آن را نمى توانيد بشماريد-نحل/18) خدای مهربان به ما یاد داده است که چطور با او رفاقت کنیم، او می فرماید: فَاذْكُرُوني أَذْكُرْكُم: مرا ياد كنيد، تا شما را ياد كنم(بقره/152). این همان قاعده ای است که انسان ها در روابط دوستیشان با یکدیگر دارند.
منظور خداوند عزیز از این حرف این نمی باشد که یک انسان از صبح که از خواب برمی خیزد، تسبیحی در دست بگیرد و گوشه ای بنشیند و ذکر بگوید، وقتی به احوال عرفا هم نگاه میکنیم میبینیم که اهل به گوشه ای نشستن نبودند. پس منظور خداوند متعال چیست؟ او می خواهد به ما بفهماند که باید همه کارهای زندگیمان را برای رضای خدا انجام بدهیم. یعنی باید تمام توجهمان به خدا باشد، نگاهمان را حتی یک لحظه هم از خدا برنداریم. آنوقت همهی کارهایمان رنگ خدایی به خودش میگیرد.
1- سلام و درود
«إِلاَّ قیلاً سَلاماً سَلاما» «سخنی جز سلام و درود نیست.»[1]
نوع و جنس گفتار ما باید به گونهای باشد که طرف مقابلمان اذیت نشود. نوعِ کلام باید حیات بخش باشد و صدمهای به طرف مقابل نرساند.
2- پرهیز از لغو
«لا یَسْمَعُونَ فیها لَغْواً وَ لا تَأْثیماً» «در آنجا نه بیهودهای میشنوند و نه [سخنی] گناه آلود.»[2]
گفتار ما لغو نباشد، حرفی باشد که منفعت عقلایی اعم از معنوی یا مادی بر آن بار شود. گاهی اوقات زیادهگویی و تأکید و تکرار میتواند لغو باشد.
3- پرهیز از نسبت گناه و خطا به یکدیگر…
«لا یَسْمَعُونَ فیها لَغْواً وَ لا تَأْثیماً» «در آنجا نه بیهودهای میشنوند و نه [سخنی] گناهآلود.»[3]
با گفتارمان، نسبتِ گناه و خطا به یکدیگر ندهیم و فرافکنی نکنیم؛ چون در واقع گرفتار ظلمت نفس شدهایم.
رزق بیحساب الهی از آن کیست،توصیف رزق به صفت «بیحسابی» از این باب است که رزق از ناحیه خدای تعالی بر طبق حال مرزوق صورت میگیرد، نه عوضی در آن هست و نه مرزوق، طلبی از خدا دارد و نه استحقاقی نسبت به رزق. بلکه رزق خدا برای هر کس که او بخواهد نامحدود است.
انسان از آن جهت که صاحب فکر و اندیشه است، میخواهد در مورد بسیاری از مطالب پرسوجو کرده، چرایی و چگونگی مطالب را دریابد. از جمله مسائلی که فکر انسان را به خود معطوف داشته، مسائل مربوط به «رزق و روزی» انسان و دیگر موجودات است به طوری که همواره در پی آن است تا روزیِ بیشتری به دست آورد.
انسان سؤالات فراوانی را در این مورد در ذهن خود مییابد، تا آنجا که اگر بگوییم بعضی از سؤالات به صورت روزانه در بین مردم جریان دارد، سخن به گزاف نگفتهایم.
دستور قرآن درباره رفتار با زنان هزار و اندی سال پیش پیامبر گرامی اسلام(ص) مأمور به هدایت افرادی شد که دخترانشان را به ناحق می کشتند و اعتقادات خرافی آنها تیشه به ریشه انسانیت میزد و حتی ازدواج با مادر خوانده را بر خود حلال میشمردند؛ ایشان در چنین شرایطی از سوی خداوند متعال به رسالت و پیامبری برگزیده شد و میدانست که دین حق روزی از مرزهای جغرافیایی فراتر میرود و امپراتوریهای بزرگ را زیر پرچم اسلام خواهد آورد.
در بخشی از فصل یکم کتاب شناخت زنان، نوشته باربارا دی آنجلیس میخوانیم “حدود صد سال است که زنان در جوامع بشری دارای حقوق مدنی شده اند …” در حالی که قرآن کریم هزار و چهارصد سال است که حقوق زنان را معرفی کرده، آن هم در دورانی که حتی بانوان حقی در انحصار وراثت نداشتند، به آنان مطابق وظایف زنانه اشان حقوقی داده شد.
البته اینها امتیازاتی است که در دنیا نصیب بانوان میشود و مسلما در آخرت برای زنان مومن و پاکدامن اجر و قرب بیشتری نزد خداوند خواهد بود. در آن دورانی که مردان با درشتگویی و نگاهی تحقیر آمیز به زنان نگاه میکنند، خداوند متعال در آیات متعددی میفرماید با زنانتان به خوبی رفتار کنید: «و عاشروهن بالمعروف» و با زنانتان به نیکی رفتار کنید. (آیه 19 سوره نساء)
این شرایط در تلخ ترین حلال خداوند، یعنی طلاق هم به مردان یادآوری میشود: طلاق (رجعی که شوهر در آن حق رجوع دارد) دو بار است، پس (در هر بار بر شوهر است یا در عده رجوع کردن و او را) به نیکی نگه داشتن و یا (ترک ، رجوع و او را) به خوشی و احسان رها ساختن. و برای شما جایز نیست از آنچه به آنها (به عنوان مهر) داده اید چیزی را پس بگیرید مگر آنکه هر دو بترسند که حدود خدا را برپا ندارند پس اگر (شما حکّام شرع) بیم آن داشتید که آن دو حدود خدا را برپا ندارند (در صورتی که هر دو یکدیگر را نمی خواهند یا زن کراهت شدیده دارد به آنها اعلام کنید که) گناهی بر آنها نیست در آنچه زن (برای رهایی خود بعضی از مهر یا همه آن یا بیشتر از آن را به عنوان عوض طلاق) فدیه دهد. اینها مرزهای خداوند است ، از آنها تجاوز نکنید، و کسانی که از مرزهای خدا تجاوز کنند آنها حقیقتا ستمکارند. (آیه 229 سوره نساء)
خداوند در آیه 223 سوره بقره میفرماید: «و چون زنان را طلاق گفتيد و به پايان عده خويش رسيدند، پس به خوبى نگاهشان داريد يا به خوبى آزادشان كنيد و آنان را براى آزار و زيان رساندن به ايشان نگاه مداريد تا به حقوقشان تجاوز كنيد و هر كس چنين كند، قطعاً بر خود ستم نموده است و آيات خدا را به ريشخند مگيريد».