گاهی سوال می شود که آیا در بهشت هم رعایت حجاب الزامی است؟ آیا زنان و مردان بهشتی نسبت به هم نامحرمند؟ و …
منشاء اینگونه سوالات، تطبیق احکام و قوانین عالم دنیا به قوانین عالم آخرت است. در حالیکه دنیا دار تکلیف و مکافات است و آخرت، دار جزا و مجازات.
نه فقط احکام ناظر به حلیت و حرمت نگاه، بلکه شریعت در کلیت احکام خود، مختص عالم دنیاست که دار عمل و امتحان است و اگر بنا باشد در بهشت هم که سرای سعادت و آسودگی است، پای تکلّف و مشقت در میان باشد، آنگاه چه تفاوتی است بین دنیا و آخرت؟
این سخن البته بدین معنا نیست که زنان بهشتی، عاری از هر گونه حجاب و ستر اند. بلکه بر عکس، از آیات قرآن اینگونه مستفاد است که زنان در بهشت، لباس هایی حریرآسا به تن دارند و با شوهران خود در سراپرده های به سر می برند که کاملا از چشم اغیار، پوشیده است
حقیقت توکل چیست ، توکل، همان دلبستگی و اعتماد کامل به پروردگار است که پس از کمال معرفت حاصل می شود. زیرا که آدمی هر اندازه خدا را بهتر بشناسد و از قدرت و حکمت او بیشتر آگاه شود، توکل و دلبستگی او به آن ذات بی همتا بیشتر می شود.
توکل
در معنای توکل وارد شده است که: روزی جبرئیل بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نازل شد. حضرت از او پرسید: ای جبرئیل! توکل چیست؟ گفت: اینکه بدانی آفریده ها ـ به تنهایی ـ قادر به رساندن ضرر و یا نفع به تو نیستند و نیز نمی توانند از پیش خود ـ و بدون اذن خدا ـ چیزی به تو عطا کنند و یا چیزی را از تو باز دارند.
همچنین، توکل آن است که از آنچه در دست مردم است، مأیوس باشی. پس هر گاه بنده به چنین معرفتی دست یابد، کارش را تنها برای خدا انجام می دهد و جز خدا در کسی طمع نمی بندد. پس، این است معنای توکل.
این معنا از توکل آثاری با خود به همراه دارد که می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1) آرامش روحی و روانی شخص اشاره کرد (آل عمران آیه 172 و 173). از میان آن كسان كه پس از زخم خوردن باز هم فرمان خدا و رسولش را اجابت كردند، آنان كه نیكوكار باشند و از خداى بترسند، پاداشی بزرگ دارند. (آل عمران 172)
آن مومنانی که وقتی مردم (منافق) به آنها گفتند لشکری بسیار بر علیه شما مومنان فراهم شده، از آنها بترسید، و این سخن بر ایمانشان بیفزود و گفتند: خدا ما را بسنده است و چه نیكو یاورى است. (آل عمران 173)
همچنین، توکل آن است که از آنچه در دست مردم است، مأیوس باشی. پس هر گاه بنده به چنین معرفتی دست یابد، کارش را تنها برای خدا انجام می دهد و جز خدا در کسی طمع نمی بندد. پس، این است معنای توکل
علایم كارهاى شیطانى،شیطان به انحاى گوناگون از طریق دعوت، تزیین، استزلال و افتنان، انسان ها را اغوا مى كند و این امور هیچ منافاتى با اختیار داشتن انسان ندارند ـ به این معنى كه انسان در برابر شیطان مسلوب الاختیار نخواهد بود ـ و نیز گفته شد كه در آیات متعددى خداى تعالى به انسان هشدار مى دهد كه مبادا از شیطان اطاعت كند.
با توجه به آنچه گفته شد، بعضى از آیات قرآن نشانه هایى را براى كارهاى شیطانى ذكر مى كنند; به این معنا كه هشدار مى دهند كه شیطان دستور چنین كارهایى را مى دهد.
این مسأله كمال لطف و عنایت الهى را نسبت به بندگانش مى رساند كه آن ها را به نحو احسن هدایت مى كند تا مبادا دست خوش وساوس و حیله هاى شیطانى قرار گیرند.
هنگام انفاق دو چیز از طرف خدا است و دو چیز از ناحیه ی شیطان است ، آنچه از جانب خداست «آمرزش گناهان » و «وسعت روزی» است و آنچه ازطرف شیطان است «وعده فقر» و «امر به فحشاء» است
اگر خدا عادل است و مهربان، چرا بنده را خلق کرد تا خطا کند و جهنمی آفرید تا خطاکارانش را به آن بیاندازد؛ این چه عدل و مهربانی است؟
برای پاسخ به این سوال لازم است ابتدا به بیان فلسفه خلقت آدمی بپردازیم:
همانطور که میدانیم خداوند متعال حکیم و عادل است. به این معنا که کاری که خلاف عقل بوده و دارای ذره ای ظلم در حق مخلوقات باشد از او صادر نمی شود. بنابراین در هر فعلی از خداوند یقیناً فلسفه و علتی نهفته است. « إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضاعِفْها وَ یُوْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظِیما” [نساء/40] در حقیقت، خدا به مقدار ذرّه اى ستم نمى کند (تمام رفتارهایش بر اساس عدل است) و اگر [آن ذرّه، کارِ] نیکى باشد دو چندانش مى کند، و از نزد خویش پاداشى بزرگ مى بخشد.»
ممکن است انسان گهگاه یا همواره از خود و خدایش بپرسد که چرا آفریده شده است؟
سوالی که انسانها از خود و خداوند میپرسند، قبل از خلق شدن؛ فرشتگان از خداوند متعال پرسیدند. آن ها به نوعی اعتراض گونه از خداوند خواستند تا علت آفرینش انسان را بگوید و اینکه چرا او را خلیفه خود بر روی زمین نام می نهد در حالی که هر لحظه این فرشتگان حمد و تسبیح خداوند را میگویند.
پاسخی که خداوند به آن ها در آن لحظه فرمود: من چیزی را (از جانشین قرار دادن انسان) میدانم که شما نمیدانید!