« عشق بی فراق | آیه ای از سر بریده، بالای نی تلاوت می شود » |
برای رهایی از ذلت و بردگی و بازیابی عزت و آزادگی و فراهم ساختن زمینه یک انقلاب ریشهدار و بنیادی در سطح گسترده بر ضد بیداد و اختناق، راهی جز آگاهی و بیدارسازی مردم نیست و امام حسین (ع) برای رسیدن به این هدف مهم به امر خداوند قیام نمود. این حماسه تاریخی دو مرحله داشت:
مرحله اول: روز عاشورا
در روز عاشورا امام سجاد (ع) به سختی بیمار بود. با این وجود وقتی ندای ‘هل من ناصر’ امام حسین(ع) را شنید، با آنکه از شدت ضعف و ناتوانی قدرت برداشتن شمشیر را نداشت، راه میدان را در پیش گرفت. امکلثوم خواست مانع شود.
امام سجاد(ع) فرمود: ای عمه، دست از من بردار و بگذار تا پیش روی پسر پیغمبر (ص) جهاد کنم.
حضرت سید الشهداء (ع) به خواهرش فرمود: باز دار او را تا کشته نگردد و زمین از نسل آل محمد (ص)خالی نماند.
بدین ترتیب امام زین العابدین (ع) به عنوان یک مجاهد، با وجود بیماری شدید، در جهاد شرکت جست و به عنوان مطیع مطلق ولایت به سوی خیمه بازگشت تا به گونهای دیگر برای ادامه جهاد وارد عرصه پیکار شود.
از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟
یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟
بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام
بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟
اشهد ان لا…شهادت اشهد ان لا …شهید
محشر الله الله است می دانی چرا؟
فرم در حال بارگذاری ...