از رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم پرسیدند:
 
 چرا پیش از نماز اذان و اقامه مستحب است، ولی در مورد عبادات دیگر چنین نیست؟
 
حضرت فرمود:

به خاطر این که نماز، شبیه حالتهای مختلف انسان در قیامت است. 

 

* اذان به «نفخه اول» شباهت دارد؛


که با نفخه اول (و دمیدن اسرافیل در صور) همه مردم می میرند و از همین جاست که نشستن و سجده کردن بعد از اذان، مستحب است (سجده اشاره به مرگ و بازگشت انسان به خاک و زمین است)

...


 

* و اقامه نماز شبیه «نفخه دوم» است؛

 

(که با دمیدن اسرافیل در صور، در مرتبه دوم، مردگان زنده می شوند) که خدای متعال فرمود:

 

«وَ اسْتَمِعْ یَوْمَ یُنادِ المُنادِ مِن مَّکانٍ قَرِیبٍ» (1)

 

“و گوش فراده و منتظر روزی باش که منادی از مکانی نزدیک ندا می دهد”

 

* و قیام در نماز مانند برخاستن مردم از قبرهاست؛‌

 

چنان که فرمود: «یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ العالَمِین» (2) 

 

“روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان می ایستند".

 

* و بلند کردن دستها هنگام تکبیرة الاحرام، شبیه دست دراز کردن برای گرفتن نامه اعمال در قیامت است؛

 

که خدای بزرگ فرمود: «إِقْرأْ کِتابَکَ کَفی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسیباً» (۳) 

 

” و به او میگوییم کتاب را بخوان، کافی است که امروز، خود حسابگر خویش باشی.”


* و رکوع نماز، به خضوع خلایق در پیشگاه خالق شباهت دارد؛

 

چنانکه فرمود: «وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ» (۴) 

 

“و (در آن روز) همه چهره ها در برابر خداوندِ حیّ قیّوم، خاضع می شود.”


* و سجودِ نماز، شبیه سجود بندگان برای خدای جهان (در قیامت) است که فرمود:

 

«یَوْمَ یُکشَفُ عَن ساقٍ وَ یُدْعَوْنَ اِلَی السُّجُودِ» (۵) 


“(به خاطر بیاورید) روزی را که ساق پاها (از وحشت) برهنه میگردد و دعوت به سجود می شوند. “

 

 * و تشهّدِ نماز شباهت دارد به زانو زدن خ در پیشگاه خدای متعال در روز قیامت. (۶)


********************************************

پی نوشت :
شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان
۱) سوره ق (۵۰)، آیه ۴۱٫
۲) سوره مطففین (۸۳)، آیه ۶٫
۳) سوره اسراء (۱۷)، آیه ۱۴٫
۴) سوره طه (۲۰)، آیه ۱۱۱٫
۵) سوره قلم (۶۸)، آیه ۴۲٫
۶) اسرار الصلوة، ص ۴۰ – ۴۱


موضوعات: نماز
   یکشنبه 14 شهریور 13951 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: متین [عضو] 
5 stars

سلام .
بسیار عالی بود .
موفق باشید .
سلام.خواهش می کنم

1395/06/14 @ 17:15


فرم در حال بارگذاری ...

یا ایها الحسین و یا ایها الشهید 

با عشـق تـــــــــــــــــــــو نـــدیده خدایت مرا خرید

هر سائلی که دست به دامان تـــــــــــــــــــــــو شود

هرگز نمی‌رود ز سرای تــــــــــــــــــــــــــــــــو نا‌ امید

 

 


موضوعات: امامان
   یکشنبه 14 شهریور 1395نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

ﻫﻤﺴﺮ ﺣﺎﺗﻢ ﻃﺎﻳﻰ ﻛﻪ «ﻣﺎﻭﻳﻪ» ﻧﺎﻡ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺳﺎﻟﻰ ﻗﺤﻄﻰ ﭘﻴﺶ ﺁﻣﺪ، ﺷﺒﻰ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ، ﻣﻦ ﻭ ﺣﺎﺗﻢ، ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﻤﺎﻥ «ﻋﺪﻯ» ﻭ «ﺳﻔﺎﻧﻪ» ﺭﺍ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ ﮔﺮﺳﻨﮕﻰ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻧﺪ. ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺣﺎﺗﻢ ﺑﺎ ﺻﺤﺒﺖ ﻫﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﻣﺮﺍ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻧﻴﺰ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ، ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺯﺩﻡ ﻭ ﺣﺎﺗﻢ ﮔﻤﺎﻥ ﻛﺮﺩ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻡ، ﭼﻨﺪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻣﺮﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻯ؟ ﺍﻣّﺎ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺩﻡ.
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺯﻧﻰ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺣﺎﺗﻢ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﺯ ﻧﺰﺩ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ‌ﺍﻡ ﻣﻰ ﺁﻳﻢ ﻛﻪ ﻣﺜﻞ ﮔﺮﮒ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻧﺎﻟﻪ ﻣﻰ ﺯﺩﻧﺪ.
ﺣﺎﺗﻢ ﮔﻔﺖ: ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺑﻴﺎﻭﺭ! ﻭﺍﻟﻠﱠﱠﻪ! ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺳﻴﺮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻛﺮﺩ.
ﻣﻦ ﺳﺮﻳﻌﺎً ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺣﺎﺗﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﻪ ﭼﻪ ﭼﻴﺰﻯ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺳﻴﺮ ﻣﻰ ﻛﻨﻰ؟ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺗﻮ ﺑﺎ ﮔﺮﺳﻨﮕﻰ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻧﺪ.
ﺣﺎﺗﻢ ﮔﻔﺖ: ﻭﺍﻟﻠﱠﱠﻪ! ﺑﭽﻪ ﻫﺎﻯ ﺗﻮ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺳﻴﺮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻛﺮﺩ. ﻭﻗﺘﻰ ﺁﻥ ﺯﻥ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩ، ﺣﺎﺗﻢ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺳﺐ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺫﺑﺢ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻣﻰ ﭘﺰﻡ ﻭ ﺗﻮ ﺧﻮﺩ ﺑﺨﻮﺭ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺖ ﺑﺨﻮﺭﺍﻥ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ: ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﻛﻦ. ﻣﻦ ﻫﻢ ﻋﺪﻯ ﻭ ﺳﻔﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﮔﻮﺷﺖ ﭘﺨﺘﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺩﺍﺩﻡ.
ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺣﺎﺗﻢ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﭘﺴﺘﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺨﻮﺭﻳﺪ ﻭ ﺍﻫﻞ ﻣﺤﻞ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ.
ﺑﻪ ﺩﺭﺏ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻚ ﺗﻚ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﻋﻮﺕ ﻛﺮﺩ، ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮔﻮﺷﺖ ﭘﺨﺘﻪ ﺍﺳﺐ ﺗﻨﺎﻭﻝ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺍﻣّﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻛﻨﺎﺭﻯ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻧﺸﺴﺖ ﺗﺎ ﻫﻤﻪ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮔﻮﺷﺖ ﺍﺳﺐ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﻛﻪ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﺳﺐ ﺑﻮﺩ ﺫﺭﻩ ﺍﻯ ﻧﭽﺸﻴﺪ. (۱)
ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﺑﻪ ﻋﺪﻯ ﭘﺴﺮ ﺣﺎﺗﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺩُﻓِﻊَ ﻋَﻦْ ﺍَﺑﻴﻚَ ﺍﻟْﻌَﺬﺍﺏُ ﺍﻟﺸﱠﱠﺪﻳﺪُ، ﻟِﺴَﺨﺎﺀِ ﻧَﻔْﺴِﻪِ.
ﻋﺬﺍﺏ ﺷﺪﻳﺪ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺕ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺳﺨﺎﻭﺗﻰ ﻛﻪ ﺩﺍﺷﺖ. (۲)

 

۱) ﺳﻔﻴﻨﺔ ﺍﻟﺒﺤﺎﺭ، ﺝ 1، ﺹ 208
۲) ﺑﺤﺎﺭﺍﻟﺎﻧﻮﺍﺭ، ﺝ 71، ﺹ 354.

 

   یکشنبه 14 شهریور 1395نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

 

چرا امام زمان را آفتاب پشت ابر گویند،امام زمان علیه‌السلام درباره چگونگی بهره‌مند شدن مردم از وجود مبارک ایشان در دوران غیبت، آن را بسان بهره‌مند شدن از خورشید می‌دانند که در پس پرده ابر از چشم‌ها پنهان است.

آیت‌الله سیدمحمد ضیاءابادی از علمای اخلاق در خصوص وجوه تشبیه امام عصر (عج) به آفتاب، نکاتی را بیان کرده است که به عاشقان و علاقه‌مندان به ساحت مقدس منجی عالم بشریت تقدیم می‌شود:

علامه مجلسی می‌فرماید: تشبیه امام غایب به آفتاب پس پرده‌ ابر، اشاره به امری دارد از جمله: وجه اول اینکه خورشید در عین حال که در پس پرده‌ ابر از دیده‌ها پنهان است تمام موجودات منظومه‌ خود را اعم از جمادات و نباتات و حیوانات با اشراق نور و بذل حرارت از مرکز خود تغذیه می‌کند و رشد و نموشان می‌دهد.

وجود اقدس امام عصر (ع) نیز که در پس پرده‌ غیبت و از دیدگاه‌ها پنهان است، در عین حال به اذن و تقدیر خداوند، مجرای فیض الهی است و تمام برکات هستی اعم از مادی و معنوی در پرتو وجود اقدس او به تمامی کائنات افاضه می‌شود. این جمله را در دعای عدلیه می‌خوانیم: «بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ»؛ روزی روزی خواران از کف با کفایت او به آنان می‌رسد و آسمان و زمین به جود او بقا و ثبات می‌یابد.

...

در جمله‌ای هم که از خود آن حضرت در روزهای اول ولادتش منقول است آمده است: «أَنَا خَاتِمُ الْأَوْصِیَاءِ وَ بِی یَدْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِی وَ شِیعَتِی»؛

من خاتم اوصیاء و آخرین کسانی هستم (که هر یک در زمان خود، حافظ نظام عالم و دافع بلاها بوده‌اند و بعد از من دیگر کسی دارای این عنوان و این منصب نخواهد بود) و خدا به وجود من از خاندان و شیعیانم دفع بلا می‌کند.

ضمن توقیعی هم که به افتخار شیخ مفید اعلی‌الله مقامه صادر شده فرموده است:

«إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، ولاناسینَ لِذِکْرِکُمْ، وَلَوْلا ذلِکَ لَنَزلَ بِکُمُ اللاَّْواءُ وَاصْطَلَمَکُمُ ألْأَعْدَاءُ»

ما هیچگاه از مراعات حال شما دریغ نمی‌ورزیم و شما را فراموش نمی‌کنیم و اگر این نبود، از همه طرف بلا بر شما نازل می‌شد و دشمنان نابودتان می‌کردند.

وجه دوم؛ از وجوه تشبیه امام غائب به خورشید پس ابر اینکه آدمیان در لحظه انتظار دارند که بر حسب جریان طبیعی آن پرده‌ ابر کنار برود و آفتاب بر همه جا بتابد.

همچنین دوستان و شیعیان امام غائب (ع) نیز در همه جا و در همه حال انتظار این را دارند که بر حسب اذن و تقدیر الهی پرده‌ غیبت از مقابلشان برداشته شود و خورشید جهان‌آرای وجود اقدس امام ظاهر شود و عالم را با نور آسمانی خویش منور سازد.

«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج وَ اجْعَلْنا مِنْ اَعوانِهِ وَ اَنْصارِهِ وَ مِنَ الْمُنْتَظِرینَ لِظُهُورِهِ»؛

وجه سوم؛ از وجوه تشبیه امام به آفتاب اینکه برای اثبات وجود آفتاب، آدمی جز به چشم سالم احتیاج به چیز دیگری ندارد.

آفتاب آمد دلیل آفتاب/ ار دلیلت باید از وی رو متاب

بهترین دلیل بر وجود آفتاب، خود آفتاب است. تو همین قدر روی از آفتاب بر مگردان و چشم خود را باز کن آنگاه خواهی دید که همه جا جلوه‌گاه آفتاب است. آری آن چشم نابیناست که منکر آفتاب عالمتاب است.

مادح خورشید مداح خود است/ که دو چشم روشن و نامرمَد است

آن کس که خورشید را به روشن بودن می‌ستاید، در واقع خود را به داشتن چشمی سالم و روشن‌بین می‌ستاید، آفتاب وجود اقدس امام (ع) نیز با این همه دلایل روشن از آیات کریمه‌ قرآن و روایات رسیده از رسول خدا (ص) و ائمه‌ هدی (ع) برای هر انسان عاقل اندیشمند منصف به راستی از آفتاب آسمان بارزتر و آشکارتر است.

و لذا تنها چیزی که برای اثبات وجود آن نور اقدس اعلا لازم است؛ داشتن عقل و فکری سالم و قلبی مطهر از پلیدی لجاج و عناد و استکبار است تا آدمی در آیات قرآن کریم با استمداد از روایات تفسیری اهل بیت (ع) و روایات فراوان که از یک یک معصومین (ع) درباره‌ شخص وجود اقدس امام دوازدهم (ع) رسیده است بیندیشد، آنگاه است که تصدیق خواهد کرد که وجود آن خورشید جهانتاب انصافاً از وجود آفتاب آسمان برایش بارزتر است.

از این رو به آقایان عزیز محترم توصیه می‌شود که کتاب نفیس «منتخب الاثر» را که تالیف حضرت «آیت‌الله صافی» از مراجع عظیم تقلید است مطالعه فرمایند که در حد خود کتاب جامعی است. احادیثی که از چهارده معصوم (ع) راجع به حضرت مهدی قائم (ع) رسیده است یعنی از رسول خدا (ص) تا خود امام دوازدهم (ع) در آن کتاب به ترتیب خوبی جمع‌آوری شده است. از خداوند توفیق مطالعه و تحقیق در معارف دینی را برای همگان خواستاریم.

وجه چهارم؛ از وجوه تشبیه امام غایب (ع) به آفتاب پنهان در پشت پرده‌ ابر، از نظر ارباب معرفت اینکه هر چه تیرگی‌های ابر آسمان، ضخیم‌تر باشد، قهراً خورشید هم از دیدگان مردم مستورتر خواهد شد. تیرگی دل‌های آدمیان نیز سبب فاصله گرفتن امام (ع) از جوامع بشری است و لذا هر چه دل‌ها آلوده‌تر و تاریک‌تر باشد، فاصله‌ امام (ع) از آنها بیشتر می‌شود. چنانچه ضمن توفیقی از توفیقات شریفه‌اش آمده است:

«اگروَ لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنا -وَفَّقَهُمُ اللّه لِطاعَتِةِـ عَلَى اجْتِماعٍ مِنَ القُلُوبِ فِى الوَفاءِ بِالعَهْدِ عَلَیْهِمْ، لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقائِنا، وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِها مِنْهُم بِنا…»؛ دوستان و شیعیان ما در وفای به عهدی که با ما بسته‌اند اتحاد قلبی داشتند، از برکات دیدار ما محروم نمی‌شدند و سعادت مشاهده‌ ما زودتر نصیبشان می‌شد و از این رو آنچه که ما را از آنها دور نگه داشته است، گزارش، اعمال ناپسندی است که از جانب آنها به ما می‌رسد.

 


موضوعات: مهدوی
   یکشنبه 14 شهریور 1395نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

دلت که تنگ می شود
فرقی ندارد کجایی

خدا به صفای دلت نگاه می کند

کاری ندارد به سنگینی بار خطا ها و حجم گناهانت
یک فرصت تازه می دهد

فرصتی برای این که
صورتت را درخشان کنی به نور وضو

قدم که پیش بگذاری
نوری از غیب می رسد

دستانت را می گیرد
با او همراه می شوی و نمی بینی

در او غرق می شوی و نمی دانی
آنقدر درخشان می شوی که حس می کنی در اوج اندوهت آرامی

آنقدر آرام که می نشینی رو به قبله
مقابل خودش

خودش به دلت می اندازد چکار کنی
کتاب دعا را ورق می زنی

و می رسی به نام مقدس عاشورا
به عطر وجود زینب و یک دشت درد

جای خوبیست این جا
فرصت خوبیست برای زیارت

یک معاوضه رندانه
اشک می ریزی

و پاک می شوی
پاک که شوی

...

>

بی ذکر راز ها و نیازهایت
حاجت روا می شوی

و یک آرامش و هزار امید تازه راهی دلت می شود
آری

با حسین که همراه شوی
دردها

خود به خود از قامتت می ریزند
رهایت می کنند

از شرم دردی
که بر دل، بر جان و بر احساس حسین رفت

و شاید تو رها می کنی
بیهوده به غم نشستن هایت را

در تعزیت این همه دشواری..
درگیر داغ قصه می شوی

می بینی
حسین در تنهایی آن همه درد کشید و

تو هنوز عالمی فرصت داری
آنجا که

بشارتت می دهند به خوشبختی محض
و به آمدن امامی منصور و حاضر

که نامش را بخوانی

معجزه جاری می شود
چه به آنکه بخواهی یارش بمانی

قصه که به سر می آید چشمانی خیس داری ولی آرامی
زیارتت قبول

حالا می توانی
چادر سپیدت را برداری

و سجاده ات را باز کنی
دیگر دست خودت نیست هیچ چیز

قرار است به سفر عشق بروی بعد این زیارت

از اول چشمانت عکس حرم روی مهر و عطر کربلای تسبیح را می گیرد
مهر را هم که برگردانی

بازهم فرقی ندارد
نمازت باز هم عطر تربت می گیرد

و چشمانت به عشق به بوسیدن ضریح پاکش
به تب و تاب می افتد

دلت تنگ تر و تنگ تر می شود
چقدر مشتاقی زودتر به سجده برسی

و این سجاده را با تمام وجود استشمام کنی

می رسی
به لحظه نیاز

تمام نمازت می رود
و دلت می ماند

و نفس هایت
که دارند

به عشق حسین
لحظه ها را به سر می آورند

اشک هایت می ریزند
می ترسی

شاید این نماز باطل شود
اما نه

نمازی این چنین معطر و عاشقانه
اشکالی ندارد حتی اگر هزار بار تکرار شود..

ببین با چه کسی
به کجا

به سفر رفته ای…
نگران دنیا نباش

دلت که تنگ شود
خدا خودش می داند

چگونه با ذره ای آب
به نورت برساند

و در سفری عاشقانه
بدرقه راهت باشد…


موضوعات: آزاد
   شنبه 13 شهریور 13952 نظر »
نظر از: رحیمی [عضو] 

اَللّـهُمَّ هذِهِ الاَْیّامُ الَّتى فَضَّلْتَها عَلَى الاَْیّامِ وَشَرَّفْتَها و …. وَ صَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّدوَآلِهِ اَجْمَعینَ، وَسَلَّمَ عَلَیْهِمْ تَسْلیماً
در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: هر کس سوره فجر را را در دهه اول ماه ذی الحجه قرائت نماید گناهانش بخشیده می شود و اگر در غیر این ایام خوانده شود مایه نورانیت او در قیامت می گردد.(مجمع البیان، ج10، ص341)
دوست عزیزم حلول ماه پربرکت ذی الحجه بر شما مبارک باد.
ان شاءالله از این لحظات ناب کمال استفاده را ببریم.

1395/06/14 @ 00:30
نظر از: nili [بازدید کننده]
nili

به به ممنون

1395/06/13 @ 23:27


فرم در حال بارگذاری ...

1 ... 145 146 147 ...148 ... 150 ...152 ...153 154 155 ... 231

 << < تیر 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
"یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین"
جستجو
کاربران آنلاین
آمار
  • امروز: 246
  • دیروز: 126
  • 7 روز قبل: 454
  • 1 ماه قبل: 2128
  • کل بازدیدها: 85115
رتبه