« دعای افزایش روزی | یاد تو... » |
معنای اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی (به انگلیسی: Resistive economy) روشی برای مقابله با تحریمها علیه یک منطقه یا کشور تحریم شده می باشد. در شرایطی که صادرات و واردات هیچ کدام برای آن کشور مجاز نمی باشد.( A Multi Criteria Crop Planning Model Based on the “Resistive Economy") فرض بگیرید در جامعه ی امروزی ما شرایط اقتصادی این طور است، اقتصاد مقاومتی می گویند، بعد تولید ملّی می گویند، می گویند ولی عمل نمی شود. مثلاً همایش اقتصاد مقاومتی گذاشته بودند سیب فرانسوی در آن داده بودند! همایش اقتصاد مقاومتی گذاشته بودند در راهروها ماشین خارجی برای فروش Present می کردند! شاید ضدّ انقلاب ترین افراد با تقویت تولید داخلی مخالفت نکنند. یعنی بحث این نیست که کسی بگوید بد است، ولی در عمل اتّفاق نمی افتد. مثلاً یک بازیگری را می آورند می گویند شما یک مدّت خودروی داخلی سوار شوید یا یک رئیس قوه می رود سوار مترو می شود، BRT سوار می شود. سعی می کنند که از راه های مختلف آن اشاره و تبلیغ را منجر به عمل کنند.
اما در سیره معصومین، تاکیدات فراوانی بر اقتصاد مقاومتی بر اساس آنچه که این روزها به عنوان یک اصطلاح متداول شده است، وجود دارد.
1- عمارت و آبادانی زمین
درباره عمارت و آبادانی زمین، روایات بسیار رسیده است. از جمله: امام علی (علیه السلام) به مالک اشتر چنین دستور داد:
و تفقد أمر الخراج بما یصلح أهله فإن فی صلاحه و صلاحهم صلاحا لمن سواهم، … این مطالب کلی از این فراز، استفاده می شود: گرفتن مالیات، باید سبب اصلاح امور مادی و معنوی مالیات دهندگان و مردم گردد. امور مردم، زمانی سامان خواهد یافت که امور مالیات دهندگان اصلاح شده باشد، تلاش برای آبادانی زمین باید بیش از تلاش برای جمع آوری ثروت و مالیات باشد.(نهج البلاغه نامه/ 53) هر حکومتی اگر بخواهد مالیات را بدون عمران و آبادانی به دست آورد، دوام نمی آورد. در شرایطی که مردم، دچار بحران اقتصادی شده اند و یا بلایای طبیعی، کشاورزی را دچار کاستی و آفت کرده است، باید مالیات را تخفیف داد. تخفیف مالیات، ذخیره ای است که سبب آبادانی زمین و حمایت مردم خواهد شد. عمران، قدرت پرداخت مردم را بیشتر خواهد کرد. واردات بسیار زیاد و بی برنامه یکی از اموری است که به آبادانی زمین لطمه وارد خواهد ساخت.(مانند سیب فرانسوی که در بالا اشاره شد)
2- عدم انباشتن بیت المال بدون برنامه ریزی
یکی از موضوعاتی که در سیره اقتصادی امام علی(علیه السلام) مشاهده می شود، عدم انباشتن بیت المال است. اگر اموالی از جایی می رسید و مردم هم نیازمند بودند آن را در اسرع وقت تقسیم می کرد. کان (علیه السلام) إذا أتی بالمال أدخله بیت مال المسلمین، ثم جمع المستحقین، ثم ضرب یده فی المال فنثره یمنه و یسره و هو یقول: یا صفراء … (أمالی الصدوق/ 170؛ بحارالأنوار 41/ 103؛ العقد الفرید 5/ 62 257 و 258؛ بحارالأنوار 41/ 107) این موضوع از اموری است که مدیران کشور را به چالش جدی می کشاند که سرمایه های کشور را بدون توجه به برنامه ریزی صحیح ممکن است که به مصرف گرایی مهلک بکشاند.
تردیدی نیست که اگر نظام حاکم برجامعه دراختیار افراد صالح و شایسته باشد، نظام اقتصادی نیز سامان می یابد و از منابع طبیعی، ذخیره های زیرزمینی و درآمدهای دیگر به صورت بایسته استفاده می شود. به ویژه اگرآن شخص پیامبر یا امام معصوم باشد.
3- رسیدگی به امور نیازمندان
یکی از دوران هایی که به افراد طبقه متوسط رو به پایین دچار مشکل می شوند در زمانی است که از نظر اقتصادی تحت فشار باشند. حضرت علی(علیه السلام) زمانی که در کوفه بود، شخصا به امور نیازمندان رسیدگی می کرد و به در خانه های آنها مواد غذائی مورد نیاز را می برد. (فروع کافی 4/ 31 و 32.؛ بحارالأنوار 41/ 123)
اقتصاد مقاومتی،سیره ائمه اطهار
4- واگذاری مسؤولیت ها به افراد مورد اعتماد
استانداران را از افراد امین و مورد اعتماد انتخاب کرد. از برخی که اندک خطایی مشاهده کرد، تذکر داد. نامه امام علی (علیه السلام) به عثمان بن حنیف معروف است و به آنها نیز دستور داد که کارگزاران و مشاوران را از افرادی امین و خدمت گزار انتخاب کنند و لیاقت های معنوی را در واگذاری مسؤولیت ها مورد توجه قرار دهند. نامه امام علی (علیه السلام) به مالک اشتر در این خصوص است. (نهج البلاغه نامه/ 53. ضابطه واگذاری مسؤولیت) کارگزاران نباید بر اساس رابطه و علاقه شخصی انتخاب شوند، نخست باید آزمود که توان انجام مسئولیت را دارند یا خیر، حسن سابقه و فضایل اخلاقی و پای بندی به اسلام را ملاک قرار داد. بازرسان مخفی و امین بر آن ها گماشت. (نظارت کامل) بازرسی مخفی سبب می شود که کارشان را درست انجام دهند.
گرفتن مالیات، باید سبب اصلاح امور مادی و معنوی مالیات دهندگان و مردم گردد. امور مردم، زمانی سامان خواهد یافت که امور مالیات دهندگان اصلاح شده باشد، تلاش برای آبادانی زمین باید بیش از تلاش برای جمع آوری ثروت و مالیات باشد.(نهج البلاغه نامه/ 53)
5- صرفه جویی در بیت المال
بدیهی است که اصراف در اموال شخصی گناه است، چه رسد به اموال دولتی. از آنجا که حقوق همه مردم به بیت المال تعلق گرفته، اگر تلف شود و جبران نگردد، گناهش سنگین است. در اسلام بر این موضوع بسیار تأکید شده است. این موضوعات یعنی: بهره وری بیشتر از درآمدها، واگذاری مسؤولیت ها به افراد امین و کاردان، اصلاح ساختار اقتصادی گذشته، صرفه جویی در مصرف بیت المال، مساوات و برابری همگان در استفاده و بهره مندی از بیت المال، بنیان و اساس اصلاح اقتصادی هر حکومت است.(خصال 1/ 149؛ بحارالأنوار 41/ 105)
6- عدالت در تقسیم بیت المال
عدالت در تقسیم بیت المال یعنی؛ همه باید عادلانه از بیت المال بهره مند شوند. امام علی (علیه السلام) بیت المال را به طور عادلانه بین افراد تقسیم می کرد و در این خصوص چنین فرمود: در برابر تقاضای برخی از افراد که می خواستند آن حضرت، امتیازی برای آن ها قایل شود و سهم بیشتری از بیت المال به آنها بدهد(الخصال 13: 2؛ بحارالانوار 32/ 17)، ابو اسحاق همدانی گوید: دو زن که یکی عرب و دیگری عجم بود، نزد علی آمدند. آن حضرت از بیت المال به هر دو مثل هم داد. زن عرب اعتراض کرد. امام فرمود: من در بیت المال برتری برای عرب بر اولاد اسحاق نمی بینم. (شرح نهج البلاغه 2/ 200)
معاویه از این عدالت غیرانعطاف پذیر حضرت علی(علیه السلام) سود برد و بیت المال را بیشتر در اختیار کسانی قرار داد که رئیس قبیله بودند و موقعیت اجتماعی داشتند و می توانستند برای رسیدن او به حکومت، مؤثر واقع شوند. معاویه این اقدام را به صورت گسترده انجام داد، تاجایی که اخبار آن در قلمرو حکومت حضرت علی(علیه السلام) پیچید و افرادی نیز از عدالت حضرت علی(علیه السلام) گریختند و به ظلم معاویه پیوستند تا از این تباهی معنوی او سود دنیوی ببرند. افرادی به عنوان خیرخواهی به حضرت علی(علیه السلام) پیشنهاد کردند که او هم چون معاویه به این گونه افراد، اموالی ببخشد تا از عدالت نگریزند. حضرت علی(علیه السلام) می دانست که اگر این کار را انجام دهد، افرادی دور او جمع خواهند شد.(أمالی المفید/ 104 و 105. أمالی الطوسی/ 121 و 122؛ بحارالأنوار 41/801 901) برابری در تقسیم بیت المال ویژگی ای است که در حضرت علی (علیه السلام) منحصر بود.
برنامه جامع زندگی فردی و اجتماعی همه افراد جامعه و این مهم زمانی به وقوع خواهد پیوست که سیره امامان معصوم در همه امور زندگی به عنوان الگو، برای همگان به صورت عملی واقع گردد.
7- برگرداندن اموالی که به ناحق در اختیار افراد قرار گرفته
خلیفه دوم در دوران حکومت خود بیت المال را بر حسب جایگاه اجتماعی، وابستگی قبیله ای و پیشینه آن ها در اسلام تقسیم کرد تاریخ (طبری 3/ 292) تا جایی که برخی ادعا کرده اند که او از این کارش در آخر عمر پشیمان شده بود. (شرح نهج البلاغه 9/ 29) این شیوه او در زمان خلیفه سوم، شدت بیشتری یافت. بنی امیه را بر دیگران ترجیح داد. در نتیجه سیاست های اقتصادی این دو خلیفه اموال هنگفتی نزد برخی جمع شد و یک طبقه ممتاز اقتصادی پدید آمدند و بیشتر آن ها، بنی امیه و افرادی از قریش بودند. تا جایی که خزانه دارش نیز اعتراض کرد و روز جمعه کلید خزانه را به عنوان اعتراض تحویل داد و گفت من خزانه دار بیت المال هستم نه خزانه دار خلیفه سوم.(الطبقات لابن سعد 5/ 388، تاریخ الیعقوبی 2/ 153، أنساب الأشراف 5/ 58، والمعارف لابن قتیبه 84، شیخ المضیره أبو هریره 169، والغدیر 8/ 276) این مورد امروزه به عنوان فیش های نجومی و حقوق های کلان بایستی مورد عنایت واقع شود.
نظام اقتصای اسلام را می توان از آیات قرآن، روایات معصومین، سیره عملی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) به خوبی شناخت. و این سیره می تواند در مشکلات امروزه ما نیز موثر واقع گردد و تنها به دید تاریخی آن نباید بسنده کرد. تردیدی نیست که اگر نظام حاکم بر جامعه در اختیار افراد صالح و شایسته باشد، نظام اقتصادی نیز سامان می یابد و از منابع طبیعی، ذخیره های زیرزمینی و درآمدهای دیگر به صورت بایسته استفاده می شود. همه این مواردی که در تاریخ ثبت گردیده است تنها به امور فانتزی و تفریحی خلاصه نمی گردد بلکه از اموری است که دین اسلام را نسبت به سایر ادیان متمایز می سازد و عبارت است از برنامه جامع زندگی فردی و اجتماعی همه افراد جامعه و این مهم زمانی به وقوع خواهد پیوست که سیره امامان معصوم در همه امور زندگی به عنوان الگو، برای همگان به صورت عملی واقع گردد.
منبع : تبیان
فرم در حال بارگذاری ...