« یاد اموات در شب جمعهآداب سخن گفتن در قرآن »

الـــــــــــــــهی

نه شناخت تو را توان، نه ثنای تو را زبان

نه دریای جلال و کبریای تو را کران

پس تو را مدح و ثنای چون توان؟

تو را که داند، که تو را تو دانی  تو، تو را نداند کس، تو را تو دانی بس

الـــــــــــــــهی

هر شادی که بی توست، اندوه است

هر منزل که نه در راه توست، زندان است

هر دل که نه در طلب توست، ویران است

یک نفس با تو، به دو گیتی ارزان است

الـــــــــــــــــهی

چه خوش بازاری است بازار عارفان ، در کار ِ تو

چه آتشین است نفس های ایشان در یاد کرد و یاد داشت تو

چه خوش دردی است درد مشتاقان در سوز شوق و مهر تو

چه زیباست گفت و گوی ایشان در نام و نشان تو

الــــــــــــــــهی

از کرم همین چشم داریم، و از لطف تو همین گوش داریم

بیامرز ما را که بس آلوده ایم به کِردِ خویش

بس درمانده ایم به وقت خویش، بس مغروریم به پندار خویش

بس محبوسیم در سزای خویش ، دست گیر ما را به فضل خویش

باز خوان ما را به کرم خویش، بار دِه ما را به احسان خویش.

 خواجه عبدالله انصاری

 


موضوعات: مناجات نامه
   پنجشنبه 18 شهریور 1395
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(1)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
4.5 stars
(4.5)
نظر از: nili [بازدید کننده]
nili
5 stars

مناجات زیبایی بود

1395/06/18 @ 20:54
نظر از:  
4 stars

مطلب عالی بود

1395/06/18 @ 19:55


فرم در حال بارگذاری ...

 << < آذر 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
"یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین"
جستجو
کاربران آنلاین
آمار
  • امروز: 116
  • دیروز: 1684
  • 7 روز قبل: 1892
  • 1 ماه قبل: 3458
  • کل بازدیدها: 98007
رتبه
     
    مداحی های محرم