« اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري | انا مجنون الحسین(ع) » |
الهي، چون توانستم، ندانستم و چون كه دانستم، نتوانستم.
الهي، در دل دوستانت نور عنايت پيداست، جانها در آرزوي وصالت حيران و شيداست، چون تو مولا كيست؟
الهي، اگر چه گناه من افزون است اما عفو تو از حد بيرون است.
الهي، نوازندهء غريبان تويي و من غريبم، دردم را دوا كن كه تويي طبيبم اي دليل هر گمگشته.
الهي، بر عجز وبيچارگي خود گواهم واز لطف و عنايات تو آگاهم. خواست، خواست توست، من چه خواهم!
الهي، آفريدي رايگان، روزي دادي رايگان، بيامرز رايگان، كه تو خدايي نه بازرگان.
الهي، جان ما را صفاي خود ده، دل ما را هواي خود ده، چشم ما را ضياي خود ده و ما را از فضل و كرم خود آن ده كه آن به.
فرم در حال بارگذاری ...