« آخرالزمان | وداع با ماه خدا » |
ج) دلایل وقوع معاد و ضرورت آن:
این دلایل عبارتند از: ۱. حكمت؛ ۲. عدالت؛ ۳. بقاى روح؛ ۴. رحمت؛ ۵. فطرت؛ ۶. حركت و هدف؛ ۷. نفى اختلاف. در این جا جهت اختصار به دو دلیل از آن ها اشاره مى شود: ۱. حكمت الهى: عقل به ما مى گوید: باید بعد از این جهان، جهان دیگر باشد، تا غرضى كه خداوند متعال از به وجود آوردن ما در رساندن انسان ها به كمال نهایى و ارزش واقعى است، برآورده شود و با حساب و كتاب روز قیامت انسان هاى درست كار به سعادت و آسایش واقعى و بى پایان خودشان برسند. آیا نباید بعد از این جهان، جهان دیگرى باشد تا به كارهاى خوب و بد مردم رسیدگى شود، نیكوكاران پاداش خوب بگیرند و بدكاران به كیفر اعمال بدشان برسند؟ آیا اگر حساب و كتاب و جوابگویى در برابر اعمال دنیایى در آن دنیا نباشد، خلقت انسان كار عبث و بر خلاف حكمت پروردگار توانا نیست؟ آیا عقل مى پذیرد كه افراد خیرخواه و نیكوكار، با افراد بدكار و تبهكار یكسان باشند و به حساب اعمال شان رسیدگى نشود؟ اگر حساب و كتاب و جوابگویى به اعمال نباشد، مردم در این دنیا از دستورات خدا و پیامبران اطاعت خواهند كرد؟ «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَـكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَیْنَا لاَ تُرْجَعُونَ؛[مؤمنون/۱۱۵] آیا چنین پنداشتید كه ما شما را به عبث و بازیچه آفریده ایم و ]پس از مرگ[ هرگز به ما رجوع نخواهید كرد؟!» ۲. عدل الهى: مقتضاى «عدل الهى» است كه پس از این جهان، سراى دیگرى باشد كه با حساب رسى به اعمال بندگان، میان انسان ها به طور عادلانه داورى شود.چون انسان ها به دو گروه صالحان و تبهكاران تقسیم مى شوند، اگر هر دو گروه را پاداش نیك و یا هر دو گروه را كیفر دهد و یا اصلا اطاعت و مخالفت هر دو گروه را نادیده بگیرد و هیچ پاداش و كیفرى ندهد، رفتارى عادلانه نكرده است. «لا یَسْتَوی أَصْحابُ النَّارِ وَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفائِزُونَ؛[حشر/۲۰] اهل آتش و اهل بهشت با هم برابر نیستند. اهل بهشت خود كامیافتگانند.»
صفحات: 1· 2
فرم در حال بارگذاری ...