« سه حیوانی که پیامبر(ص) توصیه به نگهداری آن‌ها کردعواقب قضا شدن نماز صبح »

 

از ابن عباس روایت شده: رسول خدا هنگام بیماری لحظه‌ای بیهوش گردید، در آن هنگام در خانه کوبیده شد.

فاطمه علیها السلام فرمود: کیستی؟

کوبنده در گفت: مرد غریبی هستم آمده ام از رسول خدا صلی الله علیه وآله پرسشی کنم! آیا اجازه می دهید به محضرش برسم؟

فاطمه علیها السلام فرمود: بازگرد، خدا تو را بیامرزد، اکنون پیامبر بیمار است.

آن شخص غریب رفت و پس از لحظه ای باز آمد و در خانه را کوبید و گفت: مرد غریبی است از پیامبر اجازه ورود می طلبد آیا به غریبان اجازه ورود می دهید؟

در این هنگام رسول خدا صلی الله علیه وآله به هوش آمد و فرمود: فاطمه جانم ! آیا می دانی این شخص کیست؟ این کسی است که جمعیتها را پراکنده می کند، لذات را در هم می شکند، این فرشته مرگ (عزرائیل) است، به خدا سوگند قبل از من از کسی اجازه نگرفته و پس از من هم از احدی اجازه نمی طلبد، به او اجازه ورود بده.

فاطمه علیها السلام به او فرمود: داخل شود! خدا تو را بیامرزد، عزرائیل مانند نسیم ملایمی وارد خانه پیامبر شد و گفت: السلام علی اهل بیت رسول الله؛ سلام بر خاندان رسول خدا صلی الله علیه وآله . (۱)

منبع :جامعه کریمه

 


موضوعات: امامان
   پنجشنبه 11 شهریور 1395


فرم در حال بارگذاری ...

 << < اردیبهشت 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
"یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین"
جستجو
کاربران آنلاین
  • زفاک
  • فطرس
  • سمیه صالحی
آمار
  • امروز: 165
  • دیروز: 86
  • 7 روز قبل: 1504
  • 1 ماه قبل: 4163
  • کل بازدیدها: 80890
رتبه