« نماز در کلام شهدا | حفظ حجاب » |
« و چشم به راه باشید، که من با شما چشم به راهم…»( سوره هود / 93 )
از چهار جهت غربت می وزد، سالهاست … و من فکر می کنم هزار سال است که بادها، بی تاب ندای «انا المهدی» ات هستند!
اینجا هوا گرفته از نفسهای گناه آلود من و بسیارها چون من است… در دستهایم غفلتی هزارساله دارم و انبوهی از کوتاهی و قصور بر شانه هایم سنگینی می کند… و من یک عمر است با دروغ «نبودن تو» از کنار خودم بی تفاوت رد می شوم و یک دنیا «العجل» بی عمل را یدک می کشم از برای تبرئه خود !!
سالهاست از چهار جهت غربت می وزد اما من … حس می کنم این روزها، در چشمهایم، چیزی شبیه بی قراری ات موج می زند… چیزی شبیه «ادرکنی»، شبیه فواره های حوض مسجد شهر، شبیه آب پاشی کوچه باغ های قدیمی … .
آواز بال ملائک می آید…
صدای « اَملاِء الارضِ بی عَدلاً » طفلی تازه متولد شده …
صدای گام های تو …
… ماه سوسو می زند
باید برخیزم و دل از فانوس های کاغذین ببرم …
امشب در من ، هزار واژه « امن یجیب… » شعله می کشند تا بَل بسوزانند و خاکستر کنند این خواب طولانی را…!
صدای قدم های نور می آید …
.. .باید به دل شب زد !!
«السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ»
فرم در حال بارگذاری ...