« باز محرم | قمه زنی بدعت است » |
در قاموس ما،آب یعنی عطش
و عطش یعنی عاشورا
یعنی نینوا
یعنی ظهری سوزان و آفتابی داغ
یعنی لب های خشکیده ،یعنی فریاد های در گلو مانده،
یعنی زینب با چشمهایی پر از خون
یعنی گلوی غرق در خون علی اصغر
یعنی صدای الله اکبر علی اکبر در روز عاشورا
یهنی ناله های ام لیلا
یعنی بوسه های زینب بر رگهای حسین…
یعنی سوگنامه ی غمبار نینوای حسین…
یعنی صورت سیلی خورده ی رقیه
یعنی…
یعنی تا ظهر موعود،تا آن زمان که منتقم کرببلا،سوار بر اسبی سپید
از جاده های سبز بی انتها می آید
و ( این الطالب بدم المقتول بکربلا ) را ندا می دهد.
بازم یه محرم دیگه از راه رسید…
چقدر سعادت نصیبمون می شه تو این مهمونی بتونیم
حضور داشته باشیم و خالصانه برای حسین اشک برزیم
برای حسین … برای رقیه…برای زینب… برای خودمون
برای دلمون … برای تمام دردایی که توسینمون نهفته اس
و به جز خدامون کسی از اونا خبر نداره
فرم در حال بارگذاری ...