الـهـی..
“قـدمهـاۍ گمـشـدهای” دارم!
ڪہ تنـهـا هـدایـتگرش تـویـی..
“افکـــار آشـفـتـهای” دارم!
ڪہ تنـهـا سـامـان دهنـدهاش تـویـی
الـهـی مـرا دریـابــ
الهى يا الهى يا الهى / نباشد جز توام پشت و پناهى
منم يك ذره از ارض و سمايت/ منم يك جلوه از نور و بهايت
منم يك قطره از درياى جودت/ منم يك لمحه از شمس وجودت
لمحه درخشيدن ، حُسن وجه كه آشكار گردد را گويند.
منم يك نكته از غيب و شهودت / منم يك شمّه از فيض نمودت
غيب عالم ماوراى طبيعت و شهود عالم طبيعت و ماده را گويند. و شَمَه به معنى كم و اندك و مقدار كمى از چيزى را گويند.
منم يك نقطه از علم عنايى / منم يك صورت رسم خدايى
منم هم بوته اى از بوستانت/ منم هم در عداد دوستانت
الهى اگر گلم و يا خارم از آن بوستان يارم
منم هم نقشى از ايوان حُسنت / منم هم شمعى از ديوان حُسنت
منم دل داده روى نكويت/ منم شيداى حسن ذات و خويت
الهى ديده از ديدار مال لذت مى برد و دل از لقاى ذوالجمال
الهى قيس عامرى را ليلى مجنون كرد، و حسن آملى را ليلى آفرين ؛ آفريننده ديد و آن آفريننده را در آفريده ؛ بر ديوانگان آفرين !
منبع:جلد دوم شرح دفتر دل
ای خدای بزرگ آن قدربه ما عظمت روح وتقوا عطا کن که همه وجود خودرا با عشق ورغبت قربانی حق کنيم.
خدايا آن چنان تار وپودوجود مارا به عشق وجود خود عجين کن که در وجودت محو شويم.
خدايا مارا از وجود گرداب خودخواهی واز گردباد هوا وهوس نجات ده وبه ما قدرت ايثارعطا کن.
خدايا در اين لحظات سخت امتحان نور ايمان را بر قلب ما بتابان ومارا از لغزش نگاه دار.
خدايا مارا قدرت ده که طاغوت خودپرستی را به زير پا افکنيم وحق حقيقت را فدای منفعت های شخصی نکنيم.
شهيد دکتر مصطفی چمران
آنجـــــــــــا که دلت گرفت
و هیچکــــــس حـــــــــرف تـــو را نفـــهمیــــد
و از هـــــمه جــــــا و هـــمــه کــــــس نا امیــــــد شـــــــدی
بـــــدان ایـــن یـــــک دعـــــوت اســـــــت
از کــــسی که از رگ گـــــــردن به تـــــــو نزدیــــک تـــر اســــــت
و از همــــــه مـهــربــــان تــــر و با مــعــرفـــت تــــــر اســـــــــت…
خــــــــــــــــــــــــــــــدا