« داستانی زیبا از دین علی به مخالفانش | تبریک عید غدیر » |
الهى يا الهى يا الهى / نباشد جز توام پشت و پناهى
منم يك ذره از ارض و سمايت/ منم يك جلوه از نور و بهايت
منم يك قطره از درياى جودت/ منم يك لمحه از شمس وجودت
لمحه درخشيدن ، حُسن وجه كه آشكار گردد را گويند.
منم يك نكته از غيب و شهودت / منم يك شمّه از فيض نمودت
غيب عالم ماوراى طبيعت و شهود عالم طبيعت و ماده را گويند. و شَمَه به معنى كم و اندك و مقدار كمى از چيزى را گويند.
منم يك نقطه از علم عنايى / منم يك صورت رسم خدايى
منم هم بوته اى از بوستانت/ منم هم در عداد دوستانت
الهى اگر گلم و يا خارم از آن بوستان يارم
منم هم نقشى از ايوان حُسنت / منم هم شمعى از ديوان حُسنت
منم دل داده روى نكويت/ منم شيداى حسن ذات و خويت
الهى ديده از ديدار مال لذت مى برد و دل از لقاى ذوالجمال
الهى قيس عامرى را ليلى مجنون كرد، و حسن آملى را ليلى آفرين ؛ آفريننده ديد و آن آفريننده را در آفريده ؛ بر ديوانگان آفرين !
منبع:جلد دوم شرح دفتر دل
فرم در حال بارگذاری ...