« نشانه فرد بخیل چیست؟ | صفات نجات يافتگان در فتنه هاى آخرالزمان » |
«بسم ربِّ الشهداء و الصديقين» دوست دارم گمنام باشي و گمنام خطابت كنم، مگر نه اينكه گمنامهاي شهيد نظر كرده هاي زهراي اطهرند؟! سلام شهيد گمنام؛ منم؛ سرخوش، سرخوشي كه هزار آينه تاريكي در دلش تلألؤ داشت. سرخوشي كه به بوي گناه سرخوش بود! چه روزهايي كه غرق در مرداب گناه، بي هيچ روزنهي نيلوفري، بر روي جواني ام خطي از غلفت كشيدم! و اگر خداي بي كران آمرزندهام لحظهاي، فقط لحظهاي پرده از همه چيز كنار مي زد و آشكار مي شد گناهانم، ديگر هيچ كس، هيچ كس حتي شاخهاي از علفهاي هرز، حتي پست ترين موجودات هم مرا بي تاب نمي آوردند! و چه بگويم از نعمتهاي بي انتهاي خدايم در فراق من؟! او به انتظار نشسته است با چشمي اشك و چشمي خون و مدام صدايم مي زند: «سرخوشم ! سرخوش نازنينم ! بيا، بيا و از مي من سرخوش شو، بيا و دُردانهام شو …» و من، من غفلت زدهي اسير هامون! آه نازنين خدايم! با تو چه كردم؟! با خود چه كردم؟!
صفحات: 1· 2
فرم در حال بارگذاری ...