« نامه امام على(ع) - به فرزند خـود امام حسن (ع):من یک دختر مسلمانم »

الهی! در شگفتم
از آنکه کوه را می شکافد
تا به معدن جواهر دست یابد، ولی خویش را نمی کاود تا به مخزن حقائق برسد
سپاس خدایی را که بسیار مهربان و بسیار بخشاینده و نزدیکترین کس به من حتی از خودم است
خدایا، حکمت قدم هایی را که برایم برمیداری بر من آشکار کن، تا درهایی را که بسویم می گشایی، ندانسته نبندم، و درهایی که به رویم میبندی، به اصرار نگشایم
ما دو نفر اولین مخاطب نوشته هایمان هستیم
و آمده ایم تا در میان همه دویدن ها و روزمرگی های زندگی، این وبلاگ پناهمان باشد و در سایه آن کمی درنگ، کمی تامل و کمی سکوت کنیم
چرا که معتقدیم گاهی یک تلنگر کافیست
و امیدواریم که خویش را در خویش زندانی نکنیم
و پرواز را یاد بگیرم قبلا از آن که به اجبار پروازمان دهند…


موضوعات: مناجات نامه
   شنبه 2 مرداد 1395


فرم در حال بارگذاری ...

 << < اردیبهشت 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
"یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین"
جستجو
کاربران آنلاین
  • دل تنگ نجف
  • avije danesh
  • مسافر
آمار
  • امروز: 89
  • دیروز: 342
  • 7 روز قبل: 1609
  • 1 ماه قبل: 4344
  • کل بازدیدها: 79928
رتبه