« عاقل کیست؟نمازی که پذیرفته نمی شود »

قرآن کتابی است برای خواندن، فهمیدن و عمل کردن. کتابی که اگر بارها و بارها خوانده شود باز در لا به لای کلمات آن حرفی نو برای گفتن دارد. قوانین قرآن بسیارند و فهم آن‌ها برای بشر ممکن است، در صورتی که به درستی بخواند و بخواهد که بفهمد. یکی از قوانین عمومی که در قرآن مورد توجه جدی قرار گرفته است “جبران نیکی‌ها” است. قانونی طبیعی که اگر به خوبی مورد توجه واقع گردد سعادت دنیا و آخرت مردمان را به همراه خواهد داشت. این قانون زیبا در آیه 60 سوره الرحمن با بیانی بلیغ و در اوج فصاحت در کوتاه‌ترین عبارت این گونه بیان شده است: «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسان‏».



نیکی در برابر نیکی

عالمان لغت احسان را این‌گونه معنا کرده‌اند: “احسان” چیزى برتر از عدالت است، زیرا عدالت این است كه انسان آنچه بر عهده او است بدهد، و آنچه متعلق به او است بگیرد، ولى احسان این است كه بیش از آنچه وظیفه او است انجام دهد، و كمتر از آنچه حق او است بگیرد.[1]

به عبارتی ساده‌تر احسان آن است که آدمی تمام تلاش خویش را برای جبران نیکی‌هایی که دیگران در حق او انجام داده‌اند به کار گرفته، و فراتر از آنچه آنان انجام داده‌اند در حقشان انجام دهد و در مقابل اگر خود برای دیگر افراد قدم خیری برداشت توقع جبران نداشته باشد.

در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) مى‏خوانیم كه فرمود: “آیه‏اى در قرآن است كه عمومیت و شمول كامل دارد. راوى مى‏گوید: عرض كردم كدام آیه است؟ فرمود: این سخن خداوند متعال كه مى‏فرماید: هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ: كه درباره كافر و مۆمن نیكوكار و بدكار جارى مى‏شود (كه پاسخ نیكى را باید به نیكى داد) و هر كس به او نیكى شود باید جبران كند، و راه جبران این نیست كه به اندازه او نیكى كنى، بلكه باید بیش از آن باشد، زیرا اگر همانند آن باشد نیكى او برتر است، چرا كه او آغازگر بوده است".[2]
“حق كسى كه به تو نیكى كرده، این است كه از او تشكر كنى و نیكى اش را به زبان آورى و از او به خوبى یاد كنى و میان خود و خداى عزّوجلّ برایش خالصانه دعا كنى، هرگاه چنین كردى بى گمان در پنهان و آشكار از او تشكر كرده اى. سپس اگر روزى توانستى نیكى او را جبران كنى، جبران كن”

نگاهی دوباره به زندگی

اولین بار که چشم به این جهان فانی گشودیم آغوشی گرم، آرامش‌بخش جانمان شد. وجودی سرشار از محبت که شاید نتوان وسعت مهر او را درک کرد مگر آنکه خود نیز مادر باشیم. تک تک ما دیده‌ایم و می‌شناسیم محبت مادرانه را و نیازی به بیان فداکاری‌های مادران نیست که برگ برگ صفحات تاریخ مملو از مهر مادران است. کارهای پدران و مادران را می‌توان مصداق حقیقی احسان دانست. بدون هیچ چشم‌داشتی از جان خویش برای فرزندان مایه می‌گذارند.

اما آیا ما توانسته‌ایم پاداش احسان آنان را با احسان بدهیم؟! آیا تلاش کرده‌ایم محبت‌های بی‌منت آنان را جبران کنیم؟! شاید در پس ذهن بسیاری از ما این جملات نقش بسته باشد: پدر و مادر وظیفه دارند برای فرزند خویش از خودگذشتگی کنند. پدر و مادر وظیفه دارند از آرزوهای خویش به خاطر ما بگذرند. مادر وظیفه دارد کارهای منزل را به خوبی انجام دهد. پدر وظیفه دارد اسباب خوب زندگی کردن را برای ما مهیا سازد.
نیکی

و هزاران وظیفه دیگری که ما برای والدین خود قرار داده‌ایم. تاکنون با خود اندیشیده‌اید که چرا در عصر کنونی بچه‌دار شدن برای بسیاری از جوانان ترسناک‌ترین رویداد زندگی است؟! چرا تعداد فرزندان در خانواده‌ها بسیار اندک شده است؟! جدایی از مسائل اجتماعی و اقتصادی، شاید راز این چرایی را بتوان در همین پندارها یافت.

جوانان امروز می‌ترسند فرزندانشان با آنان همان‌گونه برخورد کنند که خود با پدران و مادران خویش کرده‌اند. جوانان امروز، برخلاف مادران دیروز، دوست ندارند به خاطر فردی دیگر از آینده و زندگی خویش بگذرند. می‌خواهند آزاد باشند و تنها برای خود تلاش کنند. اینجاست که احسان رنگ باخته و زندگی آدمی را بی‌روح می‌سازد. در حالی که اگر ما قدردان واقعی مادران و پدران خویش بودیم هرگز هراسی از آینده فرزندان خویش نداشتیم. چون به آنان یاد می‌دادیم نیکی کردن در مقابل نیکی‌ها را.

خواهری که به برادر خود نیکی می‌کند. برادری که در حق خواهر خود از خودگذشتگی دارد. معلمی که داشته‌های خود را با تمام وجود در اختیار دانش‌آموزان خود قرار می‌دهد. کارمندی که بی‌هیچ چشم داشتی تنها برای رضای خدا، خدمت به خلق و سعادت کشورش تلاش می‌کند. رفته‌گری که شهر خویش را تمیز می‌کند تا مبادا پای کودکی بر روی پوست موزی بلغزد یا کثیفی شهر روح همشهریانش را آزار دهد و … همه و همه در زندگی ما تأثیرگذارند. همگی در حال احسان به ما هستند و اگر ما نیز جواب نیکی آنان را بدهیم نه تنها سعادت جامعه خویش را تضمین کرده‌ایم که انگیزه تلاش را در آنان تقویت نموده‌ایم.
اگر انسان همیشه به یاد داشته باشد که دیگران وظیفه ندارند برای او کاری انجام دهند و هر که هر آنچه انجام می‌دهد لطفی است که در حقش کرده است تلاش می‌کند الطاف آنان را جبران نماید و این‌چنین است که جامعه مسیر کمال را در پیش خواهد گرفت و زندگی‌ها شیرین‌تر می‌گردد

در روایتی زیبا از امام سجاد (علیه السلام) آمده است:

“حق كسى كه به تو نیكى كرده، این است كه از او تشكر كنى و نیكى اش را به زبان آورى و از او به خوبى یاد كنى و میان خود و خداى عزّوجلّ برایش خالصانه دعا كنى، هرگاه چنین كردى بى گمان در پنهان و آشكار از او تشكر كرده اى. سپس اگر روزى توانستى نیكى او را جبران كنى، جبران كن". (خصال، ص 568)

به راستی اگر “احسان” جایگزین “وظیفه” گردد، اگر هر یک از ما تنها برای رضای حضرت حق و شادی دل دیگران تلاش کنیم، اگر جواب نیکی دیگران را در اولین زمان ممکن بدهیم و اگر با هم زیستن را تمرین کنیم همه چیز زیباتر می‌گردد.

نتیجه

جواب احسان را تنها با احسان می‌توان داد. خدا، پدر، مادر، خواهر، برادر، معلم و … در حق ما خوبی‌های بسیار کرده‌اند که پاسخ این نیکی‌ها را باید با عملی بالاتر داد. اگر انسان همیشه به یاد داشته باشد که دیگران وظیفه ندارند برای او کاری انجام دهند و هر که هر آنچه انجام می‌دهد لطفی است که در حقش کرده است تلاش می‌کند الطاف آنان را جبران نماید و این‌چنین است که جامعه مسیر کمال را در پیش خواهد گرفت و زندگی‌ها شیرین‌تر می‌گردد.

پی نوشت ها:

[1]. تفسیر نمونه، ج‏23، ص: 171

[2]. همان.


موضوعات: قرآنی
   شنبه 27 شهریور 1395


فرم در حال بارگذاری ...

 << < آذر 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
"یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین"
جستجو
کاربران آنلاین
  • ترنم گل
  • زفاک
آمار
  • امروز: 142
  • دیروز: 160
  • 7 روز قبل: 2040
  • 1 ماه قبل: 3595
  • کل بازدیدها: 98167
رتبه
     
    مداحی های محرم