« انسان 250 ساله | داعش » |
نکته اول:
شیعه ضمن آن که می داند با ظهور حضرتش (عج) مشکلات مرتفع می گردد، حواله حل مشکلات به ظهور ایشان را نیز خلاف سنت الهی و تفکر شیعی می داند.
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم .. یقیناً خدا سرنوشت هیچ قومى را تغییر نمى دهد، مگر اینکه آنان خویشتن را (به وسیله رفتارهاى نیک، یابد) تغییر دهند. (الرعد – 11)
کسی که انتظار دارد از بهترین شرایط شغلی برخوردار گردد، چه می کند؟ آن که انتظار دارد مورد رحمت و مغفرت الهی قرار گیرد چه میکند و ….؟ آیا دست روی دست میگذارد و منتظر فرج می نیشند، یا در آن راستا تلاش میکند و شرایط را مهیا و مساعد می نماید؟ انتظار فرج حضرت مهدی علیهالسلام نیز همینگونه است.
نکته دوم:
شاید کمترین سطح انتظار و عوامانه و دنیاگرانه ترین نوع نگاه به ظهور، همین باشد که منتظر باشیم ایشان بیایند و مشکلات نان، گوشت، برنج، خانه و ازدواج و بازنشستگی و … مردم را حل کنند! نه نه مشکل اصلی ما که فقط مشکل اقتصادی نیست
در واقع انتظار ظهور حضرت مهدی (ع)، انتظار ظهور انسانیت به معنای واقعی اش در میان جامعه است نه انتظار رفاه شکم و سایر نیازهای مادی او.
انتظار ظهور انتظار پیاده شدن دین خدا در جامعه است:آیا آن فرد اروپایی که از تکنولوژی برتر استفاده میکند و همه امکانات مادی اش فراهم است، توانسته است با بت پرستی ، همه قابلیتهای انسانی خود را به رشد رسانده و متجلی کند؟!
نکته سوم:
«هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» (الصف - 9)
ترجمه: او کسى است که رسول خدا را به هدایت و دین حق فرستاد تا (همه دین را ظاهر کند) آن را بر همه ادیان غلبه دهد هر چند که مشرکین کراهت داشته باشند.
فرم در حال بارگذاری ...