« ​کثرت سجده‏ های حضرت سجاد و آثار آنمناجات عارفانه »

ابن‏ قولویه و ابن ‏شهرآشوب و دیگران از حضرت صادق علیه‏السلام روایت کرده‏اند که جناب علی بن الحسین علیه‏السلام بر پدر بزرگوارش بیست سال و به روایتی چهل سال گریست و هر گاه طعامی نزد او حاضر می‏کردند، می‏گریست. چون آبی به نزد او می‏آوردند، آن قدر می‏گریست که آن آب را مضاعف می‏کرد. پس یکی از غلامان آن جناب گفت: فدای تو شوم یابن رسول الله، می‏ترسم که تو خود را هلاک کنی و گناهکار شوی. حضرت فرمود: انما اشکوا بثی و حزنی الی الله و اعلم من الله ما لا تعلمون. [1] . شکایت می‏کنم درد و اندوه خود را به خدا، و من می‏دانم از خدا آنچه شما نمی‏دانید. پس فرمود: هیچ وقت به خاطر نمی‏آورم کشته شدن فرزندان فاطمه را مگر آنکه گریه راه گلوی مرا می‏گیرد. از بسیاری گریه‏ی آن حضرت یکی از آزاد کرده‏های آن حضرت گفت: آیا وقت آن نشده است که گریه‏ی تو آخر شود؟ حضرت فرمود: وای بر تو! حضرت یعقوب دوازده پسر داشت و یک پسر او ناپیدا شد و از بسیاری گریه دیده‏های او سفید شد و از وفور غم و اندوه پشت او خم شد با آنکه می‏دانست او زنده است، و من دیدم پدر و برادران و عموها و هفده نفر از خویشان خود را که در برابر من و بر دور من آنها را کشتند و سر بریدند. پس چگونه اندوه من به نهایت رسد؟. [2] .

پی نوشت ها:
[1] یوسف / 86.
[2] مناقب ابن‏شهرآشوب، ج 4، ص 180 به نقل از جلاء العیون، ص 837.

منبع: حدیث اهل‏ بیت زندگینامه و مصائب چهارده معصوم؛ یدالله بهتاش؛ نشر سبحان؛ چاپ چهارم 1384 .


موضوعات: امامان
   شنبه 24 مهر 1395
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: nili [بازدید کننده]
nili
5 stars

یا امام سجاد

1395/07/25 @ 22:50


فرم در حال بارگذاری ...

 << < اردیبهشت 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
"یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین"
جستجو
کاربران آنلاین
  • زفاک
آمار
  • امروز: 143
  • دیروز: 262
  • 7 روز قبل: 1170
  • 1 ماه قبل: 3525
  • کل بازدیدها: 78915
رتبه