بدانید که اوست انتقام گیرنده ی هر خونی از اولیای خدا. اوست یاری دهنده ی دین خدا.
در بخشی از خطبه غدیر درباره ی حضرت بقیه الله الاعظم حجة بن الحسن المهدی(عج) فرمودند و مفصلا اوصاف و شئون خاص حضرتش را مطرح کردند و آینده ای پر از عدل و داد به دست امام زمان(عج) را به جهانیان مژده دادند. سخنان بلند حضرت برای جمعیتی که در آغاز راه اسلام بودند بسیار تعجب انگیز بود که فرمودند:
«بدانید که آخرین امامان، مهدی قائم ماست. اوست غالب بر ادیان، اوست انتقام گیرنده از ظالمین، اوست فاتح قلعه ها و منهدم کننده ی آنها اوست غالب بر هر قبیله ای از اهل شرک و هدایت کننده ی آنان.
بدانید که اوست انتقام گیرنده ی هر خونی از اولیای خدا. اوست یاری دهنده ی دین خدا.
بدانید که اوست استفاده کننده از دریایی عمیق. اوست که هر صاحب فضیلتی را بقدر فضلش و هر صاحب جهالتی را به قدر جهلش نشانه می دهد. اوست انتخاب شده و اختیار شده ی خداوند. اوست وارث هر علمی و احاطه دارنده به هر فهمی.
بدانید که اوست خبر دهنده از پروردگارش، و بالا برنده ی آیات الهی. اوست هدایت یافته ی محکم بنیان. اوست که کارها به او سپرده شده است.
اوست که پیشینیان به او بشارت داده اند، اوست که به عنوان حجت باقی می ماند و بعد از او حجتی نیست. هیچ حقی نیست مگر همراه او، و هیچ نوری نیست مگر نزد او.
بدانید او کسی است که غالبی بر او نیست و کسی بر ضد او کمک نمی شود. اوست ولیّ خدا در زمین و حکم کننده ی او بین خلقش و امین او بر نهان و آشکار.»
منبع:گزارش لحظه به لحظه از واقعه ی غدیر،ص۳۲
بعد از خداوند پیامبرش محمد(ص) سرپرست شماست. پس از من، به فرمان خدا، علی صاحب اختیار و امام شماست و بعد از او( تا روزی که خداوند عزیز و رسولش را ملاقات خواهید کرد) زمامداری و امامت در فرزندان من(که از تبار علی اند) قرار خواهد داشت
ای مردم! این آخرین باری است که در این جایگاه به پا می ایستم. گوش فرا دهید و فرمان بردار باشید و دستور پروردگارتان را گردن نهید.
خداوند عزیز و بزرگ صاحب اختیار و خداوندگار شماست و بعد از خداوند، پیامبرش محمد(ص) سرپرست شماست. پس از من، به فرمان خدا، علی صاحب اختیار و امام شماست و بعد از او( تا روزی که خداوند عزیز و رسولش را ملاقات خواهید کرد) زمامداری و امامت در فرزندان من(که از تبار علی اند) قرار خواهد داشت.
جز آنچه خدا حلال فرموده حلالی نیست و جز آنچه خدا حرام کرده حرامی نه. خداوند حلال و حرام را به من شناسانده است و من تمام آن چه پروردگارم از کتابش و حلال و حرامش به من آموخته به علی سپرده ام.
منبع: جرعه ای از زلال غدیر،ص۴۶.
در زمانى كه به يكى از مشاهد مشرفه و اماكن مقدّسه میرويم، لا اقل يك نوبت به نيابت از طرف امام عصر به زيارت آن امام، داخل حرم شويم و اگر به مكّه مشرف هستيم از طرف آن بزرگوار يك عمره و يا لا اقل يك طواف انجام دهيم، بعضى از صاحبان ايمان و عاشقان امام زمان فردى را اجير میكنند كه از طرف حضرت مهدى عجل اللَّه فرجه الشريف به حج برود و مناسك را تماماً انجام دهد. اين كارها كه گاهى كوچك به نظر مى آيد، ارتباط روحى و باطنى ما را با امام عصر برقرار میسازد.
(نویسنده کتاب آقای حسین اوسطی)فراموش نمى كنم كه در سال ۱۳۶۴ شمسى كه آتش جنگ بين ايران و عراق شعله ور بود، در مكّه براى اداء نماز صبح در مسجد الحرام نشسته بودم. شخص عربى از من حدّ طواف را پرسيد، دانستم كه او شيعه است و از عراق آمده است.
پس از كمى گفتگو، پرسيد: تَزُورُ مَشْهَدَ الرِّضا؟ آيا به زيارت امام رضا مى روى؟
عرض كردم بلى. يك تسبيح صد دانه تربت (كه آن ايّام بسيار كمياب بود زيرا مهر و تسبيح كربلا به ايران نمى آمد و زائرى رفت و آمد نمى كرد) به من داد گفت: وقتى به زيارت امام رضا رفتى يك سلام به نيابت بده، گفتم: اسم شما چيست؟ تا از طرف شما سلام بدهم و زيارت كنم، گفت: به نيابت از طرف حضرت مهدى عليه السلام زيارت كن (نه از طرف من) گفتم: مانعى ندارد، هم از طرف امام زمان وهم از طرف شما سلام مى دهم.
آن شيعه عراقى كه دلش پر مىزند براى زيارت امام رضا عليه السلام امّا مى گويد: به نيابت از طرف امام زمان سلام بده. آيا جا دارد كه اين شيعه عراقى و علاقه مند به حضرت مهدى يوسف زهرا را خطاب كند و عرضه بدارد:
«يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا» «۱»؟
زيرا او با اين كار خود، علاقه و عشق خود را به ساحت مقدس امام زمان ثابت نموده و ارتباطى بين خود و امام زمانش برقرار ساخته است.
منبع:دوازده گفتار درباره حضرت مهدى ع، ص197و ۱۹۸ .
«دست حق ديدى ولى نشناختى!» اگر آيات قرآن را با دقت مى خواندى به يقين آيات ولايت بر تو مخفى نمى ماند.
سوال-ولايت على بن ابى طالب عليه السلام و فرزندانش، ركنى از ايمان است، چرا اين ركن در قرآن با صراحت بيان نشده؟ در حالى كه نماز و زكات، كه پايين تر از ولايت است، در قرآن آمده است؟
پاسخ
«دست حق ديدى ولى نشناختى!» اگر آيات قرآن را با دقت مى خواندى به يقين آيات ولايت بر تو مخفى نمى ماند.
قرآن مجيد، ولايت على عليه السلام را در اين آيه بيان كرده است:
إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ.1
خوشبختانه نزول اين آيه را بسيارى از محدثان و محقّقان اهل سنت، درباره على عليه السلام نقل كرده اند كه تعداد آنان به ۶۶ نفر مى رسد و در ميان آنان، نُه نفر از صحابه، نزول آيه را در حق امام نقل كرده اند.
و چون هدف در اينجا اختصار است، در اين مورد شما را به كتاب شريف «الغدير» ارجاع مى دهم.2
از اين گذشته، چرا احاديث متواتر و متضافر پيامبر صلى الله عليه و آله را درباره ولايت على عليه السلام ناديده مى گيريد؛ مانند: ۱. حديث غدير ۲. حديث منزلت ۳. حديث «إِنَّ عَلِيّاً مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي».3 و نمونه هاى ديگر كه فراوان است.
گذشته از اين، به چه دليل هرچه ركن باشد بايد در قرآن بيايد؟ شما مى گوييد «قرآن قديم» است و هركس بگويد «قرآن حادث» است كافر مى شود، پس چرا اين ركن در قرآن نيامده است؟
منبع:
1-مائده/55.
2-الغدير، ج ۳، صص ۱۵۶ و ۱۶۲ .
3-سنن ترمذى، ج ۵، ص ۶۳۲، حديث ۳۷۱۲؛ مستدرك حاكم، ج ۳، ص ۱۱۰؛ مصنف ابن ابى شيبه، ج ۶، ص ۳۷۱، حديث ۳۲۰۸۲ و ص ۳۷۵، حديث ۳۲۱۱۰.
4- پاسخ جوان شيعى به پرسشهاى وهابيان، ص ۱۵۰.
<< 1 ... 106 107 108 ...109 ...110 111 112 ...113 ...114 115 116 ... 231 >>