على علیه السلام فرمود : شُقّوا امْواجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجاةِ وَ عَرِّجوا عَنْ طَریقِ الْمُنافَرَةِ وَ ضَعوا تیجانَ الْمُفاخَرَةِ، افْلَحَ مَنْ نَهَضَ بِجَناحٍ اوِ اسْتَسْلَمَ فَاراحَ فرمود فتنه كه پیدا مى‏ شود آدم هاى فتنه‏ جو مى‏ خواهند آتش فتنه را بالا ببرند و بیشتر كنند ولى اشخاص صالح مى‏ خواهند كشتى پیدا كنند كه چگونه این دریاى فتنه را سالم طى كنند نهج ‏البلاغه، خطبه 5 مقام معظم رهبری به‌ویژه پس از انتخابات باشكوه 22 خرداد و فتنه‌انگیزی بدخواهان، بارها بر نقش بصیرت و تعمیم آن در سایر مسائل و تنگناهای مه آلود و اهمیت بالا‌ی آن تأكید كرده‌اند. ایشان از جمله در دیدارهای متعدد با مردم مؤمن و انقلا‌بی و همچنین مسئولین کشوری و لشکری، با بیان برخی نكات درباره مسائل كلی كشور و انقلا‌ب، بصیرت را نیاز اصلی جامعه خواندند و خاطر نشان كردند: بصیرت اجازه نمی‌دهد غبارآلودگی فتنه، كسی را گمراه كند. ایشان بصیرت ملت را كند كننده تیغ‌های دشمن دانستند و افزودند: اگر بصیرت نباشد، انسان حتی با نعمت خوب، ممكن است گمراه شود و در راه بد، قدم بگذارد.

صفحات: 1· 2


موضوعات: حدیث
   جمعه 15 مرداد 1395نظر دهید »

صفوان بن یحیى گوید: أبو قرّه محدّث رفیق شبرمه از من خواست ترتیب ملاقات او را با امام رضا علیه السّلام بدهم، من نیز اذن دخول گرفتم و آن حضرت اجازه فرمود، أبو قرّه داخل شد و از امام علیه السّلام مسائلى در حلال و حرام و فرائض و أحكام پرسید تا اینكه رسید به پرسشهاى توحیدى گفت: قربانت گردم، نحوه كلام خداوند با موسى را توضیح فرمایید؟ فرمود: خدا و رسول او داناترند كه به چه زبانى با او سخن راند، به زبان سریانى یا عبرانى، أبو قرّه با اشاره به زبان خود گفت: فقط از این زبان از شما سؤال مى ‏كنم! فرمود: سبحان اللَّه از این طرز تفكّر! و پناه بر خدا در شباهت او به خلق، یا تكلّم حضرت حقّ همچون سخنرانان، و لیكن تبارك و تعالى هیچ چیزى مانند او نیست؛ نه گوینده و نه عمل‏ كننده ‏اى. پرسید: پس چگونه بوده؟ فرمود: كلام آفریننده به مخلوق همچون كلام مخلوق با مخلوق نیست، و نه با حركت لب و زبان، بلكه بدو مى‏ فرماید: «بشو»، و كلام حضرت حقّ با موسى بنا بر مشیّت او از امر و نهى بود بدون آنكه تردّدى در نفس پیش آید.

صفحات: 1· 2


موضوعات: حدیث
   جمعه 15 مرداد 1395نظر دهید »

معجزه قرآنی بسیار عجیب! ˙·٠•♥ تعدادی از دانشمندان جمع شدند تا با تحقیق در متن قرآن ؛ خطا و اشتباهی در آن بیابند و به این ترتیب قرآن را رد کنند لذا بسیار در متن قرآن و کلمات آن دقت کردند تا اینکه به آیه ای که بالای تصویر نوشته شده رسیدند و آن در مورد داستان حضرت سلیمان است که وقتی مورچه ای لشکر حضرت سلیمان را میبیند به سایر مورچه ها میگوید : پناه بگیرید تا لشکر سلیمان شما را خرد نکند.(لایحطمنکم) در حالی که: این کلمه با مصدر (تحطیم = خرد شدن شیشه) در زبان عربی فقط در مورد شیشه به کار میرود اما مورچه ها آن را درباره ی خود بکار برده اند پس این اشکالی است که میتوان به متن قرآن گرفت بعد از آن یک دانشمند استرالیایی در تحقیقات علمی خود کشف کرد که: بیش از 75 درصد از غشای خارجی بدن مورچه ها را شیشه تشکیل میدهد و با کشف این معجزه ی قرآن بلافاصله به اسلام ایمان آورد و مسلمان شدنش را اعلام نمود.


موضوعات: قرآنی, حدیث
   جمعه 15 مرداد 1395نظر دهید »

ابوذر غفاری در روایتی کلام نورانی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله درباره سه شخصی که خداوند آنها را دوست دارد را بیان کرده است.

مطرف بن عبداللّه‏ بن شخّیر می‌گوید حدیثى از ابوذر برایم نقل كرده بودند و من دوست داشتم او را ببینم. پس چون او را دیدم، به او گفتم: اى ابوذر! از تو حدیثى برایم نقل كرده‌‏اند كه دوست داشتم تو را ببینم و درباره آن از تو بپرسم. ابوذر گفت: اینك دیدى پس بپرس. گفتم: شنیده‌‏ام كه مى‏‌گویى: رسول خدا فرمود: خداوند عزّ وجلّ، سه تن را دوست دارد و سه تن را دشمن دارد؟ گفت: آرى، گمان ندارم كه به دوستم محمد صلى‏‌الله‏‌ علیه‏ و‏ آله دروغ مى‏‌بندم، و این جمله را سه بار تكرار كرد. گفتم: آن سه تن كه خداوند دوستشان دارد، چه کسانی هستند؟ گفت : مردى كه در راه خدا مى‏‌جنگد. پس براى جهاد و به انتظار پاداشِ خدا، با دشمن رویاروى مى‏‌شود و پیكار مى‏‌كند تا كشته شود. شما نیز در كتاب خداوند عزّ وجلّ، در این باب مى‏‌خوانید: “إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَـتِلُونَ فِى سَبِیلِهِ صَفًّا خداوند، كسانى را كه در راهش چون صفى مى‏‌جنگند، دوست دارد” و مردى كه همسایه‏‌اش او را مى‏‌آزارد و او بر آزارش شكیبایى مى‏‌ورزد و انتظار پاداش از خدا دارد، پس خداوند او را از این آزار ایمن مى‏‌گرداند، با مرگ یا زندگى. و مردى كه همراه مردمى است پس در حركت هستند تا آن‏كه خواب یا چرت بر آنان چیره مى‏‌شود و آنان آخر شب براى خواب فرود می‌آیند، امّا او به وضو و نمازش مى‏‌پردازد.

صفحات: 1· 2


موضوعات: حدیث
   جمعه 15 مرداد 1395نظر دهید »

یابن الزهرا

یا بیا یک نگاهی به من کن

یا به دستت مرادر کفن کن.

از بس این شهید به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) علاقه داشت به دوست روحانی خود وصیت می کند. اگر من شهید شدم دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی کنی… روحانی می گوید: ما از جبهه برگشتیم وقتی آمدیم دیدیم عکس شهید را زده اند. پیش پدر و مادرش آمدم گفتم: این شهید چنین وصیتی کرده است آیا من می توانم در مجلس ختم او سخنرانی کنم؟ و آنان اجازه دادند… در مجلس سخنرانی کردم بعد گفتم ذکر شهید این بوده است: یا بن الزهرا یا بیا یک نگاهی به من کن یا به دستت مرا در کفن کن وقتی این جمله را گفتم ، یک نفر بلند شد و شروع کرد فریاد زدن . وقتی آرام شد گفت: من غسال هستم دیشب آخرهای شب به من گفتند یکی از شهدا فردا باید تشییع شود و چون پشت جبهه شهید شده است باید او را غسل دهی وقتی که می خواستم این شهید را کفن کنم دیدم یک شخص بزرگواری وارد شد گفت: برو بیرون من خودم باید این شهید را کفن کنم. من رفتم در وسط راه با خود گفتم این شخص که بود و چرا مرا بیرون کرد؟؟؟ با عجله برگشت و دیدم دیدم این شهید کفن شده و تمام فضای غسالخانه بوی عطر گرفته بود. از دیشب نمی دانستم رمز این جریان چه بود.اما حالا فهمیدم …نشناختم…

منبع: کتاب روایت مقدس صفحه ۹۶ به نقل از نگارنده کتاب “میر مهر” حجه الاسلام سید مسعود پور اقایی

   جمعه 15 مرداد 1395نظر دهید »

1 ... 201 202 203 ...204 ... 206 ...208 ...209 210 211 ... 231

 << < اردیبهشت 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
"یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین"
جستجو
کاربران آنلاین
  • دهقان
آمار
  • امروز: 86
  • دیروز: 158
  • 7 روز قبل: 1613
  • 1 ماه قبل: 5076
  • کل بازدیدها: 80717
رتبه